|
|
|
|
ماهی عاشق دریا شده بود.
دریا گفت:می توانی از تُنگ دل بکنی؟
ماهی گفت :دل می کنم به شرطی که تو هم برای همیشه مال من باشی. دریا قبول کرد و تمام ماهیهایی که همراهش بودند را به رودها و دریاچه های اطراف فرستاد.
ماهی سرخی ماند و دریایی که بیش از حد بزرگ بود.
کمی شنا کرد….گشت، ولی کلافه شد .
رو به دریا کرد و گفت :خسته شدم ،من نمی توانم تمام تو را پیدا کنم.هر چقدر هم مال من باشی، باز مال من نیستی.
دریا به ماهی گفت :عشق، مالکیت نیست.
تو اگر عاشق بودی به قدر همان تنگ، میان سینه ام ، عاشقانه شنا می کردی.
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : اسلامی (2016-04-07)
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- به جنگ حشرات موذی بروید
- علت افزایش عمل جراحی بینی در میان ایرانیان
- شعر زمستان از نزار قبانی
- اندر فواید گاو بودن
- رنگ چشم چه تآثیری بر توانایی افراد دارد؟
- مبلمان اداری باید راحت باشد
- آیفون تصویری کوماکس
- فرشته ی زندگی من
- طولانیترین آدرس ایمیل دنیا!
- مقبره ها و آثار تاریخی عجیب و غریب دنیا
- گریه مردان برای زنان جذاب است یا زننده؟!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)