به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

صفحه 2 از 7 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 64
  1. #11
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    سوال2-اگر بخواهیم بر طبق دیدگاه شهید عزیز استاد مطهری بیان کنیم که دلیل رعایت نکردن حقوق دیگران در اجتماع چیست؟
    باید گفت که بستگی به هدف‌ انسان‌ها داردکه به دو گونه کلی می‌باشد 1. هدف انسان‌ها بر مبنای سعادت حقیقی وجلب رضایت خداوند باشد.2. هدف انسان‌ها بهره‌بردای از مظاهر مادی و دنیوی باشد. اینکه در اجتماعات امروز حقوق دیگران رعایت نمی‌شود حتی در جامعه اسلامی به دلیل آن است که؛ (هدفمان باید رسیدن به سعادت حقیقی که در خود نیازمند رشد و تکامل می‌باشد و برای رسیدن به رشدو کمال نیازمند 1)تربیت 2) امنیت 3) آزادی هستیم) نیست. پس می‌توان گفت اگر به سه عامل(تربیت-امنیت- آزادی معنوی) دست پیدا کنیم آنگاه حقوق دیگران در جامعه رعایت خواهد شد در بحث آزادی منظور آزادی معنوی و آزادی اجتماعی است و مهمترین آن آزادی معنوی است. بر طبق گفتارهای شهید مطهری یکی از عوامل رعایت نکردن حق مردم در مقابل یکدیگر منفعت طلبی طرفین است. که یک امر غریزی است و از این عوامل می‌توان به تعصبات قومی و فکری، عادت‌ها ، رسومات و سنت‌های نابجا نام برد اینکه تقوای حقیقی در جامعه ایجاد نشده است و مردم بیشتر به مزایای مادی و دنیوی توجه می‌کنمد تا معنوی و اخروی؛ پس آنها هنوز به این آزادی دست نیافته‌اند. ملاک ما سود و زیان شخصی و آن هم از نوع دنیوی است. اگر بتوانیم این را در جامعه رشد و نشان دهیم که هدف انسان والا است و آن هم الهی است آنگاه خواهیم دید که قوانین اجتماعی رعایت خواهند شد. دیگر در هر کاری خداوند را ملاک قرار خواهند داد و هدفشان جلب رضایت خداوند خواهد بود. در چنین حالتی انسان‌ها حقوق یکدیگر را رعایت خواهند کرد چون هدفشان جلب رضایت خداست. .البته این هم منفعت طلبی است و منفعت آنها جلب رضایت خداوند است. در حقیقت این بعد از غریزه انسان را در راه اصلی خودش قرار داده‌ایم و آن را به درستی ارضا خواهیم کرد. رشد آزادی معنوی و این كه افراد از منیت ها عبور كرده و باورشان ما شدن باشد. دوم این كه به درك صحیحی از خواسته ها و انتظارات یكدیگر برسند. اولین پله ارتقای سطح تعاملات اجتماعی در جامعه است. البته برای اینکه بتوانیم به این سطح برسیم (آزادی معنوی) نیازمند تربیت و امنیت می‌باشیم . یعنی باید افراد جامعه تربیت شوند. متاسفانه تربیت ما به گونه ای شده است که به فرزندانمان خودخواهی را آموزش داده و می دهیم. مبارزه و عكس ا لعمل منطقی را به فرزندانمان یاد نداده ایم. هدف اصلی آفرینش انسان ‌ها را نه فهمیده‌ایم و نه توانسته‌ایم به آنها آموزش دهیم. بخش اعظم یادگیری چگونگی تعاملات صحیح با دیگران در اجتماع به این برمی گردد كه به ما در خانواده و مدرسه چه آموزش هایی داده اند؟ باید تك تك افراد جامعه به این باور برسند كه رفاه او در گرو رفاه جامعه است.
    متاسفانه الان به جایی رسیده ایم كه صبر و حوصله نداریم و عجول تربیت شده‌ایم این عجله سبب عجول بودنمان در دریافت نتیجه شده است. و هدفمان را هم که اشتباه تعیین کرده‌ایم در نتیجه فقط جلوی پای خود را می‌بینیم و به ظاهر می‌نگریم نه تنها قبح شكستن قوانین و هنجارها فروریخته، بلكه در مواردی دیده شده كه افراد با افتخار از شكستن قوانین یا به اصطلاح دور زدن هایشان یاد می كنند و با تشویق سایرین هم روبه رو می‌شوند.سایرین آنها را زرنگ های جامعه تلقی می كنند جا انداختن سبك صحیح زندگی با رویكرد اسلامی، بومی و ایرانی یكی از ضرورت های امروز ماست. گاهی اوقات بدلیل احساس عدم امنیت است که افراد دست به زیر پا نهادن حقوق دیگران می‌زنند. اگر در جامعه همه افراد احساس امنیت کنند؛ مطمئناً حقوق دیگران کمتر ضایع خواهد شد. امنیتی که همه جنبه‌های زندگی آنها چه مادی و چه معنوی را در برگیرد. البته باید یادآور شویم که ما سعی کرده‌ایم آنچه را که از کتاب‌های شهید مطهری فهمیده‌ایم (که مسلماً فهم ما هنوز ناقص است) بیان کنیم. و توان ما بیش از این نبوده است. مسلماً استاد به بهترین وجه به این قبیل سوالات پاسخ داده‌اند. و می‌دانیم که در جامعه کنونی همه مشکلات ناشی از عدم هدف مشخص و عالی در زندگی است. باید افراد جامعه طوری تربیت شوند که بتوانند خودشان را از قید و بندهای غریزی و مادی رها نمایند. و هدفشان خداوند و رضای خداوند باشد. باید جامعه نیز امنیت کافی را برقرار کند. که اگر کسی با این هدف تربیت شد و خواست در جامعه با اصول اسلامی رفتار کند حق و حقوقشان پایمال نگردد.
    «به امید روزی که در در روابط اجتماعی ما حقوق متقابل رعایت گردد».


  2. 3 کاربر از Fanid1960 برای این مطلب تشکر کرده اند : marjanr (2014-09-11),nalbandi (2014-09-11),بهمن پور (2014-09-12)
  3. #12
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    سوال2-چكيده: چرا در روابط اجتماعي، حقوق متقابل رعايت نمي شود؟
    آنچه براي خود نمي پسندي...
    علل و عوامل رعایت نکردن حقوق یکدیگر چیست؟
    1 – منفعت طلبی
    2 - تعصبات قومی
    3 - تعصبات فکری،
    4 - عادت‌ها ،
    5 - رسومات و سنت‌های نابجا
    6 – احساس عدم امنیت
    حقوق متقابل مردم و مسئولان در جامعه
    راهکارهای نهادینه نمودن رعایت حقوق در جامعه
    آثار مثبت رعايت حقوق متقابل
    آثار منفى عدم رعايت حقوق متقابل

  4. 2 کاربر از Fanid1960 برای این مطلب تشکر کرده اند : nalbandi (2014-09-11),بهمن پور (2014-09-12)
  5. #13
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    سوال2-(1)تربیت
    (2) امنیت
    (3) آزادی هستیم) نیست.
    پس می‌توان گفت اگر به سه عامل(تربیت-امنیت- آزادی معنوی) دست پیدا کنیم آنگاه حقوق دیگران در جامعه رعایت خواهد شد.
    وباز یکی از علتهای عدم رعایت حقوق ، ضعف اعتقاد به خدا و آخرت؛ ضعف اعتقادي و اخلاقي.

  6. 3 کاربر از Fanid1960 برای این مطلب تشکر کرده اند : marjanr (2014-09-11),nalbandi (2014-09-11),بهمن پور (2014-09-12)
  7. #14
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    سوال3- از عوامل خانوادگی موثر در افزایش طلاق نیز عبارتند از: الگوهای تربیتی که خانواده برای تربیت فرزندان به کار می گیرد، سابقه طلاق در خانواده های زوج ها و درگیر بودن یا نبودنش با آسیب های اجتماعی دیگری همچون اعتیاد.
    برخی علل موثر بر طلاق اجتماعی است. عوامل اجتماعی بشدت گسترده است و از رسانه ها، شرایط اقتصادی، نشاط اجتماعی حاکم بر جامعه و سطح هویت فرهنگی مردم تاثیر می پذیرد. مشکلات اجتماعی همچون بیکاری و تنزل سطح سلامت روانی عمومی و بروز ناهنجاری های روانی همچون افسردگی و پرخاشگری، گرایش زوج ها را به طلاق زیاد می کند و عکس آن نیز صادق است.

  8. 2 کاربر از Fanid1960 برای این مطلب تشکر کرده اند : nalbandi (2014-09-11),بهمن پور (2014-09-12)
  9. #15
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Aug 2014
    نوشته ها : 7 تشکر : 29
    مورد تشکر: 14 مرتبه تشکر شده در 6 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    nalbandi آنلاین نیست.

    توجه





    3-چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟



    متن زیر دقیق از ساعت لحظه ای ثبت احوال کشور استخراج شده است
    سازمان ثبت احوال كشور )


    تعداد ازدواج تا پايان سال 1391 829968
    ازدواج در نقاط شهری 678870
    ازدواج در نقاط روستايی 151098
    تعداد طلاق تا پايان سال 1391 150324
    طلاق در نقاط شهری 136913
    طلاق در نقاط روستايی 13411


    براساس این آمار وضعیت طلاق گرچه در قیاس با بسیاری از کشورها به دلیل بافت سنتی مذهبی ایران پایین تر است اما واقعیت تکان دهنده از هر 6 ازدواج 1 مورد طلاق ثبت شده را باید باور کرد و ممکن است با توجه به افزایش آن در سالهای متوالی گذشته این وضع در سال 92 تشدید شده باشد.

    اینکه طلاق چه ضربه ای به بنیان خانواده ها، گسترش فساد و .... وارد می کند بحثی جداگانه لازم دارد که با محوریت این نوشتار که درصدد علت افزایش طلاق است اندکی تضاد دارد و انشاء الله در آینده درج خواهد شد

    جامعه شناسان و روانشناسان هر کدام از منظری به بیان موضوع پرداخته اند اما حقیقت امر این است که همانطور که انسان پیچیده می باشد شناخت ابعاد رفتاری وی نیز به همین میزان مشکل تر میگردد و صرفا" گره زدن با یک واقعه مانند تورم و اقتصاد غیر معقول به نظر می رسد.

    آمار کلی طلاق با افزایش جمعیت شهرها رابطه ای مستقیم دارد و هرچه برتراکم جمعیت افزوده می گردد بر میزان طلاق هم افزوده می شود ، طبق آمارهای رسمی در سال گذشته روزی 381 طلاق و ساعتی 16 طلاق ثبت شده و استان های تهران ، خراسان رضوی و فارس بیشترین نرخ طلاق را داشته اند. در تهران از هر سه ازدواج یک مورد به طلاق ختم می گردد که یک فاجعه است.

    در زیر فهرستی از مهم ترین علل طلاق بیان می گردد که همانطور گفته شد پدیده اجتماعی فقط الهام گرفته از یک موضوع نیست :
    1 - بیکاری ، نداشتن مسکن
    2- اعتیاد ، خشونت
    3- دخالت بی مورد خانواده ها
    4- خیانت و فساد اخلاقی
    5- عدم ارضای نیاز جنسی طرفین
    6- صاحب فرزند نشدن
    7- عدم شناخت متقابل پیش از ازدواج
    8- ازدواج های احساسی و خیابانی
    9- ازدواج های اجباری و مصلحتی
    10- نداشتن تناسب فرهنگی و فکری
    11- ضعیف شدن باورهای دینی
    12- استقلال اقتصادی و مادی زنان و احساس عدم وابستگی به مرد
    13- ازدواج هایی که برای مهریه است
    14- تفاوت سنی زیاد و فاصله گرفتن دیدگاه طرفین
    15- ولخرجی ، چشم و هم چشمی که موجب بالا رفتن هزینه زندگی می شود
    16- تکراری شدن روابط و دلزدگی طرفین از زندگی مشترک
    17- عدم آماده سازی جوانان برای ورود به زندگی مشترک از سوی خانواده ها و نهادهای آموزشی
    18- الگو برداری از رسانه های غربی و مبتذل
    19- بدگمانی و مشکلات روحی حاصل از بی اعتمادی به شریک زندگی
    20- بالا رفتن سطح توقعات زنان


    البته مشکلات بیشتری هم وجود دارد که تنها لیستی از آنها ارائه شد اما در این بین چند عامل از سایرین بیشتر جلب توجه می کند.

    الف - فشارهای اقتصادی :از قبیل نداشتن کار، مسکن و فضای تفریحی که آستانه تحریک را در سلسله عصبی بالا می برد.

    ب -ناتوانی و مشکلات جنسی : از هر 10 مرد یک نفر دچار مشکلات جنسی است و به گفته روانشناسان نزدیک 50 درصد فشارهای عصبی و بد اخلاقی و خیانت همسر که سبب طلاق می گردد به همین امر وابسته است . این موضوع در جوامع مختلف وجود دارد ولی در ایران کمتر کسی حاضر است جهت مداوای ناتوانی جنسی خود به پزشک مراجعه کند ولی این امر در بسیاری از کشورها امری عادی تلقی می گردد.

    ج- دخالت دیگران در زندگی : متاسفانه جامعه ما را نه می توان سنتی و پدرسالارانه نامید نه جامعه ای مدرن و امروزی ، زندگی زوج جدید میدان رقابت بستگان داماد و عروس است که هر کدام می کوشند بر اساس طرز فکر خود در زندگی و حتی تربیت کودکان دخالت کنند.

