به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    جاذبه های ناسالم ازدواج



    ازدواج بر اساس هوس


    دست اندرکاران تعلیم و تربیت همواره در این فکر بوده اند که چه کنند تا نوجوانان و جوانان به شکل ناسالم و غیر متعارف با افراد غیر همجنس رابطه برقرار نسازند.

    یکی از مهمترین مواردی که در زمینه "تربیت اجتماعی" باید در نظر داشته باشیم, آماده ساختن فرزندمان برای رو در رو شدن با جنس مخالف است...



    نه می توانیم فرزندانمان را به گونه ای تربیت کنیم که از هر فردی از جنس مخالف بگریزند و نه اینکه می توانیم آنها را به حال خود رها کرده و منتظر پیشامد روزگار بنشینیم ؛ بلکه باید از سالهای اولیه زندگی فرزندمان ؛ تصویر روشنی از نحوه برخورد با جنس مخالف را برایشان ترسیم کنیم.


    این کار باید در ابتدا با آگاهی پدر و مادر از رفتار صحیح اجتماعی و تربیتی آغاز و با معرفی الگوی صحیح به فرزند ، کامل شود.


    چون بسیاری از روابط ناصحیح دختران و پسران ناشی از شیوه های نادرست تربیتی و برخوردی پدر و مادر است ، آن هم پدر و مادری که با تحقیر فرزند و بی محبتی به او و توجیه نکردن وی در کیفیت برخورد با جنس مخالف ، زمینه انحراف او را فراهم آورده اند. نوجوان در سن و موقعیتی قرار گرفته است که تصورش از جنس مخالف, فقط به علاقه جنسی محدود می شود و از مسائل و عوارض اجتماعی, خانوادگی و تربیتی آن بی خبر است.

    برخی پسران, داشتن دوست دختر را نوعی توفیق و قدرت اجتماعی تلقی می کنند و دختران نیز داشتن رابطه با پسران را نوعی جاذبه و امتیاز به شمار می آورند!
    برای اکثریت قریب به اتفاق دختران, دوستی و رابطه با یک پسر, به هیچ وجه یک دوستی معمولی نیست, بلکه این دوستی و رابطه در تصور و ذهن آنان همان چیزی است که قطعا منجر به ازدواج خواهد شد.

    این تصور نادرست جوانان و نیز واقعیتهای گوناگون موجود در جامعه, سبب شده که جوانان به خاطر رابطه غیر مشروع با جنس مخالف, آسیب ببینند. بدیهی است که دامنه این آسیب, بیشتر متوجه دختران شده و منجر به آسیب روانی, اجتماعی و تربیتی آنان می شود. چنین دختری تا مرز افسردگی پیش رفته و پیوسته احساس بی ارزشی می کند و جایگاه خود را نزد اولیا و اطرافیانش به عنوان فردی شایسته از دست می دهد و پدر و مادر, او را مایه آبروریزی خانواده خود می دانند.


    بعضی دختران و پسران در برخورد با یکدیگر حالتی هیجانی و شتابزده دارند و در رویایی عجیب قرار می گیرند و چه بسا بطور موقت گرفتار بیماری روحی و جسمی شوند دختر, نگاه دوستانه پسری را به خود, به قصد وی به ازدواج تفسیر کرده, و شدیدا دلباخته او می شود و نام آن را "عشق پاک" می گذارد.


    بعضی دختران با یک جمله پسر که به دختری ابراز علاقه می کند خود را دلباخته می کنند. آیا این نوع جملات در همه دختران اثر می گذارد؟ در به روشنی باید گفت اینگونه جملات همه دختران را دلباخته نمی کند هر چند که باید اذعان داشت کلمات محبت آمیز , بر همه انسانها اثر می گذارد و برای آنها جذاب است, ولی همه را دلباخته نمی کند.

    سوالی که در اینجا باقی می ماند این است که :

    این ابراز علاقه ها کدام جوان را از خود بی خود و هیجان زده می کند و او را در رویاهای خیالی سیر می دهد؟در وهله اول جوانی در واکنش به چنین جمله ای هیجان زده می شود که شناخت درستی از جنس مخالف ندارد و رفتار درست در برابر آنها را تمرین نکرده و آموزش ندیده است. در مرحله بعدی جوانی اینگونه هیجان زده می شود که به نوعی خود را تشنه محبت می داند و احساس می کند که محبتها نسبت به او دریغ شده و یا اینکه جنبه صوری داشته اند.


    از این رو باید نوجوان به لحاظ شخصیتش نیز مورد احترام و تکریم قرار گیرد و حضور او در جمع بزرگترهای خانواده و جامعه, پذیرفته شود تا او احساس کند که همه افراد او را دوست دارند. چنین فردی است که تنها با یک جمله "دوستت دارم" از خود بی خود نمی شود.دختران و عشق های مردان متاهل گرچه با ازدواج دختران با مردان متاهل نمی توان مخالفت کرد, اما برخی شیوه های ابراز علاقه این نوع مردان به دختران و مراحلی که برای این غرض طی می شود, به گونه ای است که باید منتظر پیامدهای نامطلوب آن بود.

    حیله بعضی مردان این است که در حضور دختر, از همسر اول خود بدگویی کرده و او را آنچنان معرفی می کنند که اصلااحساس درونی خود نسبت به وی, او را سحر می کنند را چنان ناخودآگاه تحریک می کنند که با انگیزه الهی!! و دلسوزی و نجات یک مرد از تنهایی, جذب او می شود و به ازدواج با او تن می دهد, غافل از اینکه این ازدواج که سیری نادرست داشته و مردی با نیرنگ حساب شده, دل دختری را ربوده و شیفته روحیه و اخلاق خود کرده است, دوام نخواهد داشت. از طرفی مرد با همسر اول و فرزندانش درگیر خواهد شد و از طرف دیگر دختر مورد سرزنش بستگان و اطرافیان خود قرار گرفته که چرا از روی هوی و هوس ـ نه انگیزه الهی و فطری ـ با مردی متاهل, طرح دوستی ریخته و بناچار به ازدواج با او مجبور شده است.


    از این رو در دوران جوانی و قبل از خواستگاری لازم است از اینگونه حرکات, برخوردها و گزینشها اجتناب نمود و عاقلانه تر و سنجیده تر قدم برداشت.


    عوامل به وجود آمدن روابط غیر مشروع دختر و پسر:

    ۱ ) نبود پدر , عدم انسجام خانواده, فاقد بودن مادر از بینش و اقتدار تربیتی , عدم هماهنگی پدر و مادر در مورد تربیت فرزندان , عدم کنترل بر رفت و آمد فرزندان , بیگانگی پدر و مادر با فرزند از عوامل تاریک شدن فضای خانه و مردن روح امید و نشاط در خانواده است.



    دختر و پسر چنین خانواده ای برای فرار از تنهایی و رفع خستگی, تنوع و تفریح, به همراه و توصیه دوستان همفکر و همدرد خود, پا را از خانه بیرون گذاشته و بدون هدف و مرام مشخصی به پرسه زدن در کوچه و خیابان می پردازند. دختری که از محیط خانه دلگیر است و پسری که با پدر بیگانه است و همدمی ندارد, به محض برخورد با جنس مخالف, برای آرام بخشی خود, به او روی می آورند و باب دوستی و رفاقت را می گشایند و... .

    ۲ ) افراط در معاشرت های فامیلی


    افراط در معاشرت های فامیلی با انگیزه "اجتماعی بودن" و باصطلاح "مترقی بودن" ! سبب برخورد و نزدیکی دو جنس مخالف می شود. مهمانی های مختلف , شوخی و خنده با جنس مخالف و بی بندوباری در پوشش و حجاب در مجالس مهمانی را می توان از مظاهر معاشرت افراطی و عامل انحراف دختران و پسران دانست. به فراوانی دیده می شود که دختر عمو و پسر عمو , دختر خاله و پسر خاله , پسر عمه و دختر دایی و برعکس در مجالس دائمی یکدیگر را ملاقات کرده و از دوران خردسالی و نوجوانی و حتی جوانی با بازی ها و سرگرمی های مشترک , اوقات خود را پر می کنند. اینها زمینه های ناسالمی است که تبعات آن برخی جبران ناپذیر است.


