تعالیم اسلامی برای آن است که به انسان حیات و پویایی بخشد و به او روح و بینش و جنبش دهد، احکام اسلامی از تعادل و توازن خاصی برخوردار بوده و مطابق با روحیات و نیازمندیهای واقعی او تنظیم شده است.
حرف زدن زن و مرد و برخورد آنان در زندگی روزمره بدون اشکال است مانند روابطی که استاد و دانشجوی در راستای کسب علوم دارند و یا کارمندان ادارات با یکدیگر برخورد مینماید؛ اسلام میگوید نه حبس و نه رکود و نه اختلاط و روابط آزاد، همواره در برخوردها باید «اصل حریم» را حفظ نمود که این نوع رعایت از سنت جاری مسلمین در زمان رسول اکرم (ص) بوده است. اسلام میخواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوسآلود و سرشار از کار و فعالیت و تحصیل و پیشرفت باشد و دختر و پسر فارغ از دغدغههای شهوانی به کارهای مورد نظر برسند.
باید توجه داشت که قدرت غرایز و کشش نیروهای درونی انسان، یکسان و مساوی نیست انگیزه بعضی از تمایلات بسیار قوی و نیرومند است؛ در جوانی غرایز جنسی و احساسات و شیفتگی به جذابیتهای ظاهری، در حد زیادی خودنمایی کرده، حاکم بر دوستیها و تصیمگیریهای جوانان است.
«موریس دبس» گوید:
«دیر یا زود غریزه جنسی مخصوصا در نزد پسران تا سرحد وجدان نفود کرده و تحریکات شهوانی همچون تصادم امواج به ساحل شروع به مبارزه مینماید، عمل این غریزه آن قدر قوی است که در واقع، مرکز تحریکات مستقیم برای تمام آرزوهای اعضای مختلف بدن میگردد... و در سن هفده - هجده سالگی مالک اصلی (حساسیت انسان) میشود و آنگاه تمام نظاهرات محبتآمیز انسان از غریزه جنسی سرچشمه میگیرد».
بدیهی است در ایام جوانی، شوق جنسی و احساسات بر روان آدمی سایه انداخته، و ناخودآگاه به رفتار و کردار آنان رنگ و لعابی دیگر میبخشد. با توجه به نیاز روانی دختر و پسر پس از بلوغ و شرایط ویژه غرایز جنسی و تحریکپذیری جوانان باید اعتراف نمود که گسترش و عادیسازی روابط بستری مناسب برای کشیده شدن جوانان به دامن پر جاذبه هواهای نفسانی و زمینهساز روابط جنسی است. محرک اصلی این گونه روابط همان نیاز طبیعی دختر و پسر به یکدیگر میباشد و از اینکه بستری مناسب چون ازدواج فراهم نیامده به بیراهه کشیده شده و در قالب کامجوئیهای بدلی خودنمایی میکند.
در بسیاری از برخوردها دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند اما اندک اندک بر اساس تسلط طبیعی غرایز، نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته، معنای خاصی پیدا میکند چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه میشوند عواطف و احساسات آنان بازیچه هوس شده است.
متأسفانه امروزه با کمرنگ شدن اعتقادات دینی و باور به معاد و حسابرسی در دادگاه عدل الهی، دنیا و دنیا طلبی پر رنگتر از همیشه در زندگی انسان جلوهگری میکند و همه مسائل با غفلت از جهانبینی توحیدی و تنها در سایه بهرهوری بیشتر از لذت جسمانی مطرح شده و با توجیهات مختلف به آن پرداخته میشود که اگر انسان اندکی این زنگارها را کنار زده و با خود خلوت نماید و به قضاوت نشیند. به راحتی انگیزههای مادی و حیوانی را کشف کرده و تحلیل مسائل برایش آسان میشود.
منابع:
استاد مطهری، مسئله حجاب.
ویل دورانت، لذات فلسفه ترجمه عباس زریاب چاپ 8 نشر دانشجوئی تهران 1373.