|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- زیباترین شعری که از مادر میشناسم!
- مرا رازیست اندر دل...(سعدی)
- آیینه در تکرار ....
- تحول دلها در بهار
- گزینهای از آخرین شعرهای محمود درویش
- بازیگران فیلم صامت
- شعری از سعدی
- بمناسبت 18 شهریور درگذشت جلال آل احمد
- رهی معیری عاشقی که هیچوقت ازدواج نکرد...
- شعری از سعدی
- یادنامهای برای سالمرگ «پریشادخت شعر معاصر»
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)