    جمله معروف : عقد دختر عمو و پسر عمو در آسمانها بسته شده است. زاییده افکار و هوس های خام است و منشا صحیحی ندارد.



    ۳ ) وضعیت روانی



    دختران و پسرانی که به نوعی از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و در این زمینه خود را سرگردان و آشفته می یابند ، از طریق برقراری روابط پنهانی با جنس مخالف , در اندیشه کسب رضــایت بیشتر و یا یافتن شرایطی هستند که برای آنها اطمینان خاطر و رضامندی بیشتری فراهم کند. اینگونه افراد ممکن است در زمره کسانی باشنـد کـه تـرک تحصیـل می کننـد و یا در درس موفقیت چندانی ندارند.


    در مواردی , دوستی های دختر و پسر , از صحبت کردن و رد و بدل نامه و عکس , فراتر رفته و به ازدواج با یکدیگر علاقمند می شوند ؛
    ولی به دلیل پنهان کاری های دختر و پسر و نداشتن اطلاعات کافی در زمینه مسائل زناشویی , ممکن است علاوه بر ترس از این ازدواج احتمالاتی توسط دختر داده شود که این احتمالات علاوه بر اینکه ذهن او را به شدت به خود مشغول می دارد , در عین حال وی را از پذیرفتن ازدواج با دیگری بازمی دارد.


    در مواردی که وی ناگزیر به ازدواج می شود, هرچند ممکن است پس از ازدواج اتفاقی نیفتد و کسی به مسائل مخفی آنها پی نبرد , لکن از آنجا که ازدواج, مراحل اولیه خود را با فشار روانی زیادی برای آنها بویژه دختر, سپری کرده است, تجربه ای بسیار ناگوار از این ازدواج, در ذهن آنها نقش می بندد. این تجربه می تواند آثار تلخی بر زندگی آنها باقی گذارد, آثاری که ساختن یک زندگی مفید, با صفا و صمیمی را غیر ممکن سازد. در حقیقت چنین فردی در طول زندگی, ازدواج را با آغازی بسیار تلخ به همراه دلهره و اضطراب به یاد می آورد و او را افکاری همچون احساس گناه و نگرانی از فاش شدن اسرارش در برمی گیرد.


    در مواردی دیگر که دختر با غیر دوست پسر خود ازدواج می کند , باز نگران فاش شدن روابط گذشته خویش است.


    دختری شانزده ساله می نویسد :

    من در سال ۷۱ با چند پسر دوست بودم و با آنها از طریق تلفن صحبت می کردم و الان که نامزد دارم از این کاری که کرده ام می ترسم ... و به همین خاطر دارای افت تحصیلی شده ام و می ترسم که هر آن ممکن است که دوستی ها فاش شود و آبروی من برود.

    این است سرانجام روابط ناسالم و غیر مشروع دختران و پسرانی که در اثر عوامل مختلف مخفیانه به جنس مخالف روی آورده و طرح دوستی ریخته اند ، سرانجامی که چه بسا ممکن است خانواده ای را متلاشی کند ، خانواده هایی را رو در روی هم قرار دهد.
    فرزندانی را از نعمت پدر و مادر آرام محروم کند و ... .

    در تربیت دختران و آموزش مسائل مذهبی و اجتماعی آنها , باید بر این نکته تاکید کرد که هر چند ممکن است انسان از طریق خودنمایی بدنی و رفتارهای تحریک کننده , توجه عده ای را به سرعت به خود جلب کند , لکن باید دانست که این عده از جمله کسانی هستند که تا وقتی به آنها بهره داده شود با آن شخص هستند ولی به محض اینکه احساس کنند طرف و شخص مورد نظرشان بهره دهی را از دست داده به بدترین وضع او را رها می کنند. و موجب نگرانی ، دلهره و افسردگیهای روحی و چه بسا خودکشی آنان شود. زیرا چنین زنان و دخترانی به این امید تسلیم هوس های مردان و پسران شده اند که شاید کسی حاضر باشد در غمه ا و شادی های آنها شریک باشد و حال که به مقصود خود نرسیده اند ، نسبت به آن واکنش نشان می دهند.


    منبع:ویستا

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •