به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 64
  1. #21
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 6 تشکر : 2
    مورد تشکر: 9 مرتبه تشکر شده در 6 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    افشارلو آنلاین نیست.
    1-

    فرهنگ مقوله ای است که بار معنایی متعدد و متفاوتی دارد. در نظام مندی جمهوری اسلامی وقتی صحبت از فرهنگ، مبانی دین مبین اسلام و الزامات این مبانی می آید و از طرفی رسومات آداب، عرف های اجتماعی، معیارها و شاخصه هایی که دین ما در حوزه اعتقادات ترسیم کردند می گوییم اینها جزء داشته های فرهنگی ماست و همه ما به عنوان کسانی که در زیر بیرق جمهوری اسلامی حیات ظاهری داریم و میخواهیم به حیات واقعی برسیم صحت این ادعا را کاملا تأیید می کند، که فرهنگ و مبنای فرهنگی ما باید اصیل و اسلامی باشد.
    اما چرا مایی که این ادعا را می کنیم در حوزه مصداقی عملاً نسبت به مسائل فرهنگی اهتمام لازم را نداریم و یا غافل هستیم. باید گفت: یکی از آفت های جدی ضعف فرهنگ کار جمعی، تعدد و کثرت نهادهای فرهنگساز و آنهایی که متولی فرهنگ هستند و متوجه پروسه های فرهنگی هستند می باشد.
    هرکدام بدنبال این مطلب است که سبقت را در مقام رقابت برای این کار فرهنگی که انجام داده برباید. کما اینکه با توجه به همان فرهنگ اصیل اسلامی ما، هرکسی که کاری انجام بدهد متناسب با این مبانی عین افتخار و عین تکلیف است و توفیق مزاعف است به این معنا نیست که نهادهای دیگر تعطیل شده یا غافل مانده است، یا کارش را انجام نداده است. پس یکی از ضعف های اساسی فرهنگ کار جمعی خود متولیان فرهنگی اند. آن هم به دلیل تعدد و کثرت و کارهای موازی است. وقتی کار موازی بشود در این راستا عملا آن روحیه تعامل و تعاون و هماهنگی گروه ها، احزاب، جناح ها، مردم، قومیت ها و اقلیت ها از هم گسسته می شود. و هرکسی متناسب با آن کار فرهنگی یک گزارش یا عملکردی دارد و این عملا توان جمعی کار فرهنگی و فرهنگ کار جمعی از جامعه هدف گرفته می شود. بر این اساس پیشنهادمی شود که برگردیم به همان معیارها و شاخص ها و بایسته های بحث حکومت اسلامی و مبانی آنها که مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان به آنها اشاراتی داشتند. ما ادعا داریم می خواهیم حکومتی و تمدنی را تثبیت کنیم که این تمدن موجبات الگو باشد و برای تمام ملل و نحل و نه برای یک مقطع خاص بلکه تا دنیا دنیاست ماندگار بماند. پس باید هزینه هایش را بپردازیم و از این سبقت ها و رقابت های نسبی دست برداریم و با کمال افتخار، تعامل و هماهنگی را داشته باشیم. پیش به سوی یک فرهنگ و آن هم کار جمعی و دست یاری خدا و اراده ی خدا با کار جمعی است و کار انفرادی محکوم به شکست و استکبار است.

  2. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : selinanazi (2014-09-13)
  3. #22
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 6 تشکر : 2
    مورد تشکر: 9 مرتبه تشکر شده در 6 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    افشارلو آنلاین نیست.
    2چرا در روابط اجتماعي، حقوق متقابل رعايت نمي شود؟
    یکی از امور مهمی که در جامعه اسلامی باید مورد بررسی قرار گیرد توجه به حقوق متقابل افراد است، حقوقی که با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در برخی از موارد مورد بی‌توجهی قرار گرفته است.
    روابط و ارتباطات اجتماعی سالم، بنیاد جامعه را می سازد، روابط اجتماعی، افزون بر اینکه تأثیرات شگرفی بر روان شخص به جا می‌گذارند و روحیات وی را متأثر می‌کنند، همچنین تأثیرات به سزایی نیز بر جامعه به جا می‎گذارند.
    هرچه شخصیت فرد قوی و استوارتر باشد، تأثیرات وی بر جامعه بیشتر خواهد بود. کاهش یا افزایش دایره نفوذ هر کسی بر جامعه ارتباط تنگاتنگی باخصوصیات و صفات وی دارد.
    آنچه تحت عنوان حقوق متقابل، هر فردی انتظار دارد در حق او مراعات شود اگر چنانچه از ناحیه همه افراد جامعه رعایت شود موجبات تحقق آزادی اجتماعی را در جامعه فراهم می کند. اگر این آزادی اجتماعی در جامعه حکم فرما باشد حقوق همه افراد حفظ خواهد شد و در جامعه ای عالی سیر انسان به سمت مقصد کمال با سرعت پیش خواهد رفت.
    اگر كمي دقيق‌تر به اوضاع پيرامونمان نگاه كنيم، براحتي مي‌بينيم كم نيستند افرادي كه به خود اجازه مي‌دهند براي نفع شخصي خود از حقوق ديگران بگذرند و اگر بخواهيم بي‌رو دربايستي به اين مساله نگاه كنيم، حتي گاهي اوقات خود ما نيز ابايي نداريم كه قواعد حقوق متقابل شهروندي را زير پا بگذاريم.
    ما انسان ها انتظار داریم تمامی حقوق برای ما محفوظ باشد، کسی به مال ما، به جان ما، به آبروی ما تعرضی نکند اما خودمان اگر در شرایطی قرار بگیریم به راحتی جزو کسانی خواهیم بود که این حقوق را برای دیگران مراعات نمی کنند؟ هر فردی برای پاسخ به این سوال به درون خود مراجعه خواهد کرد و اموری را در درون خود می یابد که در واقع اسیر آن هاست.

  4. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : selinanazi (2014-09-13)
  5. #23
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 6 تشکر : 2
    مورد تشکر: 9 مرتبه تشکر شده در 6 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    افشارلو آنلاین نیست.
    3 طلاق مانند هر پديده ديگرى اجتماعى داراى ريشه‏هاى مختلفى است كه بدون بررسى دقيق و مقابله با آن جلوگيرى از بروز چنين حادثه‏اى مشكل است، و لذا قبل از هر چيز بايد به سراغ عوامل طلاق برويم و ريشه‏هاى آن را در جامعه بخشكانيم، اين عوامل بسيار زياد است كه امور زير از مهمترين آنها است: الف- توقعات نامحدود زن يا مرد يكى از مهمترين عوامل جدايى است، و اگر هر كدام دامنه توقع خويش را محدود سازند، و از عالم رؤياها و پندارها بيرون آيند، و طرف مقابل خود را به خوبى درك كنند، و در حدودى كه ممكن است توقع داشته باشند، جلوى بسيارى از طلاقها گرفته خواهد شد.

    ب- حاكم شدن روح تجمل‏پرستى و اسراف و تبذير بر خانواده‏ها عامل مهم ديگرى است كه مخصوصا زنان را در يك حالت نارضايى دائم نگه مى‏دارد، و با انواع بهانه‏گيريها راه طلاق و جدايى را صاف مى‏كند.

    ج- دخالتهاى بيجاى اقوام و بستگان و آشنايان در زندگى خصوصى دو همسر، و مخصوصا در اختلافات آنها، عامل مهم ديگرى محسوب مى‏شود. تجربه نشان داده است كه اگر هنگام بروز اختلافات در ميان دو همسر آنها را به حال خود رها كنند و با جانبدارى از اين يا از آن دامن به آتش اين اختلاف نزنند چيزى نمى‏گذرد كه خاموش مى‏شود، ولى دخالت كسان دو طرف كه غالبا با تعصب و محبتهاى ناروا همراه است كار را روز به روز مشكلتر و پيچيده‏تر مى‏سازد. البته اين به آن معنا نيست كه نزديكان هميشه خود را از اين اختلافات دور دارند، بلكه منظور اين است كه آنها را در اختلافات جزئى به حال خود رها كنند، ولى هر گاه اختلاف به صورت كلى و ريشه‏دار درآمد با توجه به مصلحت طرفين، و اجتناب و پرهيز از هر گونه موضع‏گيرى يك جانبه و تعصب‏آميز دخالت كنند، و مقدمات صلحشان را فراهم سازند.

    د- بى‏اعتنايى زن و مرد به خواست يكديگر، مخصوصا آنچه به مسائل عاطفى و جنسى برمى‏گردد، مثلا هر مردى انتظار دارد كه همسرش پاكيزه و جذاب باشد، همچنين هر زن نيز چنين انتظارى از شوهرش دارد، ولى اين از امورى است كه غالبا حاضر به اظهار آن نيستند، اينجا است كه بى‏اعتنايى طرف‏ مقابل و نرسيدن به وضع ظاهر خويش و ترك تزيين لازم، و ژوليده