|
|
|
|
من از پشت شبهای بی خاطره
من از پشت زندان غم آمدم
من از آرزوهای دور ودراز
من از خواب چشمان نم آمدم
تو تعبیر رؤیای نادیده ای
تو نوری که بر سایه تابیده ای
تو یک آسمان بخشش بی طلب
تو بر خاک تردید باریده ای
تو یک خانه در کوچه زندگی
تو یک کوچه در شهر آزادگی
تو یک شهر در سرزمین حضور
تویی راز بودن به این سادگی
مرا با نگاهت به رؤیا ببر
مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطره ای بی تپش در سراب
مرا تا تکاپوی دریا ببر
ویرایش توسط بهمن پور : 2013-09-09 در ساعت 22:46
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
- آیت الله اعرافی امام جمعه شهرستان میبد:
- نگو با من
- هرچی تنها تر بشی دنیا تو رو کمتر می خواد
- درد بی دردی علاجش آتش است
- شهر عشق
- شعر حضرت آقا در وصف امام زمان أرواحنا فداه
- ضریح عشق تو
- حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
- مگر، ای بهتر از جان! امشب از من بهتری دیدی
- تو کی هستی..تو چی هستی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)