|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- حمید مصدق
- نقد و نظرهای فیسبوکی کجای ادبیات ما قرار میگیرد؟
- چند شعر کوتاه از شاعران مشهور ایران
- مرگ «احمد شاملو» از زبان سید علی صالحی
- زندگی زیباست......
- من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو!
- رهی معیری عاشقی که هیچوقت ازدواج نکرد...
- اشعاری منتخب از مجموعه شعر «مرثیه خاک» احمد شاملو
- اشعار زیبای عید نوروز
- ببار باران
- زندگینامه حزین لاهیجی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)