|
|
|
|
چشمه نور
هر چند که در کوی تو مسکین و فقیریم
رخشنده و بخشنده چو خورشید منیریم
خاریم و طربناک تر از با د بهاریم
خاکیم و دلاویز تر از بوی عبیریم
از ساغرخونین شفق باده ننوشیم
وز سفره رنگین فلک لقمه نچینیم
برخاطر ما گرد ملالی ننشیند
آئینه صبحیم و غباری نپذیریم
ما چشمه نوریم بتابیم و بخندیم
ما زنده عشقیم نمردیم و نمیریم
همصحبت ما باش که چون اشک سحرگاه
روشندلی و صاحب اثر و پا ک ضمیریم
از شوق تو بی تاب تر از باد صبائیم
بی روی تو خاموش تر از مرغ اسیریم
آن کیست که مدهوش غزل های رهی نیست ؟
جزحاسد مسکین که براو خرده نگریم
رهی معیری
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
تشنه درد
نه راحت از فلک جویم نه دولت از خدا خواهم
وگر پرسی چی میخواهی ترا خواهم ترا خواهم
نمی خواهم که با سردی چو گل خندی زبیدردی
دلی چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم
زشادیها گریزم در پناه نامرادیها
به جای راحت از گردون بلا خواهم بلاخواهم
چنان با جان من ای غم در آمیزی که پنداری
تو از عالم مرا خواهی من از عالم ترا خواهم
به سودای محالم ساغرمی خنده خواهد زد
اگر پیمانه عیشی در این ماتم سرا خواهم
نیابد تا نشان از خاک من آئینه رخساری
رهی خاکستر خود را هم آغوش صبا خواهم
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
مهتاب
مانقد عافیت به می ناب داده ایم
خار و خس وجود به سلاب داده ایم
رخسار یا ر گونه آتش از آن گرفت
که این لاله را زخون جگر آب داده ایم
آن شعله ایم که از نفس گرم سینه سوز
گرمی به آفتاب جهان تاب داده ایم
در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت
جان در هوای گوهر ناب داده ایم
کامی نبرده ایم از آن سیمتن رهی
از دور بوسه بر رخ مهتاب داده ایم
رهی معیری
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
سازسخن
آب بقا کجا و لب نوش او کجا ؟
آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
سیمین و تابناک بود روی مه ولی
سیمینه مه کجا و بنا گوش او کجا ؟
دارد لبی که مستی جاوید میدهد
مینای می کجا ولب نوش او کجا ؟
خفتم به یاد یار در آغوش گل ولی
آغوش گل کجا وبرودوش او کجا ؟
بی سوزعشق ساز سخن چون کند رهی ؟
با نگ طرب کجا لب خاموش او کجا؟
رهی معیری
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
سراپا آتشم
تا قیامت میدهد گرمی به دنیا آتشم
آفتاب روشنم نسبت مکن با آتشم
شعله خیزد از دل بحر خروشان جای موج
گربگیرد یک نفس درهفت دریا آتشم
چیست عالم ؟ آتشی با آب و خاک آمیخته
من نه از خاکم نه از آبم که تنها آتشم
شمع لرزان وجودم را شبی ارام نیست
روز ها افسرده ام چون آب و شبها آتشم
اشک جانسوز م اثر ها چون شرر باشد مرا
قطره آبم به چشم خلق اما آتشم
در رگ و در ریشه من این همه گرمی زچیست ؟
شور عشقم یا شراب کهنه ام یا آتشم
از حریم خواجه شیراز می ایم رهی
پای تا سر مستی و شورم سرا پا آتشم
رهی معیری
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
پشیمانی
دل زود با ور م را به کرشمه ربودی
چو نیاز ما فزون شد تو به ناز خود فزودی
به هم الفتی گرفتیم ولی رمیدی از ما
من و دل همان که بودیم و توآن نه ای که بود ی
من از آن کشم ندامت که تو را نیاز مودم
تو چرا از گریزی که وفایم آزمودی
زدرون بود خروشم ولی از لب خموشم
نه حکایتی شنیدی نه شکایتی شنودی
چمن از تو خرم ای اشک روان که کجا جویباری
خجل از تو چشمه چشم رهی که زنده رودی
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
آزاده
بر خاطره آزاده غباری کسم نیست
سروچمنم شکوه ای از خارو خسم نیست
از کوی تو بی ناله و فریا د و گذشتم
چون قافله عمر و نوای جرسم نیست
افسرده ترم از نفس باد خزانی
که آن نو گل خندان نفسی همنفسم نیست
صیاد زپیش اید و گرگ اجل از پی
