گاهی دلم میخواست به عقب بر میگشتم تا بتونم از فرصتهای زندگیم استفاده کنم .اولین فرصتی که از دست دادم ادامه تحصیل بود .
و هدف از ادامه تحصیل استفاده بهینه و علمی و عملی بدون مانع از افکارم بود .
همیشه دلم میخواست یه آمبولانس پرنده بسازم که با ضربا ن نبض یا قلب صدمه دیده ی بیمار بحرکت در بیاد و بطور اتوماتیک رادارش جهت محل حادثه رو رد یابی کنه و بلامانع بسمتش حرکت کنه و مصدوم یا بیمار اورژانسی را
بدرمانگاه انتقال بده .
گاهی...
خیلی زود دیر میشود .
کاش قدر فرصتها رو بیشتر بدونیم قبل از اینکه دیر بشه ...کاش...؟!