|
|
|
|
روزگار، آینه را محتاج خاکستر کند!رفتم شهر کورها دیدم همه کورند، من هم کور شدم!رنگم را ببین و حالم را نپرس!روبرو خاله و پشت سر چاله!روده بزرگه روده کوچیکه را خورد!رفت به نان برسد به جان رسید!رفتم ثواب کنم کباب شدم!رستم است و یکدست اسلحه!رسیده بود بلایی ولی به خیر گذشت «نریخت دُرد می و محتسب ز دیر گذشت…» (آصفی هروی)رطب خورده منع رطب چون کند!راه دویده ، کفش دریده!رخت دو جاری را در یک طشت نمی شود شست!راستی کن که راستان رستند.راه دزد زده تا چهل روز امن است
منبع: آرن اس ام اس
ویرایش توسط بهمن پور : 2014-07-09 در ساعت 09:06
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه می برد
- روغن ریخته را نذر امامزاده كرده
- ریشه ضربالمثل "حرف مفت زدن"
- داستان ضرب المثل سد سکندر باش
- ضرب المثل دعوا سر لحاف ملا بود
- هر را از بر تشخیص نمی دهد
- آتش که گرفت خشک و تر میسوزند
- داستان ضرب المثل با سلام و صلوات
- شاه می بخشد ، شیخ علی خان نمی بخشد
- لنگه کفش هم در بیابان غنیمت است
- دیزی می غلتد درش را پیدا می کند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)