|
|
|
|
سی ساله اتاقتو دست نزده، قفس قناریاتو دون می ده
قاب های عکساتو دستمال می کشه، چین های پیشونیش رو نشون می ده
از امامزاده که برمی گرده، شاخه گل تو لیوان آب می گذاره
سفره شو پهن می کنه توی ایوون و... واسه ی تو هم یه بشقاب می ذاره
زنگ خونه اش رو که هر بار می زنن، پیره...اما یهو پر در می آره
سی ساله چادرشو سر می کنه، سی ساله چادرشو در می آره!!
حیاط خونه رو تا برگردی، با چه ذوقی چراغون کرده واست
دیشب هم نبودی، رفت خونه ی بخت؛ دختری رو که نشون کرده واست!!
پیرزن می دونه برمی گردی، خونه رو پر می کنی با خنده هات
همینه که تو محل می پیچه، جمعه شب ها عطر آش پشت پات!
یه غمایی توی این دنیا هست، دل رو کوره ، چشم رو دریا می کنه
جیگر مادرا تاول می زنه، کمر باباها رو تا می کنه!!
پهلوونای محله رفتن و مادرا موندن و کوه خاطرات
اونا که توی بهشتن، اما....طول عمر مادراشون "صلوات"
"حامد عسگری"
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- مناجات شهید ابراهیم ملکزمانی......
- وصیت نامه ی شهید سرفراز حاج ابراهیم همت
- به بهانه ی ایام شهادت مولا علی (ع) به روایت "سید مرتضی آوینی"
- شهيد عباس دوران
- زندگینامه رئیس علی دلواری
- آخرین دیدار............
- شهید تشنه لب و گریه ی سرهنگ عراقی
- راز شهادت............
- توجه توجه توجه
- زندگینامه شهید یوسف کلاهدوز
- شربت شهادت
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)