آن صید ضعیفم که ره پیش و پسم نیست
بیحاصلی و خواری من بین که در این باغ
چون خار به دامان گلی دسترسم نیست
از تنگدلی پاس دل تنگ ندارم
چندان کشم اندوه که اندوه کسم نیست
امشب رهی از میکده بیرون ننهم پای
آشفته دردم دو سه پیمانه بسم نیست
رهی معیری
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
پیر هرات
بخت نافرجام اگر با عاشقان یاری کند
یار عاشق سوز ما ترک دلازاری کند
بر گذرگاهش فرو افتادم از بی طاقتی
اشک لرزان کی تواند خویشتنداری کند ؟
چاره ساز اهل دل باشد می اندیشه سوز
کو قدح تا فارغم از رنج و هشیاری کند
دام صیاد از چمن دلخواه تر باشد مرا
من نه آن مرغم که فریاد از گرفتاری کند
گوهر کنجینه عشقیم از روشندلی
بین خوبان کیست تا مارا خریداری کند ؟
از دیار خواجه شیراز می آید رهی
تا ثنای خواجه عبدالله انصاری کند
می رسد با دیده گوهر فشان همچون سحاب
تا براین خاک عبیر آگین گهر باری کند
رهی معیری
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
خلقت زن
کیم من دردمندی ناتوانی
اسیر خسته ای افسرده جانی
تذروی آشیان بر باد رفته
به دام افتاده ای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش ورخ زرد
همه سوز همه داغ و همه در د
بود آسان اعلاج در د بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز گویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
در این محفل چو من حسرت کشی نیست
به سوز سینه من آتشی نیست
الهی در کمند زن نیفتی
وگر افتی به روز من نیفتی
میان بربسته چون خون خواره دشمن
دلازاری به آزار دل من
دلم از خوی او دمسازدرد است
زن بدخو بلا ی جان مرد است
زنان چو آتشند در تند خویی
زن و آتش زیک جنسند گویی
نه تنها نامراد آن دل شکن باد
که نفرین خدا بر هرچه زن باد
نباشددر مقام حیله و فن
کم از ناپارسا زن پارسا زن
زنان در مکر حیله گونه گونند
زیانند و فریبند وفسونند
چون زن یار کسان شد مار ازاو به
چو تر دامن بود گل خار از او به
حذر کن زآن بت نسرین برو دوش
که هردم با خسی گردد هم آغوش
منه در محفل عشرت چراغی
که از او پروانه ای گیرد سراغی
میفشان دانه در را تذروی
که مأ وا گیرد از سروی به سروی
وفا داری مجوی از زن که بیجاست
که ازاین بربط نخیزد نغمه راست
درون کعبه شوق دیر دارد
سری با تو سری با غیر دارد
جهان داور چو گیتی را بنا کرد
پی ایجاد زن اندیشه ها کرد
مهیا تا کند اجزای او را
ستاند از لاله گل رنگ و بو را
زدریا عمق از خورشید گرمی
ز آهن سختی و از گلبرگ نرمی
تکاپوی از نسیم و مویه از جوی
زشاخ تر گرائیدن به هر سوی
زامواج خروشان تند خوی
زروز شب دورنگی و دو روی
صفا ازصبح و شورانگیزی از می
شکر افشانی و شیرینی از نی
زطبع زهره شادی آفرینی
زپروین شیوه بالا نشینی
زآتش گرمی و دم سردی از آب
خیال انگیز از شبهای مهتاب
گرانسنگی زلعل کوهساری
سبکروحی زمرغان بهاری
فریب از مارو دور اندیشی از مور
طراوت از بهشت و جلوه از حور
زجادوی فلک تزویر نیرنگ
تکبر از پلنگ آهنین چنگ
زگرک تیز دندان کینه جویی
زطوطی حرف ناسنجیده گویی
زباد هرزه پو نا استواری
زدور آسمان ناپایداری
جهانی را به هم آمیخت ایزد
همه در قالب زن ریخت ایزد
ندارد در جهان همتای دیگر
به دنیا در بود دنیای دیگر
زطبع زن به غیر از شر چی خواهی
وز این موجود افسونگر چی خواهی ؟
اگر زن نو گل با غ جهان است
چرا چون خار سر تا پا زبان است ؟
چه بودی گر سرا پا گوش بودی ؟
چو گل با صد زبان خاموش بودی ؟
چنین خواندم زمانی در کتابی
زگفتار حکیم نکته یابی
دو نوبت مرد عشرت ساز گردد
دردولت به رویش باز گردد
یکی آن شب که با گوهر فشانی
رباید مهر از گنجی که دانی
دگر روزی که گنجور هوس کیش
به خاک اندر نهد گنجینه خویش
رهی معیری
مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)