به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    نماز اول وقت و اهمیت آن

    نماز، رکن اساسی دین است و ستون خیمه ی اسلام و معراج مومنان و راز و نیاز خداجویان و زمزمه ی عاشقان. نماز زمینه ی شکوفایی راستی و درستی و بازدارنده ی از کژی و نادرستی است. نماز آرامش و امنیت روانی را پدید می آورد و زمینه ی زدودن هرگونه دلهره، بیم و نگرانی است.


    از این رو در تعالیم اسلامی از اهمیت نماز و نقش حیاتی آن حتی در زندگی این دنیایی انسان، بسیار سخن رفته است؛ و بر پاداری آن با آداب و شرایط ویژه، مورد تأکید قرارگرفته است و رعایت زمان مناسب و در اول وقت، لازم شمرده شده است؛ به ویزه به جماعت برگزارکردن آن. به خاطر اهمیت موضوع، پیشوایان دین در روش و سیره ی خویش نیز به این مهم توجه ویژه ای داشته اند، تا برای دیگران اهمیت نماز، نیک روشن شود.


    در زندگی پیامبر (ص) و امامان (ع) می نگریم که در همه ی حالات و در سخت ترین شرایط و در روزگار سختیها و پیش آمدهای سنگین از نماز و وقت آن غفلت نمی کردند و در حساس ترین کارها نخست به انجام نماز می پرداختند.

    نیم روز عاشورا و بر پاداری نماز پیشوای شهیدان، حضرت امام حسین (ع) نمونه ای از این سیره ی مهم اسلامی درباره ی نماز است. حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) نیز در سیره ی خود و در موارد بسیاری، اهمیت این موضوع را نشان دادند: ابراهیم بن موسای قزار گوید: روزی در خراسان در مسجد، در خدمت امام رضا (ع) بودم. بر چیزی که از آن حضرت می خواستم اصرارکردم. در این هنگام امام برای پیشواز یکی از جماعت طالبیین [1] بیرون رفت.


    در راه وقت نماز شد، و امام به جانب ساختمانی که در آن جا بود روی آورد و در زیر صخره ای که در نزدیکی آن ساختمان بود، فرود آمد. و تنها من در خدمت ایشان بودم. ایشان فرمود: اذان بگو. عرض کرد: منتظر باشید تا اصحاب به ما بپیوندند. امام فرمود: «غفر الله لک! لا نوخرن صلوه عن اول وقتها الی آخر وقتها من غیر عله، علیک ابدا باول الوقت- خداوند، تو را بیامرزد! هرگز نماز را از اول وقت آن، به آخر وقت آن، بدون علت به تأخیر میفکن، هیچ گاه اول وقت را از دست مده.» پس اذان گفتم و نماز خواندیم.


    پس از نماز، دوباره آن را که از حضرت می خواستم، یادآور شدم. در آن هنگام امام با تازیانه اش خاکها را کمی کنار زد، ناگاه از زیر خاکها سکه ای از طلای ناب پیدارگشت، امام (ع) آن را برداشت و فرمود: این سکه ی طلا را بگیر، خداوند برای تو در آن برکت قرار دهد و از آن سود ببری و آنچه را دیدی پنهان کن. ابراهیم گوید: خداوند برای من، در آن سکه برکت فراوان قرار داد، آن چنان که در خراسان لوازم زیادی خریدم که قیمت آنها به هفتاد هزار دینار طلا می رسید. و من از همه ی همگنان خود توانگرتر و ثروتمندتر شدم. [2]


    رویداد دیگری در زندگی آن امام بزرگ به ثبت رسیده است که اهمیت بسیار بالا و حیاتی نماز اول وقت را روشن می سازد. امام در آن روزها که مأمون جلسه گفت وگو و مناظره تشکیل داده بود و امام (ع) را با عالمان بزرگ ادیان و مذاهب و مکاتب فلسفی به بحث واداشته بود و امام با عالمان مسیحی و متکلمان و فلسفه دانان به گفت وگو می پرداخت.


    عمران صابی که از عالمان بزرگ و متکلمان به نام زمان بود چنین گفت: ای عالم و دانای مردم، اگر چنین نبودکه تو همگان را به پرسش و سوال فراخواندی، من هرگز از تو پرسشی نمی کردم. من به کوفه و بصره و شام و جزیره العرب رفته ام، و با متکلمان و سخنوران و دانایان زمانه دیدار داشته ام و هنوزکسی را ندیده ام که برای من ثابت کند یگانه ای را که غیر او وجود نداشته باشد (خدای یکتا) و به یکتایی و یگانگی خود استوار باشد. حال اجازه می دهی که از تو سوال کنم؟ حضرت فرمود: اگر در این جماعت کسی عمران صابی باشد، تو هستی؟ عرض کرد: بلی من عمران صابی ام.



    حضرت فرمود: بپرس ای عمران، ولی با انصاف باش و از سخن سست و بی دلیل و ناحق دوری جوی. گفت: ای سید و آقای من به خدا سوگند، چیزی جز آن نخواهم که برای من امری را ثابت کنی و من به آن بگروم و از آن در نگذرم. آنگاه عمران صابی سوالاتش را پرسید و امام رضا (ع) به تمامی آنان پاسخ فرمود. در میانه ی گفتمان امام با عمران صابی، وقت نماز فرا رسید، امام رو به مأمون کرد و فرمود: هنگام نماز است.

    عمران عرض کرد: سرور من، بحث مرا قطع مکن، چرا که دل من آماده ی پذیرش سخنانت شده است. حضرت فرمود: نماز می گزاریم و به گفت وگو باز می گردیم. پس امام و مأمون از جای برخاستند. امام در داخل خانه نماز گزارد و مردم در بیرون، پشت سر محمد بن جعفر نمازگزاردند. نماز که به پایان رسید، امام به مجلس بازگشتند و عمران صابی را خواستند و فرمودند، بپرس ای عمران. و باز همچنان عمران پرسشهایش را مطرح می کرد و امام پاسخ می دادند و پس از پاسخ می گفتند: (پاسخ سؤالت را) دریافتی.

    او پاسخ می گفت:


    آری ای مولای من، خوب فهمیدم. و در پایان این گفت وگو که به طول انجامید، عمرال صابی به راه راست هدایت شد و شهادتین بگفت و رو به قبله به سجده افتاد و اسلام آورد و...این روش و سیره ی آن پیشوایان بزرگی انسانیت است که هر کاری راگر چه بسیار با اهمیت باشد، بر نماز اول وقت پیش نمی دارند؛ حتی در بزرگترین مجالس و مهم ترین امور وکارها، دست ازکار می کشند و نخست نماز می گزارند و سپس کار را انجام می دهند. و این آموزشی است به همه ی رهروان راه امامان که اهمیت نماز را نیک دریابند و چنین رفتار کنند که امامشان رفتار کرد.

    پی نوشت ها :

    1- طالبین
    2- ناسخ التواریخ

    منبع: کتاب سیره امام رضا (ع)
    ویرایش توسط بهمن پور : 2014-09-04 در ساعت 15:04

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •