به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    سیماى حضرت فاطمه علیهاالسلام در روز قیامت

    چهره مقدس و ملكـوتى فاطمه زهرا علیهاالسلام در تاریخ اسلام آنقدر تابناك و روشـن است كه چنـدان به تحقیق و بـررسـى نیاز نـدارد، اما با تـوجه به ایام شهادت آن بزرگوار شایسته است اندكى درباره فضایل حضـرتـش گفتگـو كنیـم. بـر ایـن اسـاس، به سـراغ روایات نـورانـى معصـومان علیهم السلام مـی رویـم تا بـا مقام و جایگاه آن حضـرت در قیامت آشنا شویم.

    كیفیت برانگیخته شدن


    برانگیخته شـدن و رستاخیز از لحظات بسیار سخت و وحشتناك آینـده بشر است، زمانى كه معصـومین علیهم‌السلام همـواره بدان می اندیشند و گاه از خوف آن بیهوش می شدند. فاطمه صلوات الله علیها نیز چنیـن بود و بیشتر به آن زمان مـی اندیشید.

    فكر زنده شدن، عریان بـودن انسان‌ها در قیامت، عرضه شـدن به محضـر عدل الهى و... او را در انـدوه فـرو مـی بـرد. امیـرمـومنـان علـى علیه السلام مـی فـرمـایند:

    "روزى پیامبر خـدا صلی الله علیه و آله بـر فاطمه علیهاالسلام وارد شـد و او را انـدوهناك یـافت. فـرمـود: دختـرم! چـرا انـدوهگینى؟

    فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشـور شدن مردم در آن روز، رنجم می دهد.

    پیامبر صلی الله علیه و آله فرمـود: آرى دخترم! آن روز، روز بزرگـى است. اما جبرئیل از سوى خداوند برایم خبر آورد مـن اولین كسى هستم كه برانگیخته می شـوم. سپس ابراهیـم و آنگاه همسرت على بـن ابی طالب پـس از آن، خـداونـد جبـرئیل را همـراه هفتاد هزار فـرشته به سـوى تـو می فرستد. وى هفت گنبد از نـور بر فراز آرامگاهت برقرار می سازد.

    آنگـاه اسـرافیل لبـاس‌هاى بهشتـى بـرایت مـی آورد و تـو آنها را مـی پـوشـى. فـرشته دیگرى به نام زوقائیل مركبـى از نـور بـرایت می آورد كه مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تـو بر آن مركب سـوار می شـوى و زوقائیل آن را هدایت مـی كنـد. در ایـن حال هفتاد هزار فرشته با پرچم‌هاى تسبیح پیشاپیـش تـو راه می روند.

    اندكـى كه رفتـى، هفتاد هزار حـورالعیـن در حالى كه شادمانند و دیدارت را به یكـدیگر بشارت می دهند، به استقبالت مـی شتابند. به دست هر یك از حـوریان منقلـى از نـور است كه بـوى عود از آن بـرمی خیزد... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حركت مـی كنند.
    فاطمه جان، هنگامى كه به وسط جمعیت حاضـر در قیامت مـی رسى، كسـى از زیر عرش پـروردگار به گـونه‌اى كه تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد مـی زنـد: چشم‌ها را فـرو پوشانید و نظرها را پایین افكنید تا صـدیقه فـاطمه، دخت پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همـراهـانـش عبـور كننـد.

    هنگامـى كه به همان انـدازه از آرامگاهت دور شـدى، مریـم دختـر عمران همراه هفتاد هزار حـورالعیـن به استقبالت مـی آید و بر تـو سلام می گـوید. آنها سمت چپت قرار می گیرند و همراهت حركت می كنند. آنگـاه مادرت خـدیجه، اولیـن زنـى كه به خـدا و رسـول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته كه پرچم‌هاى تكبیر در دست دارنـد، به استقبالت می آیند. وقتـى به جمع انسان‌ها نزدیك شدى، حـواء با هفتاد هزار حـورالعیـن به همراه آسیه دختر مزاحـم نزدت می آید و با تـو رهسپار مـی شـود.

    حضـور فاطمه در میان مردم

    فاطمه جان، هنگامى كه به وسط جمعیت حاضـر در قیامت مـی رسى، كسـى از زیر عرش پـروردگار به گـونه‌اى كه تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد مـی زنـد: چشم‌ها را فـرو پوشانید و نظرها را پایین افكنید تا صـدیقه فـاطمه، دخت پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همـراهـانـش عبـور كننـد.

    پـس در آن هنگـام هیچ كـس جز ابـراهیـم خلیل الـرحمان و علـى بـن ابـى طـالب علیهماالسلام و... به تـو نگـاه نمـی كنند.

    جابربـن عبدالله انصارى نیز در حدیثى از پیامبر خدا صلى الله و علیه و آله این حضور را چنین توصیف می کند:

    روز قیامت دختـرم فاطمه بـر مركبـى از مـركب‌هاى بهشت وارد عرصه محشر مـی شـود. مهار آن مركب از مرواریـد درخشان، چهار پایـش از زمرد سبز، دنباله‌اش از مشك بهشتى و چشمانـش از یاقوت سرخ است و بر آن گنبدى از نور قرار دارد كه بیرون آن از درونـش و درون آن از بیرونـش نمایان است. فضاى داخل آن گنبـد انـوار عفـو الهى و خارج آن پرتـو رحمت خـدایـى است. بر فرازش تاجـى از نـور دیـده مـی شـود كه هفتاد پایه از در و یاقـوت دارد كه هماننـد ستارگان درخشان نور می افشانند.

    در هر یك از دو سمت راست و چپ آن مركب هفتاد هزار فرشته به چشـم مـی خـورد. جبرئیل مهار آن را در دست دارد و با صـداى بلند نـدا می كند: نگاه خود فراسوى خویش گیرید و نظرها پایین افكنید. ایـن فـاطمه دختـر محمـد است كه عبـور می كنـد. در ایـن هنگام، حتـى پیامبـران و انبیـا و صـدیقیـن و شهدا همگـى از ادب دیـده فـرو می گیـرند تا فاطمه صلوات الله علیها عبـور مـی كنـد و در مقابل عرش پـروردگارش قرار می گیرد.

    منبرى از نور براى فاطمه علیهاالسلام

    در ادامه گفتگوى پیامبر صلی الله و علیه و آله با دختر گرامی اش درباره چگـونگـى حضـور وى در عرصه قیامت، چنیـن می خـوانیـم: سپـس منبرى از نـور برایت برقرار مـی سازنـد كه هفت پله دارد و بیـن هر پله‌اى تا پله دیگر صف‌هایـى از فرشتگان قرار گرفته‌انـد كه در دستشان پـرچم‌هاى نـور است. همچنین در طرف چپ و راست منبـر حـورالعیـن صف مـی كشنـد.

    آنگاه كه بر بالاى منبر قرار می گیرى، جبرئیل می آید و می گـوید: اى فـاطمه! آنچه مـایلـى از خـدا بخـواه.

    شكایت در دادگاه عدل الهى

    اولیـن درخواست فاطمه علیهاالسلام در روز قیامت، پس از عبور از برابر خلق، شكایت از ستمگران است.


    جابربـن عبـدالله انصارى از پیامبـر اكرم صلی الله علیه و آله چنیـن نقل می كنـد:

    هنگامـى كه فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار می گیرد، خـود را از مركب به زیر انداخته، اظهار می دارد: الهى و سیـدى، میان من و كسـى كه مرا آزرده و بـر مـن ستـم روا داشته، داورى كـن. خـدایـا! بیـن مـن و قـاتل فـرزنـدم، حكـم كن...

    بر اساس روایتـى دیگر، پیامبـر اكرم صلی الله علیه و آله فرمـود: دختـرم فاطمه در حالـى كه پیـراهن‌هاى خـونیـن در دست دارد، وارد محشـر مـی شـود. پـایه‌اى از پـایه‌هـاى عرش را در دست مـی گیـرد و مـی گـوید:

    «یا عدل، یا جبار، احكم بینى و بیـن قاتل ولدى»؛ اى خداى عادل و غالب، بیـن مـن و قـاتل فـرزنـدم داورى كـن.

    قـال:« فیحكـم لابنتـى و رب الكعبه» به خـداى كعبه سـوگنـد، به شكـایت دختـرم رسیـدگـى مـی شـود و حكـم الهى صـادر مـی گـــردد.

    دیدار حسن و حسین علیهماالسلام


    دومین خـواسته فاطمه علیهاالسلام در روز قیامت از خداوند چنیـن است: خدایا! حسن و حسین را به من بنمایان.

    در این لحظه، امام حسـن و امام حسیـن علیهماالسلام به سوى فاطمه صلوات الله علیها می روند، در حالـى كه از رگ‌هاى بریده حسیـن علیه السلام خـون فـوران مـی كنـد.

    پیامبر خـدا صلی الله علیه و آله می فرماید: هنگامى كه به فاطمه گفته مـی شـود وارد بهشت شو، می گـوید: هرگز وارد نمـی شـوم تا بدانـم پـس از مـن با فرزندانم چه كردند؟

    به وى گفته مـی شـود: به وسط قیـامت نگـاه كـن.

    پـس بدان سمت می نگرد و فرزندش حسیـن را می بیند كه ایستاده و سر در بـدن نـدارد. دخت پیـامبـر صلی الله علیه و آله نـاله و فـریـاد سـر مـی دهـد.

    فرشتگان نیز(با دیـدن ایـن منظره) ناله و فریاد بـرمـی آورنـد.

    امام باقر علیه السلام می فرماید: هنگامى كه فاطمه به در بهشت می رسـد، به پشت سـرش می نگرد. نـدا مـی رسـد: اى دختـر حبیب! اینك كه دستـور داده‌ام به بهشت بروى، نگران چه هستى؟ فاطمه صلوات الله علیها جـواب می دهد: اى پـروردگار! دوست دارم در چنیـن روزى با پذیـرش شفاعتـم، مقام و منزلتم معلوم شود.ندا مـی رسـد: اى دختر حبیبـم! برگرد و به مردم بنگر و هر كه در قلبـش دوستى تو یا یكى از فرزندانت نهفته است داخل بهشت گردان.

    امام صادق علیه السلام می فرماید:
    حسیـن بـن على علیهماالسلام در حالى كه سر مقدسـش را در دست دارد، مـی آیـد.
    فـاطمه علیهاالسلام بـا دیـدن ایـن منظره نـاله‌اى جانسـوز سر می دهد. در ایـن لحظه، هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسل و بنده مومنى نیست مگر آن كه به حال او می گرید.

    در ایـن موقعیت، خداوند به خشـم آمده، به آتشـى به نام «هبهب» كه هزار سال در آن دمیده شده تا سیاه گشته و هیچ آسـودگـى در آن راه نمی یابد و هیچ اندوهى از آنجا بیرون نمی رود، دستـور مـی دهد كشندگان حسیـن بـن على را برگیر و جمع كـن... آتش به فرمان پروردگار عمل كرده، همه آنها را برمی چیند...

    شفـاعت بـراى دوستان اهل‌بیت علیهم السلام

    سـومیـن درخـواست فاطمه صلوات الله علیها در روز قیامت از پـروردگـار، شفـاعت از دوستان و پیروان اهل‌بیت علیهم السلام است كه مـورد قبـول حق قرار مـی گیـرد و دوستـان و پیـروانـش را مـورد شفاعت قـرار می دهد.
    امام باقر علیه السلام می فرماید:

    هنگامى كه فاطمه به در بهشت مـی رسـد، به پشت سـرش می نگرد. نـدا مـی رسـد: اى دختـر حبیب! اینك كه دستـور داده‌ام به بهشت بروى، نگران چه هستى؟ فاطمه صلوات الله علیها جـواب می دهد: اى پـروردگار! دوست دارم در چنیـن روزى با پذیـرش شفاعتـم، مقام و منزلتم معلوم شود.
    ندا مـی رسـد: فاطمه! راست گفتـى، مـن تـو را فاطمه نامیدم و به وسیله تـو، دوستان و پیروانت و دوستان فرزندانت و پیروانشان را از آتـش دور گردانیـدم. وعده مـن حق است و هرگز تخلف نمـی كنـم.

    ندا مـی رسـد: اى دختر حبیبـم! برگرد و به مردم بنگر و هر كه در قلبـش دوستى تو یا یكى از فرزندانت نهفته است داخل بهشت گردان.

    امام باقـر علیه السلام در روایتـى دیگـر مـی فـرمایـد: در روز قیامت بـر پیشانى هر فردى، مـومـن یا كافر نـوشته شده است. پـس به یكى از محبـان اهل‌بیت علیهم السلام كه گنـاهـانـش زیـاد است دستـور داده می شود به جهنـم برده شود. در آن هنگام، فاطمه علیهاالسلام میان دو چشمـش را می خواند كه نوشته شده است: دوستدار اهل‌بیت پـس به خدا عرضه می دارد:
    الهى و سیدى! تـو مرا فاطمه نامیدى و دوستان و فرزندانـم را به وسیله مـن از آتش دور ساختى و وعده تو حق است و هرگز وعده‌ات را زیر پا نمی نهى.

    ندا مـی رسـد: فاطمه! راست گفتـى، مـن تـو را فاطمه نامیدم و به وسیله تـو، دوستان و پیروانت و دوستان فرزندانت و پیروانشان را از آتـش دور گردانیـدم. وعده مـن حق است و هرگز تخلف نمـی كنـم.

    این كه مـی بینـى دستـور دادم بنده‌ام را به دوزخ برند، بدیـن جهت بـود كه درباره‌اش شفاعت كنـى و شفاعتت را بپذیـرم تا فـرشتگان، پیامبـران، رسـولان و همه مردم از منزلت و مقامت آگاهـى یابنـد.

    حال بنگر، دست هر كه بر پیشانى‌اش «مـومـن» نـوشته شده، بگیر و به بهشت ببر.

    شفاعت دوستان فاطمه از دیگران

    عظمت و مقام حضـرت فاطمه صلوات الله علیها در روز قیامت چنان است كه خـداونـد به خاطـر فاطمه به دوستـان آن حضـرت نیز مقام شفاعت مـی دهـد.

    امام باقر علیه السلام به جابر فـرمـود: جابـر! به خـدا سـوگنـد، فاطمه علیهاالسلام با شفاعت خـود در آن روز شیعیان و دوستـانـش را از میان اهل محشـر جدا مىسازد. چنان كه كبـوتر دانه خـوب را از دانه بد جدا می كند.
    عظمت و مقام حضـرت فاطمه صلوات الله علیها در روز قیامت چنان است كه خـداونـد به خاطـر فاطمه به دوستـان آن حضـرت نیز مقام شفاعت مـی دهـد.

    هنگامى كه شیعیان فاطمه همراه وى به در بهشت مـی رسند، خداوند در دلشان مـی افكند كه به پشت سـر بنگـرند. وقتـى چنیـن كنند، نـدا مـی رسـد: دوستـان مـن! اكنـون كه شفـاعت فـاطمه را در حق شمــا پذیرفتم، نگران چه هستید؟

    آنان عرضه مـی دارنـد: پـروردگارا! ما نیز دوست داریـم در چنیـن روزى مقـام و منزلت مـا بـراى دیگـران آشكـار شود.

    ندا می رسد: دوستانـم! برگردید و بنگرید و هر كه به خاطر دوستى فاطمه شما را دوست داشت و نیز هـر كه به خـاطـر محبت فـاطمه به شما غذا، لباس یا آب داده و یا غیبتـى را از شما دور گردانیـده، همراه خود وارد بهشت كنید.

    به سوى بهشت

    حضرت فاطمه علیهاالسلام، پـس از شفاعت از دوستان خود و فرزندانـش و رسیدگى به شكایتـش در دادگاه عدل الهى به فرمان خدا، با جلال و شكـوه خاصى وارد بهشت می شـود. پیامبـر اكرم صلوات الله علیه مـی فرمایـد:

    روز قیامت دخترم فاطمه در حالـى كه لباس‌هاى اهـدایـى خـداونـد را كه با آب حیات آمیخته شده، پـوشیده، محشور مـی شـود و همه مردم از مشاهده ایـن كـرامت تعجب مـی كننـد.

    آنگـاه لبـاسـى از لبـاس‌هاى بهشت بـر وى پـوشانده مـی شـود. بر هزار حله بهشتـى براى او با خط سبز چنیـن نوشته شده است: دختر پیامبر را به بهترین شكل ممكـن و كامل‌ترین هیبت و تمام‌ترین كرامت و بیشتریـن بهره وارد بهشت سازیـد. پـس، فـاطمه سلام الله علیها را به فـرمـان پـروردگـار در كمـال عظمت و شكـوه، در حالى كه پیرامونـش هفتاد هزار كنیز قرار گرفته، به بهشت می برند.

    استقبال حوریان بهشتى

    رسـول خدا صلی الله علیه و آله به فاطمه علیهاالسلام فرمـود:

    هنگامى كه به در بهشت می رسـى، دوازده هزار حـوریه، كه تاكنـون به ملاقات كسى نرفته و نخـواهند رفت در حالـى كه مشعل‌هاى نـورانى به دست دارنـد و بر شترانـى از نـور كه جهازهایشان از طلاى زرد و یاقـوت سـرخ و مهارهایشـان از لولو و مروارید درخشان است سـوارند، به استقبالت می شتابند.

    پـس وقتى داخل بهشت شدى، بهشتیان به یكدیگر ورودت را بشارت خـواهند داد و براى شیعیانت سفره‌هایى از گـوهر، كه بر پایه‌هایى از نـور برقرار ساخته‌اند، آماده می سازند و در حالـى كه هنـوز سایر مردم گـرفتـار حسـابـرسـىانـد، آنـان از غذاهـاى بهشتـى مـی خـورنـد.

    اولین سخن فاطمه در بهشت

    سلمـان فـارسـى از پیـامبـر اسلام صلی الله علیه و آله چنیـن روایت كرده است:

    هنگامى كه فاطمه داخل بهشت می شـود و آنچه خـداونـد برایـش مهیا كـرده، مـی بینـد، ایـن آیه را تلاوت مـىكند:

    «بسـم الله الرحمـن الـرحیـم الحمـدلله الذى اذهب عناالحزن ان ربنا لغفـور شكور الذى احلنا دارالمقامه مـن فضله لایمسنا فیها نصب ولا یمسنا فیها لغوب»؛ ستـایـش و سپـاس ویژه خـدایـى است كه اندوهمان را زدود. همانا پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنـده است. پروردگارى كه در سایه بخشـش خود ما را به بهشت و اقامتگاه همیشگىمان فرود آورد. مـا در آن جـا بـا رنج و ملالـى رو به رو نمـىشـویم.
    تسنیـم، چشمه‌اى است كه خـداونـد آن را به فـاطمه علیهاالسلام دختـر پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همســـــر على بن ابى طالب علیه السلام بخشید و از پاى ستـون خیمه فاطمه جارى مىشود. آب آن چشمه چنـان گـواراست كه به سـردى كـافـور و طعم زنجفیل و عطر مُشك شباهت دارد... .

    نـورانـى شـدن بهشت از نـور فاطمه زهرا علیهاالسلام

    ابـن شهرآشوب می نویسد: در بسیارى از كتاب‌ها، از جمله كشف ثعلبى و فضائل ابـوالسعادات، در معناى ایـن آیه «لایـرون فیها شمسـا ولا زمهریـرا»؛ (و نمـىبیننـد در بهشت نه آفتـاب و نه سـرمایـى را) آورده‌انـد كه ابـن عبـاس گفت: چنـان كه بهشتیان در بهشت هستنـد، ناگاه نورى مـی بینند كه باغ‌هاى بهشت را نـورانـى كرد.

    اهل بهشت اظهار مـی دارند: خـدایا! تـو در كتابـى كه بر پیامبرت فرستادى، فرمـودى:«لایرون فیها شمسا»؛ "بهشتیان در بهشت خورشیدى نخـواهند دید." نـدا مـی رسـد: ایـن، نـور آفتاب و ماه نیست، بلكه علـى و فاطمه از چیزى تعجب كرده و خندیدند و از نور آن دو، بهشت روشـن گردید.

    زیارت انبیا از فاطمه زهرا سلام الله علیها در بهشت

    آنگاه كه همه انبیا و اولیاى خـدا وارد بهشت شـدند، آهنگ دیدار دختر پیامبر خدا مـىكنند. رسـول خدا صلی الله و علیه و آله به فاطمه فرمـود: هرگاه اولیاى خـدا در بهشت مستقـر گردیـدنـد، از آدم گـرفته تا سایـر انبیا همه به دیدارت می شتابند.

    عنایات خداوند به فاطمه علیهاالسلام در بهشت


    پروردگار منّان به فاطمه زهرا سلام الله علیها در بهشت عنایاتـى ویژه خـواهـد داشت. بخشـى از آن عنـایـات چنیـن است:

    1ـ خانه‌هاى بهشتى

    پیامبرخدا صلی الله علیه و آله فرمـود: هنگامى كه مرا به معراج بردند و داخل بهشت شدم، به قصر فاطمه رسیدم. درون آن هفتاد قصر بـود كه تمام در و دیـوار و طاق‌هایـش از دانه‌هاى مروارید سرخ ساخته شده، همه آنها به یك شكل زینت داده شده بود.

    2ـ همنشینى با پیامبر صلی الله و علیه و آله

    پیامبر اكرم صلی الله و علیه و آله به حضرت على علیه السلام فرمـود: یا على! تـو و دخترم فاطمه در بهشت در قصر من همنشین مـن هستید. سپس ایـن آیه را تلاوت فرمود: "بـرادران بـر تخت‌هاى بهشتـى رو به روى هـم مـی نشینند."

    3 ـ درجه وسیله

    رسـول خدا صلی الله و علیه و آله فرمـود: فِى الجَنَّةِ دَرَجَةٌ تُدعَى الـوَسیلَةُ فَاِذَا سَاَلتُـم اللهَ فَاساَلُوا لِـىَ الوَسِیلَةَ قَالُـوا یَا رَسُـولَ اللهِ مَـن یَسكُـنُ مَعَكَ فِیها؟ قَالَ علـىً و فـاطمةُ و الحَسَـنُ و الحُسَیـنُ. در بهشت درجه‌اى به نام «وسیله» است. هـرگاه خـواستیـد، هنگام دعا، چیزى بـرایـم بخواهید، مقام وسیله را از خـداوند خـواستار شـوید. گفتنـد: یا رسـول‌الله! چه كسـانـى در ایـن درجه (مخصـوص) بـا شما همنشیـن خـواهنـد بـود؟ فـرمـود: علـى، فـاطمه، حسـن و حسین.

    علامه امینـى در منقبت بیست و ششـم مـی نـویسـد:

    از مناقب حضرت زهرا علیهاالسلام همراه بودن او با پدر و همسر و فرندانـش در درجة الـوسیله است. آنجا پایتخت عظمت حضرت حق تبارك و تعالى است و جز پنج تـن علیهم السلام هیچ یك از انبیا و اولیا و مرسلین و صـالحـان و فـرشتگـان مقـرب كسـى بـدان راه نمی یـابد.

    4 ـ سكونت در حظیرة القدس

    سیوطى در مسند مینـویسد: «اِنَّ فاطمَةَ و علیاً و الحسـنَ و الحسیـنَ فِى حَظِیرَةِ القُدسِ فِى قُبَّةٍ بَیضَاء سَقفُها عَرشُ الرَّحمـنِ»؛ فاطمه و على و حسـن و حسیـن در جایگاهـى بهشتـى به نام «حظیرة القدس» در زیر گنبـدى سفیـد به سـرمـىبـرنـد كه سقف آن عرش پـروردگـــار است.

    پیامبرخدا صلی الله و علیه و آله فرمود: در قیامت، جایگاه من و على و فاطمه و حسـن و حسیـن سـرایـى زیـر عرش پـروردگار است.

    نـویسنـده خصایص فاطمه، ضمـن بیانـى مفصل درباره حظیـرة القـدس، مـىنـویسـد: والاتـریـن جـایگـاه‌هـا در بهشت حظیـرة القــدس است.

    5 ـ بخشیـدن چشمه تسنیـم به فاطمه علیهاالسلام


    طبرى از همام بـن ابى على چنیـن نقل میكند: به كعب الحبر گفتـم:

    نظرت دربـاره شیعیـان علـى بـن ابـى طـالب علیه السلام چیست؟

    گفت: اى همام! مـن اوصافشـان را در كتـاب خـدا مـییابـم. اینان پیروان خـدا و پیامبـرش و یاران دیـن او و پیروان ولـیاش شمرده میشوند.

    اینان بندگان ویژه خدا و برگزیـدگان اوینـد. خـدا آنها را براى دینـش بـرگزیـد و بـراى بهشت خـویـش آفـرید.

    جایگاهشان در فـردوس اعلاى بهشت است. در خیمه‌اى كه اتاق‌هایـى از مروارید درخشان دارد، زندگى میكنند. آنان از مقربیـن ابرارند و سـرانجـام از جـام «رحیق مختـوم» مـىنـوشند.

    رحیق مختـوم چشمه‌اى است كه به آن «تسنیـم» گفته میشـود و هیچ كـس جز آنها از آن چشمه استفاده نخواهد كرد. تسنیـم، چشمه‌اى است كه خـداونـد آن را به فـاطمه علیهاالسلام دختـر پیـامبـر صلی الله و علیه و آله و همســـــر على بن ابى طالب علیه السلام بخشید و از پاى ستـون خیمه فاطمه جارى مىشود. آب آن چشمه چنـان گـواراست كه به سـردى كـافـور و طعم زنجفیل و عطر مُشك شباهت دارد... .

    خدایا ما را از شفاعت آن دُر گرانبها بی نصیب مگذار.

    منبع» تبیان

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •