|
|
|
|
یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن; که سیری مردم را رنجور کند {بیمار می کند} گفت: ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیده ای که ظریفان گفته اند: به {به سبب} سیری مردن به {بهتر} که گرسنگی بردن {کشیدن}. گفت: اندازه نگهدار «کلوا واشروبواو لاتسرفوا» {بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید}.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- کاش همین حالا یکی بیاد و به دروغ هم ! تو گوشم زمزمه کنه ، ” دوست دارم “
- شاعری که شعرش وِرد زبان مردم شد
- خوش به حالِ روزگار …
- حقیقت سبز
- نوشته ای از استاد شهریار
- فریدون فریاد، شاعری كه در غربت درگذشت
- گزیده ای از اشعار شاعر جوان کشورمان علیرضا بدیع
- زندگینامه استاد شهریار
- یادنامهای برای سالمرگ «پریشادخت شعر معاصر»
- اسراف نکردن در خوردن و آشامیدن در کلام سعدی شیرازی
- جکایتی شیرین تر از قند از مولانا
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)