ا ی روزگار! کاشکی گاهی وقتا خدا از پشت اون ابرها میومد بیرون گوشم را محکم میگرفت و داد میزد:اهــــــــــــــــــ ــایبگیر بشین سر جات!اینقدر غر نزن همینه که هستبعد یک چشمکی میزد و اروم توی گوشم میگفت:همه چی درست میشه
ویرایش توسط بهمن پور : 2014-04-15 در ساعت 00:17
لیست موضوع های تصادفی این انجمن : باز باران، بی ترانه پروردگارا انگار عادت كردم به گناه ساده خدایا ،تو گفتی.......... یادم باشد............ مادر بزرگ میگفت: در راه رسیدن به................ دلت كه گرفته باشد... هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست زندگی فرصت بس کوتاهیست... آری گویی معتاد شدم
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مشاهده قوانین انجمن