|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- جملات فوق العاده ارزشمند و تفکر برانگیز
- شعر بهار
- گزینهای از آخرین شعرهای محمود درویش
- اندیشههای سیاسی سعدی
- آیا کتابخوانی در آینده منسوخ می شود؟
- زندگی نامه کریم خان زند
- زندگی زیباست......
- به یاد شاعر بلند آوازه ایرانی مولانا جلال الدین بلخی
- چشم به راه بهار
- کیومرث فومنی(گل آقا)
- خدایا، مرا ببخش...............
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)