|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- بمناسبت 21 آبان تولد علی اسفندیاری ( نیما یوشیج)
- زندگینامه استاد محمود فرشچیان
- نی نامه ای از قیصر امین پور
- اشعاری زیبا از مهدي اخوان ثالث
- عاشورا در شعر ناصرخسرو به تصویر می آید
- کلام سعدی در بزرگداشت مقام معلم
- اشعار زیبای نیمایوشیج
- نيم نگاهي به بهار
- تو که نباشی
- تحول دلها در بهار
- آیا صلاحیت نقد کردن دارید؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)