به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم نشین
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2013
    نوشته ها : 245 تشکر : 0
    مورد تشکر: 21 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    فرهاد آنلاین نیست.

    آسیب شناسی و آفت های زبان و بیان : مسئله دروغگویی كودكان

    یكی ازنكات مهم تربیتی جلوگیری از دروغگویی كودكان است . این مسئله در اغلب خانواده ها مطرح است و پدران و مادران البته نه در دوران خردسالی كودك بلكه از حدود سن تمیز از آن شدیداً رنج می برند .

    پایه گذاری این لغزش و خوی ناپسند از همان دوران كودكی است . در روزهای اول كه بنا به علل اجتماعی و احیاناً غریزی طفل دروغ می گوید و راه حیله در پیش می گیرد،والدین با موضع تشویق و خنده و شعف از او استقبال می كنند . غافلاز این كههمین امرموجب رشد و پرورش این حالت نابهنجار می شود.

    تعریف دروغ

    دروغ بیان سخن و مطلبی است كه مطابق با واقع و حقیقت نیست . معمولاً آن كس كه دروغ می گوید آگاهانه به تحریف حقیقت می پردازد و امریرا تأییدمی كند كه وجود خارجی ندارد . البته چنین امری همه گاه در باره كودكان صادق نیست . زیرا بعدها خواهیم دید كه بسیاری از كودكان خردسال و آنها كه در مرز سن تمیز هستند گاهی بین تخیل و واقعیت فرقی نمی گذارند و سخنی می گویند كه به نظر ما دروغ است . دروغگوئی كودكان ممیز معمولاً با زمینه سازی ها و تدابیری اندیشیده است و در آن نقشه كشی و حساب مطرح است و طفل آن را به خاطر وصول به هدف و مقصدی مورد استفاده قرار می دهد .

    صورتهای دروغ
    دروغگاه به صورت تحریف حقیقت است و زمانی به صورت وارونه نشان دادن آن. گاه به صورت گزافه گویی است و گاهبه گونه ی بیان یك مسئله و زمانی به صورت سكوت در آن باره . مثلاًبه هنگامی كه درباره كودكینزدفرد بزرگسالی تعریفی می شود و سخنی ذكر می گردد كه او واجد آن نبوده و درعین حال بدان گوش فرا داده و در برابرش سكوت می كند به حقیقت،او به نوعی مرتكب دروغ شده است .

    هدف از دروغ
    معمولاً هدف از دروغ گمراه كردن طرف مقابل و یا مشتبه كردن امری بر دیگری است تا در سایه آن به هدف و مقصدی كه مورد نظر است برسد . آن كس كه دروغ می گوید معمولاً قصد دارد بر اثر آن به اغفال و فریب دیگران بپردازدو آنها را گول بزند ، آن چنان كه واقعیت ها را در نیابند و دست او را تا رسیدن به مقصد باز گذارند . این هدف یا اهداف ممكن است متعدد و گوناگون باشد . از جمله نجات از مجازات ، كسب منافع مورد نظر ، جلب نظر و عنایت دیگران كه به نحوی در زندگی و سعادت او نقشی دارند . آدمی از طریق دروغ گویی موفق می شود فردی را كه به گونه ای می تواند برایش خیر و سعادت بیافریند خام كرده و او را به خود مؤمن بسازد و به پیش رود .

    دروغ نشانه چیست

    ؟دروغ چه در كودكوچه در بزرگسال حاكی از وجود ناامنی و اغتشاش در درون استو نشان می دهد كه فرد در وضعی نامطمئن و نا ایمن قرار دارد؛ شخصیت و موقعیت او در خطر است و تنها از راه دروغ می تواند خود را ایمنی و رهایی ببخشد .
    او ممكن است درمواردی دچار احساس ضعف یا حقارت باشد و این درد،جان او را مورد صدمه قرارداده و آزارشدهد . به همین دلیلبرای رهایی از آن و رسیدن به تعادل و اعتدال، این راه را انتخاب كند .

    آثار دروغگوئی در فرد
    پریدگی رنگ، ضربان شدید قلب ، خشك شدن دهان به گونه ای كه زبان به زحمت در دهان حركت می كند ، گرفتار شدن به لكنت ، آن چنان كه قادر به ادای سخن نیست . بیهوده گویی بدین معنی كه حرف های بی سرو ته می زندو پریشان می گوید ، عدم قدرت بر كنترل اعضاء ، نگاه های حیرت انگیز ، ‌پیدایش آثار شرم در چهره ....
    البته این علائم در افرادی كه جدیداً دروغ را شروع كرده اند نمایان تر است و به تدریج كه فرد به دروغ عادت می كند،این آثار در او از میان می رود،آن چنان كه در مواردی حتی قادر می شود مظلوم نمایی كند و در عین دروغگویی بگرید و خود را محق معرفی كند و چند سوگند دروغ هم بخورد .

    دروغ از دید شرع و اخلاق
    در همه مذاهب وادیان و در همه مكاتب اخلاقی دروغ امری ناپسند و مذموم ذكر شده است . این امر در شرع مقدس اسلام بدان حد زشت و منكر شمردهشدهاست كه در قرآن كریم لعنت و نفرین خدا بر دروغگویان اعلام و ثبت گردیده است .
    روایات اسلامی می گویند مؤمن را نمی توان مؤمن خواند مگر آنگاه كه دروغ را رها كند ، چه به صورت جدی و چه به صورت شوخی، و یا در سخنی از معصوم آمده است كه شرور و مفاسد در مخزنی و جایی جمع شده اند و كلید آن مخزن دروغ است .

    خطر و زیان دروغ
    جنبه زیان بخشی و خطر آفرینی دروغ بسیار است كه به نظر ما مهمترینجنبه ی دروغگوییتبدیل شخصیت حقیقی و واقعی انسان به شخصیت ساختگی و تصنعی است .آن كس كه دروغ می گوید در حقیقت می كوشد خود را از عالم واقع بیرون بكشاند و به جهان ساختگی و تصنع نزدیك سازد كه در آن صورت به تدریج از صورت شخص به شیئی منقلب میشود .
    دروغ اعتماد را از میان برمی دارد ، آدمی را در بین جمع بیگانه می سازد ، اوضاع و حركت جامعه را دچار شك و تزلزل می نماید ، در مواردی باعث پیدایش درگیری و سوء تفاهم ها می شود در بین مردم بدبینی پدید می آورد . اصول و ضوابط ادب و اخلاق را خدشه دار می سازد وخلاصه ارزش و لذت زندگی را ازبین می برد .

    ضرورت درمان
    وظیفه مربیان این است كه به اصلاح و درمان این عیب از طریق دادن آگاهی های لازم ، ارائه و عرضهیمحبت واخلاص خود در سعادتمندی او ، روشنگری و پند و اندرز،عرضه اعتماد و اطمینان به او ، بیان این نكته كه از او حمایت خواهند كردو‌ ذكر مفاسد آن به خاطر ایجاد نفرت در درونش نسبت به دروغ،او را از این حالت نجات دهند .
    از نظر اجتماعی هم فراموش نخواهیم كرد كه كودك امروز پدر یا مادر فردای اجتماع است . اگر اصلاح نشود هم سبب وارد آمدن ضربه ای به اجتماع خواهد شد و هم آبروی اولیای خود را خواهد برد .

    یادگیری دروغ
    به عقیده اكثریت علمای اخلاق و روانشناسان،دروغ دارای جنبه اجتماعی و یادگیری است گو این كه برخی از صاحبنظران برای آن،ریشه غریزی كه جلوه آن در حیوانات به صورت فریبكاری و استتار وجود داردرا نیزذكر كرده اند،ولی تجربه روزانه خلاف آن را ثابت می كند .
    به عقیده ی ما كودك از خانواده و اجتماع و از كسانی كه دراطرافشهستند دروغ را می آموزد . اصل در آفرینش او فطرت صدق است و او دروغ را از دیگران یاد می گیرد.تحرك ذهن و فرزانگی طبیعی كودك خیلی زود او را با دروغی كه می بیند یا می شنود مأنوس خواهد ساخت . تماس های اجتماعی و دیدن صور و اشكال دروغ از این و آن خود سبب ورزیدگی و كسب مهارت او درآن زمینه می شود و این خود هشداری است برای والدین در جهت كنترل گفتار و رفتار خود و بر حذر داشتن كودك از معاشرین دروغگوواجتماع آلوده و فاسد .

    عوامل و انگیزه های دروغ

    1- ترس از مجازات : طفل و حتی فرد بزرگسال دروغ می گوید از آن بابت كه از مجازات می ترسد و اگر راست بگوید از مكافات امری كه مرتكب شده ایمنی ندارد.بررسی های علمی نشان می دهند كه بیش از 70% دروغهای كودكان به این علت و دلیل است، شما اطمینان دهید او را تنبیه نخواهید كرد تا به شما راست بگوید .
    2- احساس فشار: كودك اصرار دارد امری را كه مرتكب شده از نظر شما مخفی باشد و شما در ضمنِ سؤالات بسیار، به بازجویی او می پردازید . پیداست كه او برای حفظ شخصیت خودهمچنان به دفاع و انكار خواهد پرداخت .

    3- ضعف و عجز : در مواردی دیده می شود كه والدین و مربیان تكالیف شاقی را بر فرزند تحمیل كرده اند و او قدرت انجام آن تكالیفرا ندارد. بدین نظر به دروغ می گوید كه وقت ندارد ،‌ از این كار سر در نمی آورد و آن را بلد نیست ، خود را به ناخوشی میزند كه بیمارم و ... .

    این ضعف و عجز در مواردی می تواند به صورت عكس قضیه یعنی لاف زدن و گزافه گوئی در آید تا از این طریق ضعف خود را در انظار دیگران جبران و ترمیم نماید .

    4- حسادت و رقابت : منشاء ‌برخی از دروغهای كودكان حسادت و یا رقابت است . او می بیند كه برادر یا خواهر كوچكش با شیرین زبانی های خود نظر پدر و مادر را جلب كرده و محبت آنها را به صورت انحصاری در گرو خود در آورده است . او از طریق رقابت كه در حقیقت منشائی جز حسادت ندارد می خواهد جای پایی برای خودایجادكند و چون قدرت انجام عمل و رقابت را ندارد تن به دروغ می دهد . زمانی هم دیده می شود كه طفل خردسال را اذیت كرده و به گریه اش می اندازد و بعد منكر قضیه می شود .

    5- جلب نظرها : گاهی شما به عنوان پدر یا مادر در میان جمعی از دوستان خود نشسته و سرگرم بحث و گفتگو هستید و كودكی را كه در میان جمع شماست فراموش كرده و یا او را به حساب نمی آورید . ناگهان می بینید كهكودك با بیان مسئله ای كه واقعیت ندارد لب به سخن می گشاید و امری را با زرق و برق و با جلوه ای خاص بیان می كند، تا توجه تان رابه سوی خود معطوف دارد .

    6- كسب منافع : شما به فرزندتان اعلام می كنید كه اگر در ثلث سوم و در امتحانات آخر سال بتواند رتبه اول شود و یا در فلان درس فلان نمره را بیاورد برایش فلان اسباب بازی را كه بسیار مورد علاقه اوست تهیه خواهید كرد . حال وضع او را در نظر آورید كه به فلان رتبه و نمره دست پیدا نكرده است . ولی به آن اسباب بازی علاقه مند است . طبیعی است كه با گفتن دروغ و به كار گرفتن راه خطا و نادرستی بخواهدخود را به آن منفعت برساند .

    7- خودنمائی و غرور : آدمی برای این كه در میان جمع خود را دست كم نگیرد و نشان دهد كه او هم كسی است به دروغ از شخصیت خود،از اهمیت خانواده و وضع خود صحبت می كند.

    8- پوشاندن لغزش : كودك نیز چون دیگران دارای حب ذات است . خودش رادوست دارد و شخصیت او در نزدش عزیز است . او ممكن است د رمواردی دچار لغزش و خطا شده باشد و می داند كه در این امر مورد طعنه و سرزنش دیگران قرارخواهد گرفت و شخصیت او به خطر خواهد افتاد .به همین دلیلبرای پوشاندن گناه و رهایی از خطر سرزنش و تمسخر تن به دروغ می دهد و آماده می گردد كه بر خلاف واقعیت حرف بزند . البته اگر او می دانست كه لغزش و خطای او بخشیده می شود تن به دروغ نمی داد .

    9- آرزو ، امید : دروغ كودك در مواردی می تواند نشان دهندهیامید و آرزوی او در وصول به هدفیومقصدی باشد . او آرزو دارد كه از فلان جوی بپرد و عبور كندپسهمان آرزو را به صورت تحقق یافتهیآن مطرح می سازد .

    10- انتقام گیری : در مواردی دروغگویی نوعی انتقام گیری است و او می خواهد با زحمت انداختن پدر و مادر كه آزارش رسانده اند ، ‌با سوزاندن دلِ آنها كه روزی دل او را سوزانده اند انتقام بگیرد . آنها معمولاً با گفتن دروغی پدر و مادر خود را مضطرب می سازند ، ‌و حتی در مواردی سعی دارند آبروی آنها را ببرند . از آن بابت كه روزی آنها آبروی او را نزد دوستش برده اند. این گونه رفتار در كودكانی كه ظرفیت روحی مناسبی ندارند واغلب احساس مظلومیت و ضعف وحقارت می كنند بیشتر دیده می شود . آنها اعمال این روش را برای خود نوعی دفاع و مقابله می پندارند.

    11- بازی كودكانه : كودك است و بازی ،‌ تمایل به لذت بازی او را وامی دارد كه در مواردی با دروغ های خود دیگران را هم بازی دهد .

    12- تخیل كودكانه : این از مسائل مهم و از نكات اساسی روانشناسی كودك است كه طفل در موارد بسیاری بین واقعیت و تخیل فرق نمی گذارد . چه بسیارند مسائلی كه او در ذهن آن را تخیّل و تصویر می كند و بعد همان را به عنوان یك واقعیت مطرح می سازد . این امر در كودكانی كه كمتر از پنج سال دارند به فراوانی دیده می شود و والدین ناآگاه به جای تفهیم كودك او را به باد مسخره و سرزنش می گیرند و متهمش می سازند كه دروغ گفته است . دروغ او به واقع دروغ نیست . نوعی تصور و خیال است و گاهی هم نتیجه داستان روز قبل مادر و یا رؤیای شب قبل اوست . به خصوص كه او از بیان واقع دررؤیا و تفاوت گذاری بین این دو عاجز است .

    13- ناشیگری در تربیت : بررسی ها نشان داده اند والدینی كه توانسته اند محیط خانه را محیطی پر از صدق و صفا سازند و ضوابط اخلاقی را در خانه رعایت كرده و هشیار باشند فرزندانشان صادق و راستگو بار خواهند آمد.

    14- الگوی غلط : چشم و گوش كودك دریچه هایی از او به سوی جهان خارج هستند. آنها نگاه می كنند شما چه می گویید و چه می كنید.شما ممكن است دائماً فرزندان خود را نصیحت كنید كه راست بگویند ولی عمل شما خلاف آن باشد. فراموش نكنید طفل آنچه را كه از شما دیده و شنیده است میآموزد یا در اجتماع امروز یا فردای خود آن را پیاده می كند . همهیرفتار و گفتار شما سرمشق اوست و به او سرایت خواهد كرد .

    15- تشویق غلط : گاهی كودكی را می بینیم كه به علت شیرین زبانی دوران خردسالی دروغی را كه مثلاً از كسی یاد گرفته با زبان كودكانه اش در حضور پدر و مادر می گوید و آنها بدون توجه به عواقب آن شروع به تشویق و بوسیدن او می كنند . طفل بی خبر از همهیمسائل،از این پذیرش شاد شده و به ادامه راهش خواهد پرداخت و روز بعد برای این كه محبت بیشتری ببیند دروغ بزرگتری را خواهد گفت و این امر به تدریج در او به صورت عادت در می آید .

    16- آزمودن والدین : گاهی كودكان دروغی را می گویند تا در سایه آن بتوانند پدر و مادر را آزمایش كرده و موضع آنهارادر برابراین امر دریابند . می دانید فرزندان ما به علت ناآگاهی و بی تجربگی در دنیایی از معماها و چراها قرار می گیرند و نمی دانند در برابرآنها چه موضعی اتخاذ كنند . سخنی را به دروغ می گویند و منتظر می مانند كه عكس العمل آنها را ببینند . اگر عكس العمل منفی بود می گویند شوخی كردم و دروغ بود ، اگر مثبت بود به ادامه آن راه می پردازند . براین اساس این دروغ برای كشف است نه مسئله ای دیگر .

    عوامل و انگیزه های دیگری هم در این زمینه وجود دارد كه برای رعایت اختصار از ذكر آن خودداری می كنیم.

    امكان اصلاح دروغگویی
    این كه آیا امكان اصلاح و درمان كودك دروغگو وجود دارد یانه؟پاسخ،مثبت است . كودك در مرحله آغاز زندگی است و امكان ایجاد هر گونه تحول و تغییری در او وجود دارد و او بیش از هر سن دیگری نقش پذیر است



    راههای درمان و اصلاح

    1- شناخت علل : باید بدانیم چرا كودك دروغ می گوید ؟ چه انگیزه ها و موجباتی او را به دروغ واداشته اند ؟ هدف اواز این دروغ چیست ؟

    2- دادن آگاهی : پس از شناخت علت یا علل، زمان دادن آگاهی و اطلاعاتِ لازماست. فی المثل كودكی كه در اثر اشتباه در بیان تخیل و واقعیت دروغی گفته باید بفهمد كه واقعیت چیست و خواب وخیال چیست و به او تفهیم گردد كه در بیان آن مسئله دچار اشتباه شده است .

    به فردی كه در سن تشخیص است باید تفهیم شود سخنی را كه گفته ناپسند بوده و مورد قبول و پذیرش پدر و مادر و دیگران نیست و ممكن است روزی این گونه سخنان زیان و خطر پدید آورند و باعث آبروریزی هایی شوند و ...

    3- ایجاد محیط سالم : محیط خانه و تربیت كودك را از ریا و نیرنگ دور سازید و افراد را از معاشران دروغ پرداز ، حتی آنهایی كه گاهی به شوخی دروغ می گویند بر حذر بدارید . زیرا كودك است و جنبه نقش پذیری و تقلید او .

    4- رعایت انصاف : طفلی شاهد بی انصافی های والدین است.پدر و مادر را می بیند كه مثلاً دراثر اشتباه ظرفی از دستشان می افتد و می شكند و كسی نیست آنها را مورد بازخواست قرار دهد، ولی همین كه نمونه این لغزش توسط طفل صورت بگیرد او رابه باد ناسزا ومتهم به سر به هواییمیكنند .

    كودك چون انصافی از پدر و مادر نمی بیند و از سوی دیگر مایل به شكست و تحقیر شخصیت خود نیست تن به دروغ می دهد .

    5- عفو و بخشش : در خانه و زندگی و در اداره فرزندان رعایت انضباط و ضوابط اخلاقی ضروری است ؛ولیزیاده روی در این امر نیز درست نیست .

    برای واداشتن طفل به راستگویی ضروری است در مواردی از بعضی لغزش ها كه گاهی خود هم مرتكب آن می شویم طفل را ببخشاییم. حتی رعایت انصاف ایجاب می كند كه او در مواردی كارهای جزئی خود را كه علنی كردن آن موجب شرم و حیاست از شما پنهاندارد البته به شرطی كه مخالف شرع و اخلاق نباشد.

    6- محدود كردن توقعات : از او انتظار نداشته باشید كه همهیخواست های شما را برآورده كندوكاری كه شما در انجامش ناتوانید و یا تنبلی تان می آید كه آن را انجام دهید،او برای شما انجام دهد .

    7- ایمن كردن از مجازات : فرزندان ما باید در خانه احساس آرامش و اطمینان كنندو‌مطمئن باشند كه خطاهای بی اختیار بخشوده می شود.تنبیه و سرزنش برای مواردی است كه تعمدی در كار باشد و تازه اگر در همان كار عمدی هم سخن راست گفته شود موجب تخفیف در عقوبت است .

    8- پند و اندرز : این امر در كودكان مؤثرتر است از آنجهت كه هنوز با فطرت خود فاصله چندانی نگرفته اندوهنوز درون و ضمیرشان پاك و صاف است . بیان یك مسئله كه این روش فلان ضرررادارد و خدا از آن راضی نیست و آدم را به جهنم می برد می تواند در بازداشتن او از این راه مؤثر باشد .

    9- ارائه محبت : به فرزند باید محبت كرد به گونه ای كه او گرمی و لذت آن را بچشد و احساس كند.وجود محبت سبب می شود كه طفل نیازی به تظاهر و تصنعنداشته باشد و به دروغ و فریب رو نیاورد. محبت پیوند دهنده ی همه گسستگی هاستوباب ملاحظات را بین كودك و والدین پدید می آورد . او را وامی دارد در چارچوب نظامی حركت كند كه والدین برای او ترسیم كرده اند . البته لازمه این محبت آن است كه در مواردی لغزش او را نادیده بگیرند و اگر هم خطایی مستحق تنبیه انجام داد بر او ببخشاییم .

    10 – هشدار به كودك : ما معمولاً سعی داریم به كودك تفهیم كنیم كه راه او راهی درست و به صواب نیست . البتهاین سخنان برای همه ی اطفال قابل فهم نیست . اگرچهكودك باید از قبل بداند كه دوست داشتن والدین چه منافعی برای او دارد و دوست نداشتن چه زیانهایی. بعدها در سنین بالاتر می توان به او گفت كه این كار را خدا دوست ندارد و چیزی كه خدا دوست نداشته باشد برایش عقوبت و مجازاتتعیین می كند، او را به جهنم و آتش می سوزاندواز محبت ها و لذتها محروم می سازد .

    11 - اعلام نارضایی : پدر و مادر با نشان دادن حالت خود و با بیان خویش باید به او تفهیم كنند كه از عمل او ناراضی هستند،دوست ندارند دروغ او را بشنوندواز این كه او در حضور جمع،این دروغ آن هم با این عظمت را گفته خوشحال نیستند .

    والدین در مواردی با نشان دادن قیافه مظلومانه و حق به جانب به او نشان دهند كه آبروی شان در این دروغ از میان رفته و آنها از این مسئله ناراحت اند . باید مسئله را به گونه ای در ذهن بزرگ كرد تا دیگر این حالت مكرر نشود و او هوس دروغگویی نكند .

    12- ایجاد سرخوردگی : در مواردی كه دروغگویی كودكان مكرر شود می توان در حد متعادلی روحیه او را شكست و سرخوردگی در او ایجاد كرد؛مثلاً آنگاه كه سرگرم دروغگویی و میدان داری است با قیافه ای گرفته و بدون لبخند و بدون تصدیق و تأیید با او مواجه شویمودر برابر سخنانش بی تفاوت باشیم ودر وسط سخنش خودمان با دیگری صحبت كنیم و یا موضوع بحث را عوض كنیم تا او بداند در این راه توفیق نیافته است

    13- مچ گیری : در مورد حادتر می توان موضع شدیدتری گرفت و پس از بیان دروغهایش آن را به رخش كشید و به او تفهیم كرد كه ما می دانیم تو دروغ می گویی . البتهلازم استاین مرحله پس از همهیتذكرات ، ‌اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد كه در حضور جمعی صورت گیرد و او در این زمینه احساسحقارت كند. چون به هنگامی كه كودك خود را رسوا ببیند سر از كارهای خطرناكی در می آورد و دروغگویی حرفه ای می شود .

    14- تنبیه و تهدید : در مواردی كه هیچ یك از مواضع بالا سودی نبخشد و فایده ای ندهد بهتر است از راه تهدید و یا تنبیه او را از دروغگویی دور داریم كه البته این راه،چندان عملی نیست و تنبیه ما نشان می دهد كه دیگر در تربیت،كار از كار گذشته است .


    هشدارها در اصلاح دروغ

    1- ضرورت ایجاد رشد : در نظر ما آن كس كه تن به خیانت و دروغ می دهدوهنوز به ارزش وجودی خودوبه ارزش حقیقت و اخلاق پی نبرده است.
    پس خوب استبه او فرصت رشد و زمینه آن را بدهیم . او را واداریم كه دریابد وجودش ارزنده و مهم است وارزشش بالاتر از این است كه خود را كوچك كند و دروغ بگوید . اگر او در سایه دروغ توانسته است دیگران را فریب دهد و دروغ بگوید حیثیتی به دست نیاورده است؛اگرهم به دستآورده باشد از آنِ نیستاو بلكه از آنِ دروغ است.

    2- كسب محبوبیت حقیقی : كودك و حتی بزرگسال باید در یابد كه محبوبیت قابل ارزش درسایه راستی است نه دروغ و خیانت؛اگر راست بگوید و تنبیه شود برای او ارزنده تر است تا آن كه دروغ بگوید واز تنبیه بركنار گردد.

    در این زمینه ضروری است بین ارزش حقیقی محبوبیت و ارزش كاذب آن فرقی بگذاریم و نشان دهیم كه اولی پایدار است و دومی متزلزل.این مسئله را به طفل هم می توان تفهیم كرد كه اگر امروز این دروغ را گفتی و به هدف رسیدی ، فردا برای رسیدن به این هدف چه خواهی كرد ؟

    3- اعطای آزادی مناسب : بسیاری از فرزندان ما دروغ می گویند به خاطرآنكه ما فرصت و امكان راستگویی را از آنان سلب كرده ایم . اگر به آنها بگوییم كه بدون ترس و وحشت آزادند كه مسئله خود را با ما در میان نهند و نیازهای خود را به ما بگویند مشكل دروغگویی شان حل شده است . اصولاً محیط صادقانهو صمیمانه در تربیت و اصلاح افراد مؤثر است.

    4- توجه به دوران كودكی : از ویژگی های دوران كودكیاین است كه ثبات و دوام ندارد .لحظه ای شاد است و لحظه ای دیگر غمگین .لحظه ایاحساس نیاز به امری می كند و جان و روانش را وابستهبه آنمی داند و درآنی دیگر احساس استقلال دارد وفكر می كند نباید كسی بالای سر او باشد .

    بر این اساس اگر كودك شما دروغی گفت گمان نكنیداو سر از فساد در آورده است . همین طفل باراهنمایی مناسب آن چنان پاك ومعصوم خواهد شد كه شما خود تعجب بودید . البته این سخن دلیل بر آن نیست كه دروغ او را نادیده بگیرید . متناسببااهمیت و عظمت دروغ و شرایط و احوال طفل باید آن را پیگیری كرد .

    5- اعطای میدان فعالیت : برخی از فرزندان در خانه نقش برده ای را ایفا می كنند كه اختیار هیچ چیز را ندارند . منحصراً در چارچوبی می توانند فعالیت كنند كه پدر و مادر به صورت ضوابط ریز تهیه دیده و ناظر بر اجرایآن هستند .روشن استكه فرزندان میدان عمل بیشتری رامی خواهند دارند و هر وقت ضرورتی برای استفاده از آن میدان برایشان پدید آید از آن استفاده می كنند و در برابر بازخواست های بعدی خود رابرای دروغ پردازیآماده می كنند . در زمینهیسازندگی و رشد، یك بعد قضیه این است كه بهاومیدان حركت و تلاش بدهید و او را در آن میدان آزاد بگذارید تا خود را بیازمایدوقدرت و امكانات خود را كشف كند و برای اثبات ارزش وجودی خود نیازمند به دروغگویی نباشد .

    6- ایجاد زمینه احساس اعتماد : وجود زمینهیاحساس اعتماد باعث آن می شود كه كودك خود را مجاز احساس كندكهمسائل خود را به گونه های جدی با والدین در میان نهد . اگر خیانتی در باره او روا داشته شد آن را برای شما باز گوید و شما را در جریان كارها قرار دهد . چه بسیار فرزندان جامعه كه قربانی توطئه ها و هوسهای شوم دیگران شده اند و از ترس مجازات و به خاطر نداشتن اعتماد آن را به شما نگفته اند و شما روزی از آن سر در آورده اید كه كار از كار گذشته بود .

    7- خودداری از آبروریزی : گاهی برخی از فرزندان،حقایق خود را با والدین در میان نمی گذارند از آن بابت كه احساس می كنند آنها خود نگهدار نیستند و اگرحقیقت مسئله را بدانند آن را نزد این و آن بازگو می كنند و در آن صورت آبروی او از میان می رود.

    اگر كودك احساس كند كه آبرویش رفته دیگر فردی خطرناك خواهد بود و با او نمی توان زیست. همیشه سر از فتنه گیری و دروغ در خواهد آورد و همیشه سخنان او مورد تأمل خواهد بود .

    8- بیان عوارض و خطر : كودكان و فرزندان ما سن و تجربه ای ندارند تا در سایه آن بتوانند آینده را آن چنان كه هست ببینند . و یا آن چنان تجربه ای ندارند كه بتوانند عواقب نامطلوب وضعی را كه در اثر دروغ پدید خواهد آمد درك كنند.در اینجاست كه والدین و مربیان از طریق ذكر داستانهای مربوط به دروغگویی و فرجام آن ‌ قادر می شوند به ارشاد او پرداخته و هدایتش كنند . البته ذكر داستانها از همان سنین خردسالی و در موقعی كه هنوز وارد این مرحله نشده است مؤثرتر است.روزی كه او از مسئله دروغ وحشت داشته باشد به هیچ وجه حاضر به آن نمی شود .

    9- بیان شرایط ارزش او : والدین و مربیان لازم است به كودك تفهیم كنند كه اگر برای او ارزش و احترامی قائلند به خاطر صداقت اوست و اگر رعایت صداقت و درستی را نكند احترامی نخواهد داشت . به او تفهیم كنید بدان اندازه باید رشد داشته باشد كه اگر راستگویی به زیان و ضرر اوست باز هم راست بگوید و صراحت و قاطعیت خود را از دست ندهد . اگر كار بدی كرده،می تواند از آن عذر بخواهد ولی اگر دروغی از او صادر شود قابل بخشش نخواهد بود .

    10 – آمادگی برای پذیرش او : والدین و مربیان عملاً باید نشان دهند كه آماده پذیرش كودك و حتی خطاهای او هستند . حاضرند به حرفهای او گوش فرادهندوبه احساسات و عواطف او احترام بگذارند . در برابر لغزش او خشونت به خرج نمی دهندوآبروی او را در میان جمع حفظ می كنند . این امر زمینه و امكان دروغگویی را از كودك سلب می كند و او را در مسیر صلاح قرار می دهد .

    11- جنبه الگویی والدین : فراموش نكنید كه كودكان از ما درس می گیرند . دروغ را از ما می آموزند. اگر موضع ناروایی در برخورد و رفتار و گفتارها اتخاذ كنید او همان را ادامه خواهد داد. هرگز گمان نكنید كه كودك آن را نمی فهمد.او ظاهراً در برابر رفتار شما آرام است ولی همان را می آموزد وعمل می كند. شما با عمل خود راه اقدام به خطا را برایش آسان می كنید و زمینه صدق و راستی را از او می گیرید . در چنان صورتی شما مسئول عواقب نابسامان رفتار فرزند خود خواهید بود .

    ایمان شما به خدا و رعایت اصول پرهیزكاری و اخلاص و مراقبت در گفتار و رفتار شما درسی ارزنده برای فرزندان است و در نجات از اینمعضل كمك مؤثری خواهدبرد.

    12- خودداری از اصرار : گاهی شما می دانید كه فرزند شما فلان غذایی را كه از آن منع بوده است خورده و لكهیروی لباسش و طعم دهانش آن را اثبات می كند و با این حال او انكارمی كند . اصرار شما بر انكارش خواهد افزود.در صورت اصرار بر انكارشنیزسعی نداشته باشید به او مارك دروغگویی بچسبانید،فعلاً مسئله را نادیده بگیرید تا بعدها در خلوت او را به خطایش آگاه كنید .


    دروغ در چه كسانی بیشتراست ؟

    - در بین آنها كه ضعیف و عصبی و یا هیجانی هستند.

    - درآنها كه رشادت و شجاعت لازم و كافی را ندارند و ترسو هستند .

    - در بین آنها كه به صورت افراطی خواستار جلب نظر و محبت اند .

    - در میان آنان كه قدرت نیاز در آنها نیرومند و دستیابی به هدف برایشان دشوارتر است .

    - در بین آنها كه تكالیف شاق بر آنها تحمیل شده و قدرت تحمل آن را ندارند .

    - در آنها كه ایمانشان ضعیف است و فشار واِعمال قدرت شما برآنان بسیار است .

    - آنها كه دوران كودكی توأم با محرومیت و نابسامانی بسیار داشته اند و محبت كافی ندیده اند .

    - و بالاخره آنها كه از تربیت كافی ولازم برخوردار نبوده اند .


    تذكری به والدین و مربیان

    اعمال برخی از طرق برای اصلاح دروغ كودكان یا مؤثر نیست و یا اثرش چندان زیاد نیست و حتی در مواردی ممكن استآثار معكوس و نامطلوب برجای گذارد مثل :

    - سرزنش ها و ملامت های بسیار .

    - اعمال خشونت و تنبیه بیش از اندازه و آزار رساندن به او .

    - متهم كردن و دروغگو خواندن كودك و بردن آبروی او در نزد دیگران .

    - دریغ داشتن محبت و هدایت از كودك و همچنین اعلام سلب اعتماد از او .

    -رها كردن طفل به حالخودش بدان امید كه او در آینده خود به خود اصلاح خواهد شد .

    در همه حال ضروری است سر از علت درآوریم و درد او را به صورت ریشه ای درمان كنیم، و نیز حسن نیت خود را نشان داده و با كودك تفاهم كنیم . زیرا او درهمه حال فرزند ما و چونچوب منبر است كه نه می توان او را سوزاند و نه او را به دور انداخت باید سوخت و ساخت و او را اصلاح كرد.

    تبیان
    ویرایش توسط بهمن پور : 2014-09-14 در ساعت 12:44

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •