سراب همین است دیگر… که هر صدایی در تنهایی می شنوم می گویم: جان دلم…؟!
لیست موضوع های تصادفی این انجمن : مـَــن .. انگار عادت كردم به گناه ساده خدایا مرا ببخش باید برم تا آسمون............ من زنم پروردگارا تو تکراری ترین ................ خنده ام میگیرد تمام تنم میلرزد… کنارم هستی و اما.............. تا صورت زیبای تو از پرده عیان شد اینجـــا بـﮧ مـَرز بـے تـَفـاوُتـے هـا رسیـבه ام
نوشیده ام از سرچشمه ی سراب دستانم هنوز پیاله وار نشسته اند بر ستون تنم و من در آرزوی جرعه ای دیگر میان دستانم پرنده می بافم با تارهای سراب . ...
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مشاهده قوانین انجمن