به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

Threaded View

  1. #1
    ادمین سایت کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 4515 دلنوشته : 3
    یا مهدی عجل علی ظهورک
    نوشته ها : 2,580 تشکر : 1,413
    مورد تشکر: 1,230 مرتبه تشکر شده در 627 پست
    دریافت : 2 آپلود : 1
    امتیاز : 10 وبلاگ : 3
    وبلاگ
    3
    بهمن پور آنلاین نیست.

    ازدواج امام خميني و خانم ثقفي از زبان ايشان

    آقا روح ‏الله هشت سال پس از ورود به قم در سن 27 سالگى همسر گزید و حاصل آن ازدواج دو پسر و سه دختر بود که البته یک پسر و دو دختر نیز پس از چندى که چشم گشودند براى همیشه چشم بستند. هنوز جواز اجتهاد نداشت اما دست در دستهاى آیت ‏الله شاه‏ آبادى در کوچه باغهاى عرفان، دو سه شهر عشق را گشته بود. بدین لحاظ، خواستگاریش بیش از آنکه عمل به یک حکم فقهى یا گردن نهادن به یک عرف اجتماعى باشد، بوى خوش آشنایى مى‏داد. داستان ازدواج و همسردارى‏اش چنان زیبا و آموزنده است که دریغ است به اجمال گذشتن از آن. ازدواج آدمى را دو نیمه مى‏کند، نیمى براى خود و نیمى براى دیگرى. همچنان که امام را ابتدا دو برابر و سپس صدها و هزارها برابر مى‏کند و این معجزۀ ازدواج است که وقتى آدمى عمرش به پایان آمد، ژن‏هایش در تمامى پیکر فرزندانش مى‏ماند و حیات را ادامه مى‏دهد. چه، فرزند ادامه آدمى است و گرنه خدا نمى‏ فرمود ما تو را کوثر عطا کردیم. معمولاً این حادثۀ شگفت زندگى آنقدر خود به خودى پیش مى‏رود که بسیارى آن را چون خواب مى‏بینند. در لحظه‏هاى انتخاب چیزهایى نامرئى دست و پاى آدمى را مى‏گیرد و به جایى پرتاب مى‏کند که کمتر مى‏توان حدس زد چگونه جایى است. گاه دره‏اى مخوف است و گاه دریایى مواج. همسرگزینى آقا‏روح‏ الله نیز به مانند اکثرازدواج‏ها چنین بود. پدر و مادر نداشت تا آنها انتخاب کنند و خواهران و برادران نیز او را بزرگ مى‏پندارند و قائم به خویش. او خود چنان محجوب است که هرگز دم برنمى‏آورد و چنان با حیاست که هرگز جسارت نکرده است دخترى را حتى در خیال تعقیب کند. اکنون بیست و هفت ساله است. به رسم این روزها هنگام ازدواج فرا‏رسیده اما به رسم آن روزگار شاید ده سال دیر شده است.



    از مطرح شدن ازدواج آقا در منزل قم آقاى ثقفى تا خواستگارى رسمى در منزل تهران ایشان، ده ماه آقا‏روح ‏الله در انتظار بله گفتن قدس ایران بود. پس از بله‏ گویان همه چیز به سرعت پیش رفت. بقیۀ ماجرا را از زبان یارآفتاب شنیدن خوش‏تر است: عقد مفصل نبود. آقا جانم در اتاق بزرگ اندرون به نام تالار نشسته بود و گفت قدسى جان بیا! من از مدرسه آمده بودم و چون بى‏چادر پیش ایشان نمى‏رفتم چادر خواهر کوچکم را انداختم سرم و رفتم پیش آقاجانم.
    مشاوره و کارشناسی بیمه عمر و آتیه پاسارگاد - بهمن پور 09306610039 در واتساپ
    بیمه عمر و آتیه پاسارگاد آرامش در زندگی :::... @pasargadbahmanpoor. همین الان..

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •