|
|
|
|
بگذار سر به سینه من تا که بشنوی /
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را /
شاید که بیش ازین نپسندی به کار عشق /
آزار این رمیده سر در کمند را /
بگذار سر به سینه من تا بگویمت /
......اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست /
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان /
عمری است در هوای تو از آشیان جداست /
دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام/
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت /
شاید که جاودانه بمانی کنار من/
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
ویرایش توسط بهمن پور : 2013-08-24 در ساعت 08:59
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- هرچی تنها تر بشی دنیا تو رو کمتر می خواد
- تو کی هستی..تو چی هستی
- حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
- من مست می عشقم، هشیار نخواهم شد
- غزل شمارهٔ ۴۵
- پسِ دیوارِ تو جایِ قدمیگریان است
- آیت الله اعرافی امام جمعه شهرستان میبد:
- درد بی دردی علاجش آتش است
- بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
- شاخ شمشاد
- سرپنجه های روح یک معمار باشی!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)