    ویرایش توسط nalbandi : 2014-09-11 در ساعت 12:30

  10. 2 کاربر از nalbandi برای این مطلب تشکر کرده اند : marjanr (2014-09-11),بهمن پور (2014-09-12)
  11. #16
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Aug 2014
    نوشته ها : 7 تشکر : 29
    مورد تشکر: 14 مرتبه تشکر شده در 6 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    nalbandi آنلاین نیست.
    ما معمولا ازدواجی را سراغ نداریم که به قصد طلاق و مخاصمه پایه ریزی شده باشد. اصولا در همه پیوندها و ازدواجها (غیر از موارد استثنایی مانند ازدواجهای تحمیلی و..) زوجین در ابتدا، خود را خوشبخت ترین زوج و ازدواج خود را رویایی ترین ازدواجها می دانند اما چه اتفاق یا حوادثی رخ می دهد که باعث خصومت یا طلاق می گردد؟
    به اعتقاد ما عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند که به برخی از آنها اشاره می گردد:

    ۱- عدم رعایت اصل همتایی و کفویت: اساسیترین عنصر موفقیت یک ازدواج رعایت این شرط است که در صورت عدم رعایت آن، شکست ازدواج حتمی است.
    محققین بر این باورند که عواملی وجود دارند که با توجه به آنها می توان آینده یک ازدواج را پیش بینی کرد، این عوامل که از آنها تحت عنوان فاکتورهای پیش بینی کننده یاد می شود عبارتند از:
    ۱-۱- طرز تفکر نسبت به موضوعات مختلف اعم از اخلاقی،اعتقادی،اجتماعی،فر هنگی و...
    ۱-۲- هماهنگی خانواده ها و پذیرش امر ازدواج
    ۱-۳- حس کلی مثبت نسبت به یکدیگر( به دل یکدیگر نشستن)
    ۱-۴- همگونی صفات شخصیتی ناشی از ازمون شخصیت قبل از ازدواج
    توضیح اینکه اگر این فاکتورها وجود داشته باشند ازدواج با موفقیت قرین خواهد شد و اگر فاکتورهای فوق وجود نداشته باشند، زندگی دستخوش چالشهای جدی خواهد شد.

    ۲- دوستی های قبل از ازدواج: دوستی های قبل از ازدواج هر چند در مواردی در ظاهر موجب آرامش است، اما باید توجه داشت در بسیاری از موارد، سوغات چنین تعاملاتی، آسیبهای جدی خواهد بود؛ چرا که پسر و دختر در اوج حاکمیت عواطف و احساسات ممکن است دل در گرو یکدیگر بگذارند، در چنین شرایطی یا این ارتباط منجر به ازدواج می شود و یا خیر.
    اگر منجر به ازدواج گردد این احتمال به صورت جدی وجود دارد که زن و مرد و البته به طور ویزه مرد، نسبت به همسر خود دچار بدبینی گردد امری که می تواند بنیانهای خانواده را ویران نماید.
    و اگر به دلیل موانعی چون مخالفت خانواده ها و... به ازدواج منتهی نگردد، این زمینه وجود دارد که اگر یکی از این دو شخص با فرد دیگری ازدواج کنند، چون قلب و دل خویش را نزد فرد دیگری غیر از همسر خود گرو گذاشته است، هیچگاه از زندگی خود احساس رضایت نکند. روشن است چنین احساسی می تواند زمینه طلاق را فراهم آورد.

    ۳- ازدواجهای احساسی: سرمایه بی بدیل یک ازدواج، شناخت و آگاهی کافی از شخص مقابل و خانواده اوست. و حال اینکه متاسفانه برخی مواقع، طرفین اسیر عواطف گشته و یا اینکه به علت اعتماد بی پایه و اساس زحمت تحقیق لازم را به خود نمی دهند و تنها به ظواهر بسنده می کنند.

    ۴- هجوم فرهنگ غرب از طریق فناوریهایی چون اینترنت،ماهواره و...: همه انسانها به صو رت غریزی متمایل به مقایسه خود و زندگیشان نسبت به دیگران هستند که صورت و سیرت همسر نیز از این قاعده مستثنی نیست. خصوصیت فیلمها و تصاویر آنچنانی این است که به این مقایسه در ذهن شخص سرعت می بخشد و از آنجا که دست بالای دست زیاد است، وقتی که شخص شاهد افرادی باشد که صورتا و سیرتا (البته با هزار و یک ترفند) از همسر خود برتر هستند خودبخود نسبت به همسر خویش دچار دلسردی خواهد گشت.

    ۵- مهاجرتهای اجباری: گاهی اوقات به دلایل متعدد برخی افراد مجبور می شوند که از وطن و شهر خویش مهاجرت کنند و با فرهنگ جدیدی به دور از خانواده و اقوام روزگار را گذران کنند. چنین وضعیتی در برخی مواقع ممکن است(تاکید می کنیم ممکن است) باعث احساس غربت، افسردگی و بی حوصلگی شخص گردد که در ادامه می تواند در زندگی مشترک چالشهایی را ایجاد کند.

