تقویم یا گاهشمار ایرانی از قدیمی ترین تقویم های دنیاست كه بیش از 120 سال از عمر آن می گذرد. یكی از ویژگی های مشترك همه تقویم ها، اختصاص دادن اسامی خاص به روزها، هفته ها و ماه های مختلف سال است. علاوه بر این، همه گاهشمارها تابع دوره های گردش طبیعی است كه از آن به عنوان معیاری برای تقسیم بندی زمان به واحدهای كوچك تر استفاده می شود. پیش از این كه حركت زمین به دور خورشید به عنوان مبنای تنظیم تقویم مورد استفاده قرار گیرد، از دوره گردش ماه به عنوان مبنا استفاده می شد كه با مشكلات و كاستی های متعددی روبه رو بود.
از این رو در زمان ملكشاه سلجوقی تقویم جلالی بر اساس چرخش زمین به دور خورشید تنظیم شد. تقویم هجری شمسی، تكامل یافته تقویم جلالی است كه ویژگی اختصاصی آن را می توان برابری طول سال با تقویم طبیعی دانست. محاسبه دقیق لحظه تحویل سال نو و در نظر گرفتن لحظه تحویل سال نو به عنوان مبدا تنظیم گاهشمار هجری شمسی موجب شده است این تقویم به عنوان دقیق ترین در سطح دنیا شناخته شود. با مهندس علی اكبر نیری، كارشناس مركز تقویم موسسه ژئوفیزیك دانشگاه تهران درباره روش محاسبه لحظه تحویل سال نو و گاهشمار ایرانی گفت وگو كرده ایم كه شما را به خواندن آن دعوت می كنیم.
گاهشمار ایرانی بر چه مبنایی تنظیم می شود؟
در تقویم یا گاهشمارهای خورشیدی مانند گاهشمار ایرانی كه به عنوان گاهشمار هجری خورشیدی (شمسی) از آن نام برده می شود، چرخش زمین به دور خورشید مبنای كار است. بر همین اساس كه زمین به دور خورشید حركت می كند، می توانیم تصور كنیم این خورشید است كه به دور زمین حركت می كند. در گردش یكساله خورشید به دور زمین، خورشید در موقعیت های مختلفی قرار می گیرد. در حقیقت خورشید از میان ستاره های مختلف عبور می كند. برای مثال اسامی ماه های مختلف مانند حمل، جوزا یا سرطان، همان مكان هایی است كه خورشید از بین آنها عبور می كند. در این مسیری كه به نظر می رسد خورشید در آسمان می پیماید، در موقعیت های مكانی مختلف، ویژگی های مختلف آن مانند بعد و میل تغییر می كند.
این دو پارامتر در ستاره های دیگر به طور تقریبی ثابت است. ما به همه ستاره ها پارامترهایی مانند بعد و میل را نسبت می دهیم. خورشید در حین عبور از هر صورت فلكی، بعد و میل آن نقطه را به خود می گیرد. در واقع میل خورشید دائم تغییر می كند. آنچه طول روز و شب را تعیین می كند، همین پارامتر میل خورشید است. میزان میل خورشید نشان دهنده این است كه خورشید چقدر بالاتر یا پایین تر از استوای سماوی است.
اول سال یعنی اول فروردین ماه و اول پاییز یعنی روز اول مهر ماه، میل خورشید برابر با صفر است و خورشید به ترتیب در نقطه اعتدال بهاری و پاییزی قرار دارد. به عبارت دیگر، خورشید روی استوای سماوی قرار دارد. استوای سماوی بزرگ شده استوای زمین است. در اعتدال بهاری و پاییزی، خورشید به استوای زمین عمود می تابد. به این ترتیب خورشید به نقاطی كه روی استوای زمین قرار دارد، عمود است.
در این لحظه میل خورشید صفر و طول روز و شب با هم برابر است. به عبارت دیگر بین شب و روز اعتدال وجود دارد. از اول فروردین با گذشت هر روز، میل خورشید بتدریج افزایش پیدا می كند تا این كه در تابستان میل خورشید به بیشترین مقدار یعنی 23.5 درجه می رسد. در این وضعیت، خورشید به نقاطی كه عرض جغرافیایی آنها 23.5 درجه است؛ عمود می تابد. بیشترین میزان میل خورشید 23.5 درجه است. یعنی در تهران كه در عرض جغرافیایی 36 درجه قرار دارد هیچ گاه خورشید عمود نمی تابد؛ چراكه هیچ گاه میل خورشید به 36 درجه نمی رسد.
زمانی كه میل خورشید به 23.5 درجه می رسد در نیمكره شمالی بیشترین زمان روز و كمترین زمان شب را تجربه می كنیم. این نقطه انقلاب تابستانی است. اول دی ماه نیز انقلاب زمستانی است. در انقلاب زمستانی میل خورشید به 23.5ـ درجه می رسد. در این شرایط شب طولانی تر و روز كوتاه تر می شود. عبور خورشید بین ستاره ها و چرخش آن به دور زمین موجب می شود میل خورشید در تغییرات دائمی باشد و این موجب به وجود آمدن فصل های مختلف می شود.
لحظه تحویل سال نو چگونه محاسبه می شود؟
در گاهشماری خورشیدی مختلف، زمانی به عنوان آغاز یا شروع سال جدید در نظر گرفته می شود كه قرار دادی است، اما در گاهشمار ایرانی، لحظه اعتدال بهاری كه میل و بعد خورشید صفر است، به عنوان نقطه شروع سال یا همان لحظه تحویل سال در نظر گرفته می شود.
چرا در گاهشمار ایرانی هم با وجود دقیق بودن، لحظه تحویل سال نو در سال های مختلف تغییر می كند؟
طول سال 365 روز كامل نیست. بلكه 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 45 ثانیه است. به همین دلیل هر سال، لحظه تحویل سال حدود 5 ساعت و 49 دقیقه به جلو می رود. اگر اختلاف لحظه تحویل سال دو سال متوالی به طور دقیق 6 ساعت باشد، هر سال 365 روز و 6 ساعت است. به این ترتیب هر چهار سال یك بار، باید یك روز به عنوان روز آخر سال به 365 روز سال اضافه شود و سال كبیسه داشته باشیم. بجز سال های كبیسه همه سال ها 365 روزه است، اما لحظه تحویل سال در گاهشمار ایرانی دقیق محاسبه می شود. بنابراین هر چهار سال یكبار، یك روز به مجموع روزهای سال اضافه می شود كه این ساعت های كسری را جبران می كند.
چرا همیشه روزی كه در آن سال تحویل می شود، روز آغاز سال جدید نیست؟
قاعده ای به نام قاعده نوروز تحویلی وجود دارد كه می توان از آن به عنوان قاعده نانوشته نام برد. از سال 1304 تقویم ایرنی جنبه قانونی پیدا كرد و مجلس شورای ملی مصوبه ای را اعلام كرد كه بر اساس آن تقویم هجری شمسی به رسمیت شناخته شد.
در مصوبه مجلس قاعده نوروز تحویلی آورده نشده است، اما از سال 1304 تا امروز برای تعیین روز اول فروردین ماه بر اساس قاعده نانوشته عمل می شود. به عبارت دیگر چگونگی محاسبه شروع سال یا تعیین نخستین روز فروردین نوشته نشده است. بر اساس این قاعده نانوشته، اگر لحظه تحویل سال، در نصف النهار استاندارد ایران در عرض جغرافیایی 52.5 درجه یا در شهر تهران، قبل از ساعت 12ظهر اتفاق بیفتد، آن روز اول فروردین سال جدید است، اما اگر لحظه تحویل سال نو بعد از ساعت 12 ظهر باشد، روز بعد نوروز خواهد بود.
با توجه به این كه این قاعده، یك قانون نانوشته است می توان از ساعت 12 ظهر یا اذان ظهر به عنوان مبنا استفاده كرد. اگر لحظه تحویل سال بعد از ساعت 12 یا اذان ظهر باشد، آن روز آخرین روز سال قبلی است. امسال نیز با توجه به این كه لحظه تحویل سال بعد از ظهر است، روزی كه تحویل سال در آن اتفاق می افتد روز 30 اسفند است و روز بعد از آن نخستین روز فروردین خواهد بود.
پس به این ترتیب هر چهار سال یكبار یك سال كبیسه داریم.
اگر طبق قاعده نانوشته عمل كنیم، بدون هیچ نگرانی سال های كبیسه خود به خود مشخص می شود. یعنی زمان تحویل سال تقویم را تنظیم می كند. اگر یك سال 365 روز و 6 ساعت باشد هر چهار سال یكبار یك سال كبیسه داریم، اما در حقیقت یك سال 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه است. بنابراین كبیسه ها چهار یا پنج ساله است، یعنی گاهی پنج سال طول می كشد تا مجموع این ساعت های اضافی برابر با یك روز باشد.
اگر بخواهیم سال های كبیسه بعدی را اعلام كنیم باید محاسباتی انجام دهیم. تقویم میلادی یا گرگورین هم یك گاهشمار خورشیدی است، اما قاعده كبیسه در آن ساده تر است. سال های كبیسه بر اساس یك قاعده از پیش نوشته شده تعیین می شود. بر این اساس تصویب شده است سال هایی كه مضربی از عدد چهار است سال كبیسه است. اگر سالی دو صفر داشته باشد كبیسه نیست مگر این كه اگر دو صفر آن را حذف كنیم، دو رقم باقیمانده به چهار قابل تقسیم باشد.
آیا ممكن است سالی در تقویم میلادی كبیسه باشد، اما در گاهشمار ایرانی كبیسه نباشد؟
بله. درحقیقت سال های میلادی و هجری شمسی با هم تطابق كامل ندارد. اما سال 1391 كه سال كبیسه است با سال كبیسه 2012 میلادی مطابقت داشت. گاهی در این زمینه بین تقویم میلادی و شمسی اختلاف وجود دارد. به همین علت همیشه روز اول فروردین بیست و یكم ماه مارس نیست. بر اساس این قاعده از پیش نوشته شده برای تقویم میلادی می توان تعیین سال كبیسه را به دانش آموزان هم آموزش داد. به این ترتیب از همین حالامی توان سال های كبیسه را در تقویم میلادی پیش بینی كرد، اما این تقویم به اندازه گاهشمار ایرانی دقت ندارد. قاعده نوروز تحویلی، پیش بینی سال های كبیسه در گاهشماری را ایرانی را با مشكل مواجه كرده است، اما این گاهشماری از همه گاهشماری های دنیا دقیق تر است.
چرا تقویم ایرانی دقیق ترین گاهشماری است؟
گاهشماری ایرانی از این نظر كه در اَن لحظه تحویل سال نو با روز اول فروردین تطابق دارد یكی از دقیق ترین تقویم هاست. بیشترین اختلاف لحظه تحویل سال با روز اول فروردین 12 ساعت است. پیش از گاهشماری گرگورین، سال میلادی بر مبنای گاهشمار ژولینی تعیین می شد. بر اساس این گاهشماررا هر چهار سال یك بار، سال كبیسه بود.
پس از گذشت 1200 سال آنها متوجه شدند در تقویمشان ده روز اختلاف نسبت به تقویم طبیعی دیده می شود؛ بنابراین سال 1582 میلادی منجمان سراغ پاپ گرگور سیزدهم رفتند و درباره تقویم تصمیم گیری كردند. پاپ دستور داد آن روز به جای پنجم اكتبر پانزدهم اكتبر اعلام شود. به این ترتیب آنها مجبور شدند به دلیل اشكالی كه در تقویم میلادی پیش آمده بود ده روز را از تقویمشان حذف كنند تا گاهشمار میلادی با طبیعت هماهنگ شود. بر اساس قاعده ای كه برای تقویم میلادی در نظر گرفته شده، تقویم آنها هر 3300 سال یك روز اختلاف دارد، اما گاهشماری ایرانی هیچ گاه با چنین مشكلاتی روبه رو نمی شود.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: روزنامه جام جم