به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    ادمین سایت کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 4515 دلنوشته : 3
    یا مهدی عجل علی ظهورک
    نوشته ها : 2,580 تشکر : 1,413
    مورد تشکر: 1,230 مرتبه تشکر شده در 627 پست
    دریافت : 2 آپلود : 1
    امتیاز : 10 وبلاگ : 3
    وبلاگ
    3
    بهمن پور آنلاین نیست.

    ویژگی های گوینده

    1ـ سلام كردن
    سلام كليدي ترين واژه ارتباطي و قشنگ ترين كلمه براي ارتباط انسانها با هم است. گويندگاني كه در كاربرد سلام غفلت مي كنند بدانند كه اصلي ترين بخش ارتباط را از دست داده اند. هركس سلامش براي رفع تكليف است، بداند كه گوينده موفقي نيست. در سلام كردن سحر و اعجاز است. به ويژه اگر لحن ويژه انساني و نوع دوستي را هم به آن تزريق كنيم، سلام زيباتر مي شود. گاهي سلام حتي كدورت چند ساله را حل مي كند. وقتي به كسي كه سال ها از او دور بودي سلام مي كني، همان سلام، ديرينه را پاك و به محبت تبديل مي‌كند. براي اينكه در سلام سحراست و آتش عناد را به محبت تبديل مي كند. شخصي كه جلوي دوربين تلويزيون و پشت ميكروفون راديو مي نشيند و سلام مي كند، بداند كه بعد از نام خدا، سلام اثر بخش ترين واژه ارتباطي است. لفظ سلام عربي است، درود فارسي است و يا در زبانهاي ديگر، هر چه هست براي آغاز ارتباط كلامي و غير كلامي براي آن اصالت قائل شويد. سلام از واژه هاي ممتاز و سرآمد بهشت است. اگر مي خواهيد بدانيد رفع تكليفي كار مي كنيد يا نه، مي خواهيد بدانيد براي كلام و سخنتان اصالت قائل هستيد يا نه، ببينيد به بسم ا... الرحمن الرحيم و سلام كردنتان چقدر توجه داريد؟ سلام هاي چند سال كارتان چه طور است؟ روزمره است؟ رفع تكليفي است؟ گوينده اي كه در راهرو راديو براي ورود به استوديو و در راهرو تلويزيون براي نشستن جلوي دوربين دغدغه دارد كه امروز چگونه سلام كنم و چه واژة نويي را به كار ببرم و فضاي سلامم را چگونه طراحي كنم و تهيه كننده اي كه براي همراهي با صدا و لحن گوينده موسيقي ويژه سلام را انتخاب مي‌كند، اين گوينده موفق است. از همين لحظه تا پايان عمرتان كه خدا عمر صد و بيست سالة با عزت به شما بدهد، يادتان باشد براي هر سلام در هر جا و در هر مرحله از زندگي تان به ويژه در محضر مردم بزرگ كه قرار مي گيريد، از اعماق دل سلام كنيد و برگرفته از نوعي انسان دوستي، مردم دوستي و عشق به مردم باشد اگر عاشق مردم نيستيد از نحوه سلام كردنتان معلوم مي شود و اگر عاشق مردم نيستيد جاي كسي را كه عاشق مردم است غصب كرده ايد و حرام است صندلي را كه روي آن مي نشيند و صحبت مي كنيد. چيزي در سلام هست كه پيامبر اصرار مي كرد خودش زودتر سلام كند. به بچه، به بزرگ، به دشمن و به دوست سلام مي‌كرد. مي دانست كه در سلام سحر ارتباطي است. تجربه كرديد گاهي اوقات كه حرف مي زنيد، حرفهاي شما به جاي اينكه جذب مخاطب كند، مخاطب گريزي مي كند ! و ايجاد تشنج در مخاطب مي كند؟ نمي دانم البته اگر به اين درجه از بصيرت و بينايي پشت دوربين و ميكرفون رسيده باشيد، خوش به سعادت شما. دقايقي مشغول صحبت كردن هستيد اما كلام شما سردرگم است.
    اين سردر گمي بر اثر همان غفلت از آغاز سخن گفتن شماست .
    گاهي براي سلام كردن به شخصي كه براي شما بسيار عزيز است، از فاصله اي كه به سمت شما مي آيد، طراحي مي كنيد كه من چگونه به او سلام كنم و چه وجدي داريد براي سلام كردن. براي سلام كردن در راديو و تلويزيون با مخاطب حس كنيد محبوب ترين عنصر زندگي شما روبروي شماست. به سه سلام آخر نماز دقت كنيد. پيامبر را روبروي خود مي بيني سلام مي كني بعد سلام به صالحين مي كني. براي چه سلام به صالحين مي كني؟ يعني اينكه خدايا ما با همين نماز دست و پا شكسته كه خوانديم خود را جزو آنها مي دانيم. ما هم به آنها ملحق مي شويم . (السلام علينا و علي عباد ا... الصالحين) آخرين سلام هم سلام به هستي است به مبدا هستي به مبدع هستي و شنيده ايد كه بعد از اين سلام خداي متعال جواب سلام شما را مي دهد، براي سلام ارزش قائل باشيد.
    واژه هاي ناشيانه و من در آوردي سلامي مجدد ، سلامي تازه، سلامي دوباره، سلام ديگه ، دوباره سلام و ... را به كار نبريد. من نمي دانم اين كلمات يعني چي؟ سلامي مجدد يعني چه؟ در بهشت ان شاء ا... همه مشرف بشويد و برويد دائم به شما سلام مي كنند. سلامٌ قولاً من رب الرحيم .

    2ـ‌ خلق و خو
    خلق و خوي متعادل از ديگر ويژگي هاي شخصيت يك گوينده است. يك گوينده زود عصباني نمي شود. زود به نشاط كاذب نمي رسد، خنده هاي عجيب و غريب نمي كند. عميق است و سخت از كوره در مي رود و يك و دو نمي كند و در يك كلام تعادل روحيه دارد. برخي از افراد را نمي توان پيش بيني كرد ولي گوينده را مي توان پيش بيني كنيم، مي دانيم كه او صبور و متعادل است. اگر از افرادي هستيد كه زود گريه مي كنيد، زود از كوره در مي‌رويد، عصباني مي شويد، ذره اي مرارت را تحمل نداريد، بدانيد كه اين خارج از معيار تعادل اخلاقي گوينده است. برخي گوينده ها در نقد پذيري افراط مي كنند. مدام از افراد مي پرسند كه چه اشكالي در كار من هست؟ چه ايرادي هست؟ چه ضعفي هست؟ نمي پرسند چه قوتي هست؟
    يكي از معيارهاي خلق و خوي متعادل اين است كه اولاً هيچ گاه خودتان را تحقير نكنيد و ثانياً نقد پذير باشد. اگر كسي نكته اي را به شما مي گويد گوش كنيد، برخي اوقات يك نكته را 5 نفر به شما تذكر مي دهند، بايد سريع در صدد رفع آن بر آييد. اين مي شود شخصيت وبسيار باعث تقويت شما مي شود.

    3ـ صداقت
    صداقت داشتن بسيار مهم است. راستگو باشيد با مردم راست رفتار و صاف و صادق باشيد، دو جور نباشيد. گوينده هاي دروغگو را چه راحت مي شود تشخيص داد، خيلي حرف زشتي است، گوينده درغگو ... يك نمونه مثال مي‌زنم:
    يكي از گوينده ها و مجري هاي دانه درشت ما در ماه رمضان داشت برنامه اجرا مي كرد. از آن گوينده هايي كه خيلي اظهار تواضع مي كرد نسبت به مردم و مي گفت من عاشق مردم هستم و كوچك مردمم. گفتم خدا كند راست بگويد انقدر اظهار تواضع مي كند. يك روز روي سن ايستاده بود داشت برنامه رمضان اجرا مي كرد با يك نفر ديگر. دوربين صحنه را از زاويه بالا نشان مي داد، جشني بود در سالن همايش . مي دانيد كه دوربين خيلي بي رحم است همه چيز را نشان مي دهد و داشت اين صحنه را نشان مي داد... آن همه ادعا كرده بود كه من مردم را دوست دارم و ... يك نوجواني از بين مردم بلند شد و لنگ لنگان رفت و رفت تا خودش را به سن رساند از پله ها آرام بالا رفت، پسر حدوداً دوازده سيزده ساله اي بود. پسر رفت بالا و اين مجري را گير آورد . دست گذاشت روي شانه هاي مجري در اين لحظه ما كه بيننده بوديم حس كرديم كه پسر نابيناست . اين مجري پر ادعا كه خيلي ادعا مي كرد عاشق مردم هستم، داشت همينطور اجرا مي كرد و حرف مي زد، ميكروفون را كنار گرفت و به پسري كه خود را با اين مرارت رسانده بود آن جا گفت : «بله چي مي گي؟» «خوب خوب، برو اونه، اون يكي يه... اصلاً كي گفته اين بياد بالا؟» حواسش نبود كه زير نگاه دوربين است. اِ تو همان عاشق پنج دقيقه پيش نيستي ؟ يكي از همان معشوقه ها آمده اينجور بايد رفتار كني ؟ يك جا مشت آدم باز مي شود. يا درونمان را درست كنيم يا زياد ادعا نداشته باشيم. صداقت يعني اين.

    4ـ مباني اعتقادي و ملي
    يكي ديگر از ويژگيهاي شخصيتي مباني اعتقادي و ملي داشتن است. بايد به چيزي معتقد باشيم . بدون هيچ چيز نمي شود بود كشورمان را دوست داشته باشيم، دينمان را دوشت داشته باشيم . اسلام را با جان و دل بپذيريم. مثلاً صبح تولد امام زمان گوينده وقتي درباره امام زمان سخن مي گويد نوعي لابه در لحنش باشد واقعاً حس كند كه در اين جشن تولد سهيم است نه انيكه صحنه سازي كند. بپرهيزيد از صحنه سازي كه از مهلك ترين اتفاقاتي كه در مراسم مذهبي سراغ گوينده ها ي صدا و سيما مي آيد حالت ريا است. افرادي كه حين اجرا يا گويندگي ريا كارند منفورترين مرم هستند. من دو سه گوينده را مي شناسم كه موقع اجرا در لحنشان ريا دارند. اينها منفور مردم هستند. برخي اوقات تشخيص ريا هم سخت است مثل حركت مورچه سياه در شب سياه روي سنگ سياه است. از لابه لاي حرفهاي گوينده معلوم مي شود كه خودش دين اسلام را مي پسندد يا نه ، عناصر فرهنگ كشورش را دوست دارد يا نه. مثلاً مجري براي اينكه رفتارش مورد پسند مخاطب قرار بگيرد ديوان حافظ دستش مي گيرد. مجرياني كه حافظ را عميقاً دوست دارند و ديوان حافظ را يكي از عناصر فرهنگي خودشان مي دانند اين كتاب را از آغاز تا پايان چه دوربين آنها را نشان دهد و چه نشان ندهد ديوان حافظ را با عزت در دست نگه مي دارند ولي مجرياني كه صحنه سازي مي كنند، حواسشان نيست. مثلاً ديوان را باز مي كنند، غزل را مي خوانند (گاهي اوقات هم غلط مي خوانند و تاراج مي كنند هرچه مي خوانند) بعد كه تمام شد مي گويند : خوب بينندگان عزيز مي‌پردازيم به اصل گفتار امروز و سخن خودمان را آغاز مي كنيم در حاليكه اين مجري حتي ديوان حافظ را با احترامي كه بايد در دست نگرفته است. حواسش نبود چه كرد. ولي برخي از مجريان روشن اول كه ديوان حافظ را با يك عزت خاص به دست مي گيرند و بعد باز مي كنند. دقت كنيد قاريان بزرگ قرآن حافظ قرآن هستند ولي قرآن را به احترام خود كتاب باز مي كنند و نگاه مي كنند. شايد آن سوره هم نباشد ولي اين كار ادب است. در حاليكه مي خوانند حظ مي برند و حظ مي رسانند، اما نگاهشان مودبانه به صفحات شريف قرآن است. آن فردي هم كه حافظ را مي خواند بايد بعد از خواندن با ادب كتاب را ببندد و با عزت و احترام نگه دارد و خيلي آرام سر جايش بگذارد . به اين ظرافت ها در رفتارتان، موقع خواندنتان و اجرا دقت كنيد. مردم مي فهمند. اين شعار دروني تان باشد كه مردم همه چيز را حتي از ميكرفون راديو و گيرنده‌هاي راديوشان مي فهمند. گوينده اي هستند كه بعد از پانزده، بيست سال گويندگي و اجرا مي روند و حتي يك نفر سراغ آنها را نمي گيرد. همين كه هيچ كس سراغ آنها را نمي گيرد چند پيام دارد :1ـ متوجه باشيد كه ممكن است انسانها يادتان نكنند پس براي خدا كار كنيد. 2ـ مي دانيد چرا يادتان نمي كنند؟ چون براي مردم هم كار نكرديد. دورو بوديد قبلاً گفتم براي خدا كار كنيد، براي مردم كار كنيد اگر اينچنين شد درهاي توفيق و محبوبيت، نه شهرت به روي شما باز مي شود. از شهرت منفور باشيد. محبوب شويد.

    5ـ تعادل در احساس
    هيچ گوينده و گزارشگري حق احاساتي شدن پشت ميكروفون و جلوي دوربين راديو و تلويزيون را ندارد. گوينده بايد تا مرز بغض پيش برود اما بغضش نتركد. گوينده بايد تا مرز خنده برود اما نخندد. تا مرز نهيب برود اما نهيب ندهد. گريه كردن ، احساساتي شدن، عاطفي شدن و كثرت بغض قوتي براي مجري نيست مثل بعضي لوس بازيها كه برخي دارند و گريه مي كنند. به ويژه در خبر مثلاً در بم زلزله آمده، گوينده مي خواهد اعلام كند، خوب اعلام كند . گزارشگر مي خواهد اعلام كند، خوب بكند. مردم كشور به اطلاعاتي كه تو مي دهي نياز دارند نه به احساساتت . مي خواهند كمك كنند، كار دارند، اطلاعات مي خواهند ببينند دقيقاً چه كار بايد بكنند . اينكه تو بايستي و گريه كني مشكلي را حل نمي كند. چند دقيقه مي ايستي، گزارش مي دهي، دقيق و مطمئن صحبت مي كني ... آي مردم بد بخت شديم، بيچاره شديم، دنيا به آخر رسيد ... همچين چيزي نيست، همچين چيزي نداريم . مي ايستي دقيق اطلاعات و آمار مي دهي و در اينصورت احساساتت را چه مي كني ؟ گزارشت كه تمام شد مي روي گو شه اي و براي خودت زار زار گريه مي‌كني ولي جلوي مردم جلوه درستي ندارد .
    كسي ترديد نكند. يك و دو نكند كه آيا عواطف و احساسات گوينده را چه طور بايد پنهان كنيم. اين يك قوت روحي مي خواهد كه گوينده، گزارشگر، مجري و خبر نگار بايد در مواقع سرنوشت ساز كشور قوي سخن بگويند و مصون بمانند از احساساتي شدن و عاطفي شدن.

    6ـ عزت نفس
    افرادي كه مطابق باورهاي ذهني خود رفتار مي كنند (باورهايي كه در ذهن خود داريد، اعتقادات يا قبول داشتن چيزي) بعد از آن عمل و رفتار نوعي احساس رضايت خاطر دارند و همين احساس رضايت خاطر به آنها آرامش مي دهد. مي دانيد دو رويي يعني چه؟ نقش بازي كردن يعني چه؟ يعني چيزي را انجام بدهم كه در درونم قبول ندارم و همين تعارض تبديل به بحران روحي مي شود و دائم با خودت درگيري. عزت نفس يعني انيكه من خودم خودم را با هرچه كه دارم دوست داشته باشم. عشق و علاقه مندي به خود با از خود راضي بودن فرق دارد. به خودتان علاقه مند باشيد و خود را با همين وضعي كه داريد قبول كنيد. به خودتان احترام بگذاريد.
    مي خواهيد بدانيد خودتان را دوست داريد يا نه؟ مي خواهيد بدانيد عاشق خودتان هستيد يا نه؟ ببينيد نقد پذير هستيد؟ رشد خودتان را مي خواهيد؟ اگر كسي به شما تذكر بدهد خوشحال مي شويد؟ اگر خوشحال نمي شوي اگر نقد گريزي اگر انتقادپذير نيستي بدان عاشق خودت نيستي، خودت را دوست نداري و عزت نفس نداري بلكه نوعي حقارت در درون داري و اين وحشتناك است. خيلي راحت است تشخيص اينكه انسان عاشق خودش هست يا نه. با آن عاشق خواهاي نفس بودن فرق دارد، با آن از خود راضي بودن كه محركش بيرون است فرق مي كند. از خود راضي بودن محركش بيروني است اما عزت نفس محركش دروني است نوعي تمكين و شكر گذاري در برابر موهبت هاي الهاي است. مي خواهد بگويد من شما را دوست دارم، كارم را دوست دارم از آن طرف هم فرار مي كند، فكر براندازي همكارش است، از آن طرف ذره اي رشد براي همكارش نمي خواهد. آنقدر راحت مي شود به خودت نمره شخصيت بدهي. ببين وقتي دوستت برنامه اي را بسيار موفق انجام مي دهد، مي‌روي سراغ او و تحسينش كني؟ اگر اين كار را انجام مي دهي بدان انسان با شخصيتي هستي. سلامت نفس داري ـ سليم النفسي قلب سالمي داري، درستي، خوب جايي آمدي.

    7ـ شجاعت در كلام
    به قول BBC يكي از ويژگيهاي گوينده Having a sense of humour است يعني رايحه اي از شوخ طبعي در رفتارتان باشد. به ياد داريد گفتم تندخو نباشيد، زود عصباني نشويد و زودهم به نشاط كاذب نرسيد؟ كمي شوخ طبع باشيد و البته مجري و گوينده شوخ طبع حاضر جواب بهتر است. البته BBC كه مي‌گويد پوست كلفت باشيد. (Having a thick skin) ما پوست كلفت داشتن را تعبير مي‌كنيم به معيارهاي فرهنگي خود: جسارت در تكلم شجاعت در كلام حاضر جواب.
    اگر خنده دم دست شما نباشد اولين لطمه اي كه به شما مي زند اين است كه هيبت شما را كم مي كند . يكي از ويژگي هاي شخصيت گوينده داشتن هيبت هم هست. در كنار شوخي طبيعي هيبت هم لازم است.
    خنده هاي خود را اداره كنيد اگر دائم مي خنديد باعث كاهش هيبت شما مي‌شود. اگر اخمو هستيد شفافيت چهره را كم مي كند شما را از تعادل خارج مي كند. اگر تكبر داريد منفور مي شويد. اما غرور خوب است. غرور در زبان فارسي معني مثبت دارد اما در عربي نه. در قرآن :«يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم» اي انسان چه چيز تو را به خداي خود مغروركرده است؟ اين منفي است اما كسي كه در كلامش غرور فردي دارد مي تواند از غرور ملي كشورش هم دفاع كند.

    8ـ روحيه يادگيري
    گوينده هايي كه درست رشد كردند هر چه بالاتر مي آيد براي يادگيري بيشتر مشتاق هستند. خيلي مهم است كه يك گوينده مجري خبرنگار گزارشگر درجاهاي مختلف سرك بكشد ببيند كجا چيز ياد مي دهند برود و ياد بگيرد ... چه كتابي گفت؟ كجا گير مي آيد؟ بروم و بخرم ...

    9ـ شفاف گويي
    دو سه راه وجود دارد براي افرادي كه تند حرف مي زنند، شفاف گو شوند:
    يك گوينده رسانه بايد بتواند 110 كلمه را در دقيقه شفاف بگويد. گوينده انگليسي بايد بتواند 170 ـ 150 كلمه را در دقيقه شفاف بگويند البته نثر را، نه شعر. تند نه ... شفاف. به ويژه در خبر 110ـ 100 كلمه در دقيقه را بايد شفاف بگويد. بايد بسيار متن خواهند، حداقل يك ساعت در روز را وقت صرف خواندن متن كنيد. در اينصورت عناصر دهانت در اداي كلمات شفاف مي شود. يكي ديگر از شيوه ها براي شفاف گويي هنگام نماز خواندن است. نماز دو سه دقيقه اي را دو سه دقيقه ديگر اضافه كنيد بشود پنج شش دقيقه، بسيار موثر است. تأثير اين تمرين حتي از تمرين متن خواني هم بيشتر است و باعث شفاف گويي و آرامش كلمات حين خواندن مي شود.
    البته هر تمريني ويژه يكي از ابعاد صداي شماست. مثلاً حافظ به طور ويژه جلاي سخن به شمار مي دهد، گرمي و نفوذ كلام شما را افزايش مي دهد. حتي براي گوينده خبر. مطالعات متون سعدي تر زباني به شما مي آموزد يك زبان زنده (vivid language) فردوسي استحكام سخن به شما مي دهد. البته بايد خانم ها مراقب باشند لطافت لحن زنانه شان بر اثر خواندن اشعار فردوسي از بين نرود و آقايان لحن مردانه شان از دست نرود. امروز در بين گويندگان ما گوندگان مردي هستند كه در لحنشان كرشمه زنانه دارند و گويندگان زني داريم كه لحن مردانه دارند. ما لحن زن داريم، لحن مرد داريم لحن زنانه داريم لحن مردانه داريم. هيبت مردانه داريم و لطافت لحن زنانه داريم. در ضمن نثر مردانه داريم و نثر زنانه. هر نثري را خانم هاي نخوانند و هر نثري را هم مردان نخوانند. مثلاً شب ساعت يازده خانمي با صداي زنانه اين نثر را خواند: «ديشب كه به خانه آمدم، خسته بودم، لباسهايم را در آوردم، دراز كشيده بودم روي تختم و فكر مي كردم فردا چطور همايش اجرا كنم.» خوب خانم اين قسمت را نمي خواندي يا مي دادي به همكار آقا كه اين قسمت را بخواند. يك كلماتي هست كه مخصوص مرد است و يك كلماتي هست كه مخصوص زن است همينجوري نمي شود خواند. بعد مي گوييم يك گوينده خوب است و يك گوينده بد. مي گويم چرا ؟ اين گوينده بد است اين كه صداي خوبي دارد؟ تنهاصداي خوب كه ملاك نيست.
    با صداي تنها كه نمي شود گوينده شد. اگر فقط صدا ملاك است تشريف بياوريد ميدان امام حسين تهران هندوانه فروش هايي سراغ دارم كه صداي بسيار قشنگي دارند. نمكي هاي كوچه ها گاهي اوقات صدايشان بسيار زيباست. بُرد صدا دارند، شش هفت ويژگي صدا را دارند اما نمي توانند گوينده شوند.
    برخي از واژه ها مردانه اند مثل «ياعلي» و برخي واژه ها زنانه است مثل «خاك عالم»

    10ـ مردم دوستي
    چه كسي مردم را بدون محدوديت دوست دارد؟ برخي مي گويند نه ... راست مي گويند، خيلي مهم است اگر همه را دوست داريد. كوچك، بزرگ، پير، جوان، دختر، پسر، بد اخلاق، خوش اخلاق، مريض، سالم اعدامي، غير اعدامي، منظم بي نظم ... گوينده اي كه مردم را دوست مي دارد وقتي درباره آدمهاي بي نظم يا راننده هاي بي نظم از راديو و تلويزيون صحبت مي كند با نوعي محبت حرف مي زند و همين كلامش اثر مي كند. سحر سخن پيامبر هم رازش همين بود. به اين سبب كه آتش عناد را به نور محبت تبديل مي كرد از يك بيابانگرد گم نامي بزرگترين شخصيت تاريخ را ساخت. گوينده هم مي تواند اين كار را بكند. مردم را دوست داريم ؟ صبح با مردم به شكل زيبا سلام و عليك كنيد. سلام‌هاي صبح بسيار مهم است نشان دهندة نوع شخصيت و مردم دوستي شماست. صبح كه بلند مي شويد، در راديو و تلويزيون به مردم چه طور سلام مي كنيد؟ سلام ها يك بار مصرفي است؟ زودگذر است؟

    بسم ا... الرحمن الرحيم سلام صبح شما به خير صبح همه خوش اخلاق‌ها و صبح خيزها به خير صبح نانواي محلمان كه بوي نانش از صد متري به مشامم مي رسد دستمريزاد نانوا. سلام به راننده خوب اتوبوس سلام به راننده تاكسي سلام به معلم خوب و عزيزم سلام به پرستار مهربانم كه ديشب تا صبح با مرارت از بيمارها نگهداري مي كرد. سلام به همه شما مردم.
    اين جور ديگه اي سلام مي كند، انقدر سلامش نزديك به ماست مثل اينكه لابه لاي زندگي ماست.
    قربون دستهاي مهربانت بروم مادر بزرگ كه صبحانه را آماده مي كني.
    فداي همت پدر بزرگ كه بلند مي شوي و نان مي خري. سلام به تو معلم عزيز كه مصمم با يك لبخند نافذ عازم كلاس هستي. اثر مي كند... مي گويد اِ اين گوينده يه جور ديگر است اين گوينده انگار در كنار من به مدرسه مي رود. برخي گوينده ها سلام هاي آسماني و ابري مي كنند ... هميشه آن بالا به بالاها هستند نه كه قشنگ نيست، قشنگ است اما سلام هايتان را بياوريد پايين تر.
    سلام سلامي چو بالهاي پرستوي عاشقي كه هم اكنون ...
    اينها قشنگ است اما مشكلي را حل نمي كند.
    ميرزا رفتگر عزيز دستت درد نكند ... ساعات چهار صبح صداي خش خش جارويت به گوشم رسيده مي دانم ساعت چهار صبح بيدار شدن چقدر سخت است. فداي دستانت هر چي آلودگي شب بود همه را پاك كردي كوچه‌ها را تميز تحويل ما دادي ... دست مريزاد.
    نكاتي درباره شعر خواني
    بين دو مصراع يك تا يك و نيم ثانيه مكث كنيد .
    بين دو بيت دو تا دو و نيم ثانيه به فراخور زماني كه داريد مكث كنيد.
    از روي كلمات نپريد . هر كلمه بايد كامل ادا شود. (هر حرف در كلمه و هر كلمه در جمله بايد كامل ادا شود)

    11- انواع صدا
    انواع صدا عبارتند از : 1- صدای سینه 2- صدای سر 3- صدای گلو
    گلو، عنصر اصلی باروری صدا است. گلو، اسم انگلیسی اش( larynx ) است؛ و بی بی سی به آن جعبه صدا ( voice box) می گوید. پس این مساله برای گوینده بسیار حیاتی است.
    تارهای صوتی که خدای متعال به انسان داده است؛ به حدی گردانند. که برخی از گوینده ها، مثلا اگر صدتا تار صوتی داشته باشند از 20-30 تای آن استفاده می کنند. پس یکی از راههای تقویت تارهای صوتی استفاده از گلو است.
    ظرفیت گلو و محتوای گلو؛ برای ادای کلمات است. مثلا کلمه من آن نیم، را از بینی بگویید؛ و بعد از گلو بگویید. وقتی از گلو می گویید، بهتر و شفاف تر شنیده می شود. و همین داستان در میکروفون رادیو هم اتفاق می افتد، یعنی صدایی که تار صوتی تقویت اش کند شفاف تر ادا می شود.
    حالا چگونه می توان تارهای صوتی را بیدار کرد؛ می نشینیم جلوی آینه، دست را روی گلو می گذاریم، بطوری که صدای قزقز تارهای صوتی گلو را موقع ادای حروف، و حتی وقتی که متنی را می خوانید این صدای قزقز بیاید. پس تارهای صوتی بر اثر تنبلی است، که باعث می شود صدا اینقدرخفه باشد. وصدا بردار هم، دچار تشنج می شود؛ صدا را تنظیم می کند، می بیند یک صدای خوب از گوینده بیرون نمی آید.
    برخی از صداها؛ نافذ، قشنگ، دوست داشتنی و ماندنی هستند. مثلا صدای خانم نشیبا و خانم بهروان.
    صدای خانم بهروان، تقریبا 8 ویژگی جهانی صدا را دارد. وخانم نشیبا هم، 6-7 ویژگی صدا را دارد.
    در میان سخنوران امروز؛ از آیت الله حسن زاده عاملی می شود، نام برد. ایشان به حدی قشنگ حرف می زند؛ که اگر شما گویندگان سخنرانی های ایشان را گوش دهید موجب می شود که، بسیاری از گوهر های صدا در شما ایجاد شود. چون ایشان هر چه می گوید راست است؛ و به هر چه می گوید معتقد است وقبول دارد. و اصلا یکی از رازهای نفوذ کلام این است که؛ به هر چه که می گویید، خودتان آن را قبول داشته باشید.
    جنس صدا در هر انسانی ذاتی است اما تربیت صدا ذاتی نیست. یعنی اگر صدای کسی صدای سر باشد ذاتی است؛ ولی اگر بخواهیم صدای سر را تبدیل به صدای سینه کنیم، نمی توانیم. اما هر دوی آن را می توانیم در گلو تقویت، شفاف تر، نافذ تر و قشنگ تر کنیم.
    اینکه می گویند به دشت و کوه بروید و بایستید، و شفاف گویی کنید و بلند بلند حرف بزنید و متن بخوانید تا مرز سوزش گلو، و تااینکه، سوختن شروع شد رها کنید؛ و یک ربع ، نیم ساعت استراحت، ودوباره شروع کنید. این مساله است که باعث می شود؛ بعداز مدتی ببینید صدایتان ، یک صدای دیگری است و آن صدای ملال آور، خسته کننده، ضعیف، خفه و گرفته دیگر نیست. و در صدا سازی یک صدای نوعی است .



    منبع
    http://mojri3.blogfa.com/post-131.aspx
    مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
    بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •