غزلی از آقای دهرویه...

[نی نامه]

دلی شکسته تر از نای نی لبک دارم
یواش دست نزن شیشه ام ترک دارم
چقدر وسوسه در انتخاب چشم منست
که بر صداقت آیینه نیز شک دارم
رفیق بار غریبی بدوش من مانده
که احتیاج به یه دوست ...کمک دارم
گفتم که در قبال سکه زخم
چه میدهید ...یکی گفت من نمک دارم
منو تو هر دو غریبیم و آشنای سکوت
خوشم به اینکه غمی با تو مشترک دارم.


شعر : علیرضا دهرویه از قائمشهر
کتاب : شب نیست من تاریکم