به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شهراستخر

  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    شهراستخر

    شهراستخر مانند هگمتانه و شوش و ری ، یكی از شهرهای معمور و مهم ادوار باستانی و بزرگترین و با شكوهترین و پر جمعیت ترین شهرهای پارس بوده ، كه از حدود پنج شش سده پیش از میلاد ، یعنی از زمان شاهنشاهی هخامنشی تا سدة دهم میلادی ( چهارم هجری ) دایر و آباد و مركز بازرگانی و سیاست و حكومت پادشاهان و امرای محلی پارس ، و جایگاه موبدان و دبیران و دستوران دین زرتشتی بوده است . ویرانههای گسترده آن در هفت كیلومتری شمال تخت جمشید، كنار چپ راه شیراز به اصفهان قرار گرفته ، و نمودار شكوه دیرینهای میباشد ، كه سه شاهنشاهی بزرگ هخامنشی و اشكانی و ساسانی بآن داده بود . آثار دروازه سنگی آن سوی راست راه شیراز به اصفهان هنوز بر جای مانده ، و ماندههای كاخ ویران شدهاش با ستونها و سر ستونهائی كه در گوشه و كنار پراكنده است ، نمودار عظمت دوران آبادیش میباشد .
    از تاریخ بنای این شهر كه چه زمانی دایر گردیده ، آگاهی درستی در دست نیست . زیرا نبشته و آثاری كه تاریخ آنرا از پیش از دوره هخامنشی تعیین نماید دیده نشده ، و آثاری هم كه در خلال كاوشها بدست آمده ، بیشتر مربوط به عهد هخامنشی و ساسانی و سدههای نخستین اسلامی میباشد . ولی وجود آب فراوان رودخانه پلوار و زمینهای گسترده حاصلخیز پیرامون آن ، مینمایاند كه از دوران كهن ، جایگاه مردمی بوده كه در این دیار میزیسته ، و آبادی بزرگی را تشكیل داده بودند .
    آنچه میتوان گفت اینست كه شهر باستانی استخر در زمان فرمانروائی شهریاران هخامنشی آباد و پر جمعیت و شهر منسوب به پایتخت ( تخت جمشید ) بوده ، و مردم زیادی در آنجا میزیسته ، و محل بازرگانی و كشاورزی و داد و ستد و مقر خاندانهای كهن و سرشناس و برگزیده زمان بوده است .
    گسترش شهر را تاریخ نویسان قدیم از (( جلو در )) تا (( جلوگیر )) یعنی پهنای تمام جلگه مرودشت دانسته ، اما چیزی كه فعلا” معین و مشهود است ، حدود این شهر از خاور ، تا نزدیكیهای روستای سیدان و فاروق ، و از باختر به روستای زنگی آباد ، و جنوب و شمال آن نیز كوههای تخت جمشید ( كوه رحمت ) و نقش رستم ( كوه حاجی آباد ) بوده است . رودخانه سیوند ( همان پلوار ) كه اكنون این نواحی را سیراب میسازد ، از شمال باختری شهر استخر روان است ، و زمینهای اطراف آنرا سیراب و سرسبز و پر كشت و پر درخت ساخته بود .
    استخر را تخت طاوس هم میگویند .
    پس از آتش سوزی و ویرانی تخت جمشید و برچیده شدن شاهنشاهی هخامنشی ، این شهر تا چندی رونق و اهمیت خود را از دست داد....
    نخستین باری كه نیروی اسلام بر این شهر تاخت سال 18 ه . ق در زمان خلافت عمر بود . در این سال سپاهیان تازی به سركردگی (( عثمان بن ابی العاص )) پس از گشودن ناحیه شاپور و اردشیر خوره (( فیروزآباد )) و دارابگرد ، بسوی این شهر آمدند . فرماندار استخر (( هیربد )) داماد یزدگرد سوم كه پیش از آن نیز در پارس بوده ، و در یكی دو نبرد با تازیان دست و پنجه نرم كرده بود ، با در پیش گرفتن رویه مسالمت آمیز و پذیرش شرائط صلح و تعهد پرداخت باج و خراج ، موقتا” شهر را از ویرانی و تاراج و كشتار نیروی مهاجم در امان نگاهداشت . ولی تسلیم و پرداخت باج بر مردمان خونگرم پارسی كه چندین سده فرمانروای جهان بودهاند ، سخت ناگوار و گران بود و چندی نپائید كه از فرمانبرداری امرای تازی سر پیچیدند . ازاین رو در سال 29 ه . ق (( عبدالله بن عامر )) سردار دیگر عرب پس از خوابانیدن شورش شهر گور ( فیروزآباد ) بسوی استخر شتافت . ساكنان شهر سخت پایداری كردند و رشادتها بروز دادند تا مگر تسلیم سردار تازی نشوند ، ولی سرانجام او با قهر و غلبه شهر را گشود و كشت و كشتار وحشتناکی نمود...
    استخر در اثر شورشهای پی در پی و نرفتن زیر بار امرا و سرداران تازی و جنگهای خونین كه در آنجا روی داد ، كم كم رو به ویرانی رفت تا در سال 74 ه .ق كه محمدبن یوسف ثقفی برادر حجاج شهر شیراز را گسترش داد و پایگاه خود قرار داد ، دیگر استخر از آن اهمیت و مركزیت و آبادانی خود افتاد و گروهی از ساكنان آنجا بسوی شهر شیراز رفتند . دروازه اصفهان كنونی شیراز تا چند سده بنام دروازه استخر نامیده میشد ، یعنی دروازهای كه بسوی شهر استخر میرفتهاند .
    شهر استخر پیوسته رو بویرانی و ركود میرفت تا سرانجام بطوریكه نوشتهاند در سال 436 ه . ق محی الدین ابوكالیجار بویهی شهر را بكلی ویران و ساكنان آنجا را بشیراز كوچانید و از آن پس این شهر مقدس و بزرگ پارس و بانوی شهرهای ایران پس از پانزده سده شكوه و جلال ، و شاهد بزرگیها و تاجگذاریها و جشنها و شادیها و نبردها و دگرگونیهای مهم تاریخی ، بطوری ویران گردید كه دیگر روی آبادی ندید و از زیر خروارها خاك گذشت ...


    پایگاه فرهنگی تفریحی ایران ناز

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •