به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    چیستی و چرایی مهریه

    مرد به صورت طبیعی ، در برابر غریزه از زن ناتوان‏تر است و این خصوصیت ، وی را وادار می‏کند تا به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضایت او اقدام نماید ، یعنی در واقع ، گمشده‏ی مرد همان س*** و آرامش است که از سرِ ناآرامی و بی‏قراری در تب و تاب دست یافتن به آن است و برای آنکه به آن دست پیدا کند، از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی‏کند .



    به گزارش ایونا ، همین مسئله موجب شده است تا مرد، در پی یافتن س*** و جستن آرامش ، همواره خواستگار زن باشد و از آنجا که زن نیز دنبال س*** و در جستجوی آرامش است و سعی می‏کند بهترین پناهگاه را برای آرامش یافتن خویش بجوید و از این رو که نقش وی پاسخگویی به محبت و خواستگاری مرد است ، در صدد بر می‏آید به عاشقانه‏ترین محبت پاسخ دهد و به روی پاک‏ترین و با ثبات‏ترین مهر آغوش بگشاید .



    به بیان دیگر مرد به خاطر آرامش یافتن و بهره‏مند شدن از س*** ، به دنبال زن می‏رود و زن نیز به خاطر همان مسئله و تأمین همان نیاز طبیعی خویش ، می‏کوشد تا گرم‏ترین خواسته‏ها و شورآفرین‏ترین محبت‏ها را بیابد و از میان انبوه اظهار ارادت‏ها و ابراز عشق‏ها ، خالص‏ترین و پاک‏ترین آن را بجوید و با گرم‏ترین پاسخ به شایسته‏ترین تقاضا ، س*** و آرامش رؤیایی را به تصویر بکشد تا بدین‏سان حکمت آفرینش پیوند زن و مرد در عالم واقع ، تحقق عینی بیابد .



    بنابراین ، با در نظر داشتن اینکه زن و مرد از ارزش انسانی همسانی برخوردارند و به لحاظ مقام معنوی و کمالات هیچ‏گونه تفاوتی میان آنها وجود ندارد و با توجه به اینکه حکمت نهفته در خلقت زوجین و همسران ، حصول آرامش ، و رسیدن به س*** است و پاسخ زن به تقاضای مرد برای تأمین همین هدف صورت می‏گیرد ، قرآن کریم پس از دستور به پرداخت مهریه زنان ، جهت اعطای آن را هم گوشزد می‏نماید .



    مفسران عالی مقام در تفسیر کلمه «نحله» که بیانگر وجه پراخت مهریه است ، ضمن اینکه اقوال و دیدگاههای گوناگون را متذکر شده‏اند ؛ با این حال تقریباً در این مسئله اتفاق نظر دارند که مراد از نحله، «عطیه» و «هبه» است .

    شیخ طوسی (ره) در این باره گفته است : اینکه خداوند مهریه را بر مرد واجب نموده و زن را موظف به پرداخت چیزی نکرده است ، از منظر بعضی از مفسران بدین معناست که در واقع ، مهریه عطیه‏ای از سوی خداوند متعال برای زنان است .( تفسیر التبیان؛ ج 3، النجف: المکتب الامین، (بی‏تا) ص 109، ذیل آیه‏4 سوره‏ی نساء).


    طنطاوی گفته است : «نحله» ، یعنی عطیه و هدیه‏ی بدون عوض که با رضایت قلبی به کسی داده می‏شود .(الجواهر؛ ج 3، مصر، (بی‏نا) 1350، ص 10، ذیل همان آیه).


    محمد جواد مغنیه نیز گفته : مراد از نحله عطیه‏ای است که خداوند پرداخت آن را بر زوج واجب گردانیده و... در حقیقت ، خداوند شوهران را موظف نموده تا از جانب خداوند متعال ، هدیه‏ای را به همسران‏شان بدهند . پس مهریه عوض بهره‏برداری جنسی نیست ؛ چون زن و مرد در این نیاز ، مشترکند .(التفسیر الکاشف؛ ج 2، لبنان: دار العلم للملایین، الطبعه الثالثه، 1981، ص 250، ذیل همان آیه..).

    سید قطب آورده است : خداوند متعال به شوهر دستور می‏دهد تا مهریه را به عنوان هدیه‏ی محض با رضایت قلبی تمام و با آسودگی خیال به همسرش اعطا کند ، دقیقاً همان‏طوری که یک هدیه و بخشش را به کسی می‏دهد .(فی ظلال القرآن) .


    احمد مصطفی المراغی می گوید : معنای آیه شریفه این است که زنانی را که به عقد ازدواج‏تان درمی‏آورید ، مهریه‏شان را به عنوان هدیه و بخشش بدهید.( تفسیر المراغی؛ ج 4، لبنان: دار احیاء التراث العربی، (بی‏تا) ص 184، ذیل همان آیه).


    ابو الحسن الماوردی گفته : نحله همان عطیه و هدیه‏ی بدون عوض است. اینکه دین را نحله نامیده‏اند به این دلیل است که عطیه‏ای از سوی خداوند متعال است.(النکت و العیون؛ ج 1، لبنان، مؤسسه الکتب الثقافیه، (بی‏تا) ص 451، ذیل همان آیه).

    به گزارش ایونا ، محمد حسین فضل اللَّه نیز گفته است : «آیه شریفه ، مهریه را ثمن و عوض ندانسته ؛ بلکه آن را «نحله» می‏خواند ؛ یعنی عطیه‏ای که انسان به کس دیگری بدون چشم داشت عوض ، می‏دهد... (تفسیر من وحی القرآن؛ ج 7، لبنان: دار الملاک، 1998، ص 69، ذیل همان آیه و ص 181، ذیل آیه 24 همان سوره..).

    فخرالدین الرازی کلبی می‏گوید : «نحله» به معنای «عطیه» و «هبه» است... پس مهر یا عطیه از سوی زوج است ؛ چون وی در برابر آن چیزی به دست نمی‏آورد و آنچه را زوج مستحق است ، اباحه بضع است نه مالکیت آن، یا عطیه‏ای از سوی خداوند است؛ چون خداوند منافع نکاح را میان زوجین به طور مشترک قرار داده است ؛ اما زوج را مأمور به پرداخت هدیه‏ای به زوجه می‏نماید(التفسیر الکبیر؛ ج 9 ـ 10، لبنان: دار الکتب العلمیه، 1990، ص 147، ذیل همان آیه و نیز ر.ک به: مجمع البیان؛ ج 3 ـ 4، ذیل همان آیه..)

    بنابراین از مجموع این دیدگاه‏های تفسیری ، به این نتیجه می‏رسیم که وجه پرداخت مهریه و جهت اعطای آن این است که مهریه باید به عنوان هدیه و پیشکش ، بدون توقع و چشم‏ داشت عوض ، به زن داده شود .



    به عبارت دیگر مهریه یا «صداق» یک هبه ، کاملاً محض و بدون عوض است و شاید با همین ملاحظه است که قرآن مجید در ادامه آیه‏ی شریفه می‏فرماید: «فَإِن طِبْنَ لَکُمْ عَن شَیْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئاً». یعنی اگر زنان بخشی از آن را از روی طیب نفس به شما برگردانند ، نوش جان و گوارای تان باد .



    به گزارش ایونا ، از این تعبیر هم می‏توان فهمید که مهریه، «هبه» غیر معوض است و الّا با برگرداندن تمام یا قسمتی از آن ، به همان نسبت از عوض آن هم باید برگردانده شود ؛ پس از نظر قرآن مجید ، چیستی و ماهیت مهریه یا صداق را هبه و هدیه بودن محض تشکیل می‏دهد و جز آن، هیچ عنصر دیگری در آن دخیل نمی‏باشد ؛ البته یادآوری این نکته هم لازم است که در برخی آیات قرآن مجید ( نساء: 24 و 25 و مائده: 5.)

    تعبیر به «اجور» جمع اجر یعنی مزد دیده می‏شود که ظاهر آن نشان می‏دهد نکاح یک معاوضه است و گویا در این معامله فقط جانب مرد منتفع می‏شود .



    به عبارت روشن‏تر ، در یک نگاه گذرا و کلی از این دسته از آیات چنین فهمیده می‏شود که مرد ، زن را به منظور بهره‏برداری جنسی به خدمت می‏گیرد و از آنجا که هر خدمتکاری، مستحق مزد و اجرت است، زن نیز مستحق آن است .



    پس اصلاً عقد نکاح ، مثل عقد اجاره است؛ و یک معامله محض که سود عاید از آن هم به جیب مرد می‏رود و برای زن جز چند ریال وجه نقد یا «وجه المعامله»چیز دیگری باقی نمی‏ماند .


    لکن با دقت در آن در می‏یابیم که این تصور درست نمی‏باشد و آیات یاد شده مفید این معنا نیستند که مهر، عوض بضع است، بلکه هدیه‏ی نکاح و در واقع پاداش آن ارتباط عمیق و ریشه‏داری است که با پاسخ گفتن زن به اظهار محبت مرد ، پدید می‏آید . (محمد الصادقی؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ ج‏4 ـ 5، قم: انتشارات فرهنگ اسلامی، 1408، ص 212)


    منبع : ایران ناز

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •