|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- پرفروشترین رمانهای ایرانی کدامند؟؟!
- ایام فاطمیه و شعری در این باب
- معروفترین داستانهای عاشقانه تاریخ و ادبیات
- زندگی زیباست......
- شهریار اقلیم شعر و شوریدگی
- چند شعر از مهدی مظاهری
- ما مفلسان طاعتیم
- شاهنامه و خرد ورزی
- کاش همین حالا یکی بیاد و به دروغ هم ! تو گوشم زمزمه کنه ، ” دوست دارم “
- آیا شعر معاصر ایران خواهان دارد؟
- خدا را حس خواهی کرد …
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)