به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم راه کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2013
    نوشته ها : 1,501 تشکر : 0
    مورد تشکر: 157 مرتبه تشکر شده در 137 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    سیده فاطیما آنلاین نیست.

    گزیده ای از رباعیات عمر خیام

    هر چند که رنگ و روی زيباست مرا
    چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
    معلوم نشد که در طربخانه خاک
    نقاش ازل بهر چه آراست مرا

    ******رباعیات خیام******

    چون عهده نمی شود کسی فردا را
    حـالی خوش دار اين دل پر سودا را
    می نوش به ماهتاب ای ماه که ما
    بـسيار بـــگردد و نــيـابد ما را

    ******رباعیات خیام******

    چون در گذرم به باده شویید مرا
    تلقين ز شراب ناب گویید مرا
    خواهید به روز حشر یابید مرا
    از خاک در میکده جوييد مرا

    ******رباعیات خیام******

    چندان بخورم شراب کاین بوی شراب
    آید ز تراب چون روم زیر تراب
    گر بر سر خـاک من رسد مخموری
    از بوی شراب من شود مست و خراب

    ******رباعیات خیام******

    بر لوح نشان بودنی ها بوده است
    پیوسته قلم ز نيک و بد فرسوده است
    در روز ازل هر آن چه بايست بداد
    غم خوردن و کوشيدن ما بيهوده است

    ******رباعیات خیام******

    ای چرخ فلک خرابی از کینه تست
    بیدادگری پیشه ديرينه تست
    وی خاک اگر سينه تو بشکافند
    بس گوهر قیمتی که در سینه تست

    ******رباعیات خیام******

    چون چرخ بکام يک خردمند نگشت
    خواهی تو فلک هفت شمُر خواهی هشت
    چون بايد مرد و آرزوها همه هِشت
    چو مور خورد به گور و چه گرگ به دشت

    ******رباعیات خیام******

    اجزای پياله ای که در هم پيوست
    بشکستن آن روا نمی دارد مست
    چندين سر و ساق نازنين و کف دست
    از مهر که پيوست و به کين که شکست

    ******رباعیات خیام******

    می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت
    بی مونس و بی رفيق و بی همدم و جفت
    زنهار به کس مگو تو اين راز نهفت
    هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت

    ******رباعیات خیام******

    می خوردن و شاد بودن آيين منست
    فارغ بودن ز کفر و دين؛ دین منست
    گفتم به عروس دهر کابين تو چیست
    گفتــا دل خـرم تـو کابين مـن است

    ******رباعیات خیام******

    مهـتاب بــه نـور دامـن شـب بـشکافت
    می نوش دمی خوش تر از اين نتوان یافت
    خوش بــاش و بـينديش که مـهتاب بسی
    اندر سر گور یک به یک خـواهد تافت

    ******رباعیات خیام******

    از منزل کفر تا به دين يک نفس است
    وز عالم شک تا به یقین یک نفس است
    ایـن یـک نفس عـزیز را خـوش مـیدار
    کز حاصل عمر ما همین یک نفس است



    ******رباعیات خیام******

    شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
    هر ذره ز خاک کیقبادی و جمی است
    احوال جهان و اصل این عمر که هست
    خوابی و خیالی و فریبی و دمی است

    ******رباعیات خیام******

    اين کهنه رباط را که عالم نام است
    آرامگه ابلق صبح و شام است
    بزمی است که وامانده صد جمشید است
    گوريست که خوابگاه صد بهرام است

    منبع:khayyam.info
    
    ویرایش توسط بهمن پور : 2013-08-08 در ساعت 10:52

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •