امروزه زندگی کردن به تواناییهایی نیاز دارد تا بتوان با بهرهگرفتن از آنها با فشارهای روانی روزانه و برخورد موثر با آنها به سازگاری مطلوبی دست یافت. مفهوم مهارتهای زندگی نیز با توجه به این نیاز انسان شکل گرفته است. یعنی تجهیزکردن خود به مجموعهای از فنون و روشها که سطح سازگاریمان را با الزامات محیطی و فشارهای روانی افزایش میدهد و زندگی پویاتر و سالمتری را به همراه خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار «اجتماعی» ایسنا، مهارتهای تصمیمگیری، خودشناسی، مقابله با هیجانات و تفکر خلاق و نقاد، تعدادی از مهارتهایی است که سازمان جهانی بهداشت با تاکید بر آنها، معتقد است، وارد شدن این مهارتها در نظام آموزشی کشور به ترتیب نسلی منجر خواهد شد که به لحاظ سطح بهداشت روانی و پرهیز از رفتارهای منفی و کجرویها و نیز مقابله موثر با فشارهای روانی از نسل پیشین خود بسیار بهتر و برتر خواهد بود.
مهارتهای زندگی عبارتاند از رفتارهای مثبت و سازگارانهای که سبب میشوند هر فردی با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره، مقابله موثر و مفیدی داشته باشد. به واقع مهارتهای زندگی از این رو تدوین شدهاند که بتوان شرایط را برای تمرین و تقویت مهارتهای روانی اجتماعی در شکلی مناسب فراهم آورد.
این کار باعث ارتقاء و رشد مطلوبتر فردی و اجتماعی میشود، حقوق انسانی را میگستراند و از بروز مشکلات سلامتی و مسائل اجتماعی پیشگیری میکند.
هدف از آموزش مهارتهای زندگی، تقویت کردن دانش، ارزشها و نگرشهای مثبت، رفتارها و مهارتهای اجتماعی مطلوب، پیشگیری کردن یا کاهش دادن خرافات باورهای غلط و اطلاعات نادرست و نگرشهای منفی همچنین کاهش رفتارهای پرخطر است.
آموزش مهارتهای زندگی رویکرد کلینگر به منظور رشد ارزشها، مهارتها و دانش است، به گونهای که فرد کمک کند تا خود را در برابر موقعیتهای پرخطر حفاظت کند.
باید بدانید که رویکرد مهارتهای زندگی را میتوان در موقعیتهای متفاوتی از جمله مدارس به کار برد.
میتوان آن را به صورت یک درس اختصاصی یا در متن سایر دروس و برنامههای مدرسه قرار داد و نیاز دارد تا به طور مرتب متناب با رشد سنی کودکان تغییر یابد. از این آموزش مهارتهای زندگی نیازمند تمرین مهارتهای روانی اجتماعی و ارتقای آنهاست.
هدف از آموزش مهارتهای زندگی ارتقای رفتارهای مسئولانه، اعتماد به نفس، برابری و پیشگیری از پیش داروی و سوء استفاده است و این مهارت را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، مهارتهای زندگی عام که دربرگیرنده مهارتهایی است که جنبه عمومی دارند و هدف از آموزش آنها افزایش سطح بهداشت روانی و آماده ساختن آنها برای مقابله با مجموعه گستردهای از چالشها و موقعیتهای پرفشار به لحاظ روانی است همانند مهارت شناخت خود یا تصمیمگیری کردن.
نوع دوم نیز مهارتهای زندگی خاص است که این گونه از مهارتها به منظور مقابله و پیشگیری از یک اختلال، بیماری، رفتار انحرافی یا موقعیتهای پرخطر خاص نظیر پیشگیری از مصرف مواد مخدر یا خودکشی تهیه شده است همانند مهارت مقابله با فشار گروه همسال.
براساس این گزارش، اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای زندگی در صورتی افزایش مییابد که بتوان آن را به منزله بخشی از یک برنامه آموزش تندرستی جامع درآورد که در طول سالهای متعدد تحصیلی ارائه میشود. در رویکرد مهارتهای زندگی فرد باید فعالانه در فرآیند یاد گرفتن مشارکت کند و برای تفکر درباره آنچه که میآموزد و اینکه چگونه میتواند از آموختههایش در برخورد با مواد مخدر استفاده کند، ترغیب شود ضمن آنکه فرآیند تفکر از عناصر بنیادین در فرآیند یادگیری است.
آموزش درباره مواد با رویکردِ مهارتهای زندگی
آموزش درباره مواد با رویکردِ مهارتهای زندگی تلاش میکند تا تعادلی را میان ارائه اطلاعات درباره مواد و ایجاد شرایطی برای شکلگیری مهارتها و ارزشها به وجود آورد. درواقع، این رویکرد ترکیبی از ارائه اطلاعات درباره مواد و عوارض آن همراه با آموزش مهارتهای پیشگیری از مصرف مواد است. تحت این شرایط، نوجوان میتواند رشد سالمی را سپری، با مشکلات خود مقابله و در برابر فشارهای موجود برای مصرف مواد، ایستادگی کند.
مهارتهایی نظیر؛ تقویت اعتماد به نفس (احترام به خود)، انتخاب هدفهای قابل دسترس و واقعی، مقابله با اضطراب، ایستادگی در برابر فشار همسالان، ارتباط موثر با دیگران، تصمیمگیری کردن، برخورد موثر با تعارضهای درونی و مقابله جرئتمند (جسورانه) با موقعیتهایی که در آنها مصرف مواد پیشنهاد میشود.
به همین دلیل، برای رشد این مهارتها لازم است تا مربی (آموزشدهنده) آموزشهای لازم را در زمینه مواد و آثار آن و نیز بیماریهای عفونی (ایدز و هپاتیت) دیده باشد و در عین حال نسبت به هنجارها و ارزشهای فرهنگی حساسیت نشان دهد، همچنین شرایطی را برای تمرین کردن و تفکر ایجاد کند. باید بدانیم که مهارتها و ارزشهایی که در برنامه «آموزش درباره مواد
با تکیه بر مهارتهای زندگی» برای پیشگیری از مصرف مواد آموزش داده میشوند، این قابلیت را دارند که در همه ابعاد زندگی یک جوان به کار بسته شوند. با این حال، این مهارتها را باید در موقعیتهای بالقوه خطرناک و مشوق مصرف مواد به کار برد تا برای دانشآموزان ملموستر و بامعناتر جلوه کنند.
اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای زندگی در صورتی افزایش مییابد که بتوان آن را به منزله بخشی از یک برنامه آموزش تندرستی جامع درآورد
گفتنی است، عوارض مصرف مواد در فرد به سه عامل فردی علت مصرف مواد، اجتماعی و محیطی بافت اجتماعیای که مواد در آن استفاده میشود و عوامل مرتبط با مواد ویژگیها و آثار خود ماده بستگی دارد. در واقع برنامه آموزش مواد با تکیه بر مهارتهای زندگی به دو عامل اول میپردازد (فردی و اجتماعی). این کار از طریق آموزش مهارتهای فردی و بین فردی و از طریق فرآیند تصمیمگیری کردن انجام میشود.
با توجه به تعریف گستردهای که مواد دارند، برنامه آموزش درباره مواد متکی بر مهارتهای زندگی با هدف مصرف نکردن مواد، به تاخیر انداختن سن شروع مصرف مواد، متوقف ساختن مصرف مواد، افزایش آگاهی (اطلاعات)، دانشآموز درباره عوارض ناشی از مصرف مواد و تقویت توانایی تصمیمگیری کردن برای انتخاب سبک زندگی سالمتر برنامهریزی میشود.
معلمان و آموزشدهندگان برای آنکه بتوانند کارآیی لازم را داشته باشند، باید دارای حد مشخصی از اطلاعات باشند. موارد دانشی زیر بیانگر انتظارات از یک متخصص نیست، بلکه حاکی از تسهیلگری است که نیازهای دانشآموزان را درک میکند و به آنها احترام میگذارد، در ع ین حال، در مدیریت بحثهای کلاسی و پاسخگویی به سئوالات دانشآموزان تواناست.
معلم یا تسهیلگر باید درباره رشد جسمی و روانی، کنترل بیماریهای عفونی، ترکیبات اصلی مواد مخدر رایج، اسامی خیابانی آنها و تاثیرات هر یک، سیاستها و برنامههای جامع درباره مواد مخدر و قوانین مرتبط با مصرف مواد، روندها و الگوهای جاری جامعه در مصرف مواد مخدر و منابع و سازمانهای مرتبط با مواد و عملکرد هر یک از آنها اطلاعات کافی داشته باشد.
با توجه به جایگاه ارزشها و باورها، بدیهی است، هر جامعهای باورهای متفاوتی درباره مواد دارد. این باورها و نگرشها در معرض تغییرند. در عین حال، نگرشها و باورهای فردی دانشآموزان نیز درباره این موضوع متفاوت است و باید فرصتی را به وجود آورد تا آنها بتوانند به شناخت بهتری از باورهای خود و در قیاس با نگرشهای والدین، همسالان، مذهب، محله و اجتماع برسند.
از این رو، نگرشهای معلمان یا تسهیلگران نسبت به دانشآموزان و «آموزش سلامت و مفاهیم مرتبط» ممکن است مهارتها و دانش مورد تاکید را تحت تاثیر قرار دهد از این رور یک تسهیلگر کارآمد باید باور داشته باشد که بیشتر یک تسهیلگر یادگیری است تا یک ارائهدهنده اطلاعات، پذیرش محدودیتهای فردی و علاقهمند بودن به کمک و حمایت دیگران، احترام به خانواده دانشآموز به رغم علاقهمندی به سبکی دیگر از خانواده، احترام به باورها و عقاید متفاوتی که لزوماً غیرقابل پذیرش نیستند، احترام به جسم انسان و رشد فیزیکی و اجتماعی وی و این باور که موضوع مواد مخدر و مطرح کردن آن در مدرسه امری جایز و مهم است
منبع ايسنا