    ۶- ازدواجهای بدون مشورت: بسیار اتفاق می افتد که پسر و دختری به خاطر شرایط کاری یا تحصیلی، فرسنگها دورتر از خانواده و شهر خود، با شخصی آشنا می شوند و بدون کسب رضایت والدین و رعایت حریم خانواده ها، خود به تنهایی یکه تازی کرده و قول و قرارها را می گذارند، وحال اینکه از سرمایه ای به نام حمایت و مشورت بزرگترها خود را محروم ساخته اند. این مسئله زمانی بغرنج تر خواهد شد که فرد مورد نظر، از فرهنگی انتخاب گردد که فرهنگ او هیچ قرابتی با فرهنگ شخص مقابل ندارد.

    ۷- اشتغال برخی بانوان: در برخی موارد (و نه به طور مطلق) اشتغال زن باعث می گردد که هم خود احساس خستگی و ناتوانی کند و هم نتواند پاسخگوی نیازهای همسر و فرزندان خود باشد. پر واضح است در چنین شرایطی اختلافات چشمگیر را شاهد خواهیم بود. در برخی موارد نیز اشتغال باعث می شود که نه تنها شخص با اتکا به منبع درآمد خود، رغبتی برای دریافت حمایت همسر از خود نشان ندهد بلکه در مواردی نیز او را با منت خویش تحقیر نماید.

    ۸- دخالت برخی خانواده ها: در برخی موارد، زن و مرد خود با یکدیگر اختلاف چندانی با هم ندارند اما برخی خانواده های رشد نایافته از روی دلسوزی با دخالتها و تحریکهای بی مورد اسیبهای جدی را در رابطه زن و مرد ایجاد می کنند.

    ۹- توقع های بی مورد و احساس فخر به همسر یا خانواده همسر: برخی از افراد به خاطر خودبزرگ بینی دائما دیگران را بدهکار و خود را طلبکار می دانند. لازمه چنین رفتاری این است که فرد هیچگاه رضایت را احساس نکند ضمن اینکه همسر خود را نیز مستاصل خواهد کرد.

  12. 2 کاربر از nalbandi برای این مطلب تشکر کرده اند : marjanr (2014-09-11),بهمن پور (2014-09-12)
  13. #17
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Aug 2014
    نوشته ها : 7 تشکر : 29
    مورد تشکر: 14 مرتبه تشکر شده در 6 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    nalbandi آنلاین نیست.

    4-چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟


    به شوخی می ماند اگر بخواهیم پیوندی را بین فرهنگ و تمدن غنی ایرانی با فرهنگ رانندگی خود برقرار کنیم! ایرانی جماعت در هرچه تعارفی باشد در رانندگی هیچ تعارف بردار نیست؛ به عبارت دیگر در برخی زمینه ها باید «زرنگ» بود! برخی جاها که با زرنگ بازی هم کار پیش نرود، زبان عریان می شود؛ «اوهوی، گاریچی، مگه سَر آوردی، حیف که ماشین هنوز آب بندی نشده وگرنه حالیت می کردم، مَر...» لطفا خونسرد باشید و این جملات را نشنیده بگیرید، چراکه در غیر این صورت، سر و کله تان با زنجیر و قفل فرمان ماشین سخت نوازش خواهد شد!...

  14. 2 کاربر از nalbandi برای این مطلب تشکر کرده اند : marjanr (2014-09-11),بهمن پور (2014-09-12)
  15. #18
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 8 تشکر : 16
    مورد تشکر: 14 مرتبه تشکر شده در 7 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    marjanr آنلاین نیست.

    پروانه بزرگ

    چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمیشود؟

    رانندگی و صدای ناموزون آن بر آسفالت خسته شهر قصه ای مکرر و طولانی است

    سوژه را با نگاهی به فرهنگ نظم در وسط خیابان ها و اتوبان های بی قواره شهر پی خواهیم گرفت.
    سلطان جاده

    شوفرها هم در این جاده ها برای خود ماجراهایی دارند؛ آنان که رانندگی پیشه اصلی شان است، تمام طول و عرض جاده را ملک بلامنازع خود می دانند و درست به همین دلیل مجازند به هر نحو گوی سبقت را بی قاعده از دیگران بربایند تا سهم خود را از خیابان به رخ دیگران بکشند و مهر تائیدی بکوبند بر زرنگی و مهارتشان در رانندگی.
    همگان منظور نیست، بلکه برخی از رانندگان ارجمند کامیون، اتوبوس، نیسان ـ بویژه رنگ آبی آن ـ همچنین تاکسی های نارنجی رنگی که در این شب های عید تمایلی برای رفتن به هیچ مقصدی ندارند و گوششان به هیچ آدرسی آشنا نیست مگر دربستی! آنها حتی بی آن که حقی برای عابران پیاده هم قائل باشند، همچنان به پیش می رانند و سینه خیابان را می شکافند! البته موتوسیکلت ها از هر قاعده و قانونی مستثنا هستند، آنها همه جا حتی در پیاده روها و خطوط ویژه اتوبوس نیز صاحب حق هستند و همیشه بی پروا راهی برای عبور خود از میان جمعیت پیدا می کنند.
    موتورسوارها حتی درصددند راهی به زیرگذر مترو هم پیدا کرده و صدای موتور خویش را در آنجا نیز طنین انداز کنند!
    «در یک سطحی ما زرنگی را می ستاییم، اما بین زرنگی و فرصت طلبی تفاوتی نمی بینیم. یعنی رفتارهای فرصت طلبانه را نیز زرنگی قلمداد می کنیم. این در صورتی است که فرصت طلبی عمدتا با تجاوز به حقوق دیگران همراه است.» این را حسین نوری نیا، جامعه شناس و استاد دانشگاه به «جام جم» می گوید.
    بازگردیم به صحنه نمایش خیابان! رانندگان را اگر به دو بخش تقسیم کنیم، نخست آنها که از خودروی شخصی استفاده می کنند و رانندگانی که رانندگی پیشه آنهاست، تاثیر این شغل بر شخصیت گروه دوم اهمیت ویژه ای دارد.
    شخصیت بسیاری از افراد همچون بازیگران یک نمایش در صحنه کار شکل می گیرد. بررسی آثار شغلی بر شخصیت، در دهه های اخیر بیشتر مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است.
    به این معنی که شخصیت در اثر عوامل مختلفی شکل می گیرد که یکی از آنها محیط کار و نوع شغل است.
    محیط کار اغلب تقاضاهای جدیدی را مطرح می کند که فرد در پاسخ به این تقاضاها به نوعی رفتار خاص روی می آورد که پس از تکرار، آن رفتار به عنوان یک خصیصه شخصیتی در او باقی می ماند. اگر کار را به عنوان یک گروه اجتماعی در نظر بگیریم ـ برای این که عضو این گروه اجتماعی شویم ـ باید با اعضای گروه، کنش متقابل داشته باشیم. گاهی نظم در ادبیات آنها که به صورت نوشته بر بدنه ماشین خودنمایی می کند، همچون نظم آنها در رانندگی است.
    به این نمونه توجه کنید: «منمشتعلعشقعلیمچهکنم» تلاش نکن این زبان فارسی است یعنی؛ «من مشتعل عشق علی ام چه کنم؟» دقت بیشتر بر ادبیات جاده ای می تواند در این زمینه راهگشا باشد. «تو نیکی می کن و در دجله انداز / که شوفر در بیابانت دهد گاز».
    کارشناسان بسیار بر فردگرایی ایرانیان در عرصه های گوناگون اذعان دارند. نوری نیا در این زمینه می گوید: «جامعه ایران به لحاظ اجتماعی هنوز توسعه نیافته است.
    به قول یکی از استادان بالیده نشده است. روحیه خاص گرایی هنوز در ما موج می زند؛ یعنی ما منافع شخصی مان را ذیل منافع جمعی تعریف نمی کنیم. منافع فردی و شخصی مان را مقدم بر منافع جامعه می دانیم؛ نه تنها مقدم می دانیم بلکه نسبت به منافع جامعه تعهدی هم نداریم.»
    دست آخر این که صرف کردن زمان زیاد در جاده، آثار غیرقابل انکاری بر شخصیت راننده ها می گذارد. آنها خسته از ترافیک و کارزار خیابان با حداقل آستانه تحمل، با دیگر رانندگان و عابران برخورد خواهند کرد و این نوع رفتار، واکنش متقابل مخاطب را هم برخواهد انگیخت.
    بر بام سکوی نخست

    در یک جامعه نوین و مدرن شهری، حرکت بین خطوط، رعایت حق تقدم عابران پیاده و توقف پشت چراغ قرمز به اضافه دیگر مقررات راهنمایی و رانندگی ارزش و هنجار محسوب می​شودو بی توجهی به آنها نتیجه ای دربر نخواهد داشت جز قربانی و تلفات ۱۰ هزار نفری سالانه در جاده ها که البته سکوی نخست این مقام در اختیار ایران ماست اما اینها تنها قربانیان بی مبالاتی و بی نظمی رانندگان و عابران نیستند و نبوده اند؛ بلکه کف خیابان قربانی مهم تری دارد که آن هم «اخلاق» و «فرهنگ» است.
    می توان موارد بسیار دیگری را برشمرد، اما در نهایت این پرسش مطرح خواهد شد که چرا به این درد مبتلاییم؟ اگر رانندگی را به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر زندگی اجتماعی امروز در نظر بگیریم بدون شک نادیده گرفتن قوانین این حوزه، نظم اجتماعی را مختل خواهد کرد.
    نوری نیا در سطح کلان به موضوع نگاه می کند و می گوید: «نمود همه جایی فقدان حاکمیت قانون است. بی توجهی به حاکمیت قانون نه تنها در سطح افراد بلکه حتی در سطح نهادها هم ملاحظه می شود. برای همین به جای آن که وضع رانندگی ما بهتر شود، همچنان در بحران باقی مانده است و ما برای سامان دادن به آن به سختگیری های بیشتر روی آورده ایم.»
    وی در ادامه این پرسش را مطرح می کند که آیا تا به حال دیده اید اتومبیل یک مقام مسئول پشت چراغ قرمز بایستد؟ چراغ برای آن مقام سبز می شود.
    با وجود این نمی توان و نباید تنها بر فرهنگ رانندگی و رعایت نکردن نظم خرده گرفت؛ ریشه را باید در مسائل جامعه شناختی و روان شناختی افراد جست. افرادی که با مشکلات گوناگونی درگیر و به طور معمولی عصبی تر و ضربه پذیرتر هستند.
    این عکس العمل ها هنگام رانندگی در مواردی همچون بدزبانی، بوق زدن و چراغ زدن های بی مورد و حتی درگیری های فیزیکی نمایان می شود. در حقیقت، این عکس العمل ها واکنشی است به گرفتاری هایی که افراد در سطوح مختلف دارند.
    کوک های متفاوت رانندگان!

    اما شوفرها همیشه و همه جا به یک سبک رانندگی نمی کنند. راننده ایرانی همین که چرخ های خودرویش به کف خیابان های اروپا برسد قانونمدار می شود حسابی.
    نوری نیا می گوید: «چون سطح سازگاری ما ایرانیان بسیار بالاست، با تغییر شرایط رفتارمان نیز تغییر می کند. برای همین وقتی به کشورهای اروپایی می رویم، رانندگی مان هم کاملا متفاوت می شود؛ چون در آنجا رعایت هنجارها وجهی عمومی دارد و عام گرایی بر خاص گرایی برتری یافته است. البته این تغییر نیز در نهادمان نیست، ماهوی نیست، بلکه تنها در سطح رفتار است و شکلی است.»
    نحوه کوک کردن ساز رانندگی به شرایط بازدارنده ای چون دوربین و چشمان نظاره گر پلیس نیز بستگی دارد. در چنین مواقعی رعایت قانون و حفظ نظم قابل مشاهده است و بدون حضور این عوامل بازدارنده، حفظ نظم حتی در سخت ترین پیچ های جاده ای هم رنگ می بازد حتی برخی شوفرها، خود را مجاز به سبقت در پیچ هایی سخت و کور می دانند. «در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای / سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!» این شعر طنز، دلنوشته یک راننده جاده است.
    قانون نظم در ایران و فرنگ

    «وجه منفی خیابان های تهران رانندگی عجیب رانندگان تهرانی است که من را به عنوان یک شهروند فرانسوی شوکه کرد. از رانندگی عجیب تهرانی ها شوکه شدم!» این را « پی یر ونسان» استاد دانشکده معماری پاریس که از تهران بازدید کرده بود، گفت. البته وی این را هم اضافه کرد که « به طور حتم بسیاری از شهروندان تهرانی هنگام رفت و آمد در این شهر دچار مشکل هستند و فقط باید بگویم خدا به حال شهروندان مسن و معلول تهران رحم کند.» خوب شد ایشان حرکت خودروها را با دنده عقب در بزرگراه مشاهده نکرد!
    فردگرایی و رعایت نکردن حقوق دیگران نه تنها هنگام رانندگی، بلکه در زمان حادثه نیز بروز و نمود دارد که البته نمی توان این مورد را تنها ویژگی رانندگان ایرانی دانست، بلکه مساله به نوعی همه گیر است.
    به همین دلیل، پژوهشگران اروپایی به فکر اجرای یک طرح در کشور کرواسی افتادند تا همه خودروها به یک سیستم «تماس بی سیم با اورژانس» مجهز شوند. در چنین مواقعی هنگام حادثه، این سیستم به طور خودکار با نیروهای امداد تماس برقرار خواهد کرد.
    و دست آخر این که...

    رعایت نکردن انضباط در فرهنگ رانندگی، ریشه در عوامل زیادی دارد؛ از جمله نبودآموزش های مناسب، نهادینه نشدن احترام به حقوق دیگران، جاده و خودروهای غیراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرایی و ترجیح منافع خود بر دیگران.
    گرچه رانندگی به عنوان یک فرهنگ شهروندی محسوب می شود، اما کارهای فرهنگی موثر چندانی در این حوزه صورت نگرفته است.
    نمی توان صرفا به ارائه آمار و سیاهه ای از اقدامات فرهنگی در این حوزه بسنده کرد، چون نتیجه یک کار موثر در انضباط رانندگی نه در ارائه گزارش ها بلکه در کف خیابان ها نمایانگر خواهد شد.
    نکته این که چنانچه این فرهنگ همسان با هنجارهای شهروندی تعریف و تعیین نشود آنچه رخ خواهد داد نابهنجاری و دست اندازی به حقوق دیگران خواهد بود. البته جامعه به مرور و در صورت تکرار در برابر این نوع از ناهنجاری ها واکسینه خواهد شد و مبادا چنین شود.
    شلوغی بازار و ترافیک خیابان، حفاری های سازمان ها در خیابان، نخاله های ساختمانی، عبور بی قاعده عابران از خیابان و اضافه بر اینها فرارسیدن شب عید، گلوی خیابان را سخت فشرده و صدای بوق هشدار ماشین ها را درآورده است این هشدار را باید جدی گرفت...
    ویرایش توسط marjanr : 2014-09-11 در ساعت 13:02

  16. 2 کاربر از marjanr برای این مطلب تشکر کرده اند : nalbandi (2014-09-14),بهمن پور (2014-09-12)
  17. #19
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 8 تشکر : 16
    مورد تشکر: 14 مرتبه تشکر شده در 7 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    marjanr آنلاین نیست.

    توجه

    طلاق



    بررسیها نشان می دهد از هر چهار ازدواج در کشور یک ازدواج در سال اول زندگی به طلاق ختم می شود.
    در کشور ما هیچ نهادی، مهارتهای زندگی را به نسل جوان آموزش نمی دهد و این امر در کنار مشکلاتی از جمله مهیا نبودن امکانات زندگی باعث شده تا بسیاری از ازدواجها در سال اول زندگی به طلاق ختم شود.
    در کشور ما به علت وجود عوامل متعدد، نهاد خانواده متزلزل و آسیب پذیر شده است.
    همچنین بررسیها نشان می دهد درصد بالایی از طلاقها در سال اول زندگی رخ می دهد و این در حالی است که در مناطق مرفه نشین این میزان آمار بالاتر است.
    در شهری همچون تهران مسائل اقتصادی عامل افزایش پدیده طلاق نیست و باید علت آن را در عدم آموزش مهارتهای زندگی جستجو کرد. چرا که بسیاری از جوانان در زمان آغاز زندگی مشترک هیچ آشنایی با مسائل و مشکلات زندگی ندارند.
    دو انسان با فرهنگ، منش، خانواده و نگرشهای متفاوت در زیر یک سقف زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. در حالی که هیچ نهادی برای آشنایی آنان با مسائل زندگی تلاش و اقدامی نمی کند و این امر باعث می شود تا امروز با آمار نگران کننده ای در خصوص طلاق و زنان مطلقه مواجه باشیم.
    امروزه ازدواجها به صورت شتاب زده انجام می شود و چون انسانها در برخوردهای اول رفتار و واقعیت وجودی خود را بروز نمی دهند پس از ازدواج، رفتارهای نمایشی همچون پرده ای کنار می رود و رفتارها و چهره واقعی دو زوج نمایان می شود و در آن شرایط است که دو جوان احساس می کنند که به اندازه جغرافیای انسانی از یکدیگر فاصله دارند و وقتی راه حلی برای مسئله نیاموخته اند بنابراین به پاک کردن صورت مسئله اقدام می کنند و تقاضای طلاق می دهند.

  18. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : nalbandi (2014-09-14)
  19. #20
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    سوال3-یکی از عوامل اصلی طلاق در خانواده ایرانی وجود بزرگترین دشمن خانگی و همه گیر که همان ماهواره به ظاهر فقط فیلم و آهنگ است
    مصرف موادمخدر، خشونت، دخالت والدين و گاهي فقر
    نارضايتي از روابط زناشويي
    فرهنگ گفت و گو در ميان خانواده‌هاي ايراني پايين آمده است و مطابق تحقيقاتي که انجام گرفته مشخص شده که مدت زمان گفت و گو بيشتر از 15 دقيقه نمي‌شود
    بخش ديگري از عوامل موثر در طلاق مشکلات اقتصادي، ناباروري، عدم شناخت يا معيارهاي نادرست و ازدواج‌هاي اينترنتي و آشنايي در پارک و اتوبوس و اماکن عمومي‌است و همانطور که اشاره شد در مناطق مختلف طلاق علل متفاوتي دارد.
    از نظر اجتماعي تغيير در فضاي جامعه و آشنا شدن مردم بويژه زنان با حقوقشان يکي از علل رشد طلاق است. همچنين گسترش سازمان‌هاي حمايتي و حمايت‌هاي اجتماعي از مطلقين بويژه زنان مطلقه از ديگر عوامل رشد اين پديده است. نکته ديگر قانون به روز شدن مهريه است.
    یکی دیگر از عوامل طلاق چشم و هم چشمی است که در میان مردم باب شده است
    یکی دیگر از علل طلاق تورم و بیکاری علل اقتصادی طلاق

  20. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : بهمن پور (2014-09-12)
صفحه 2 از 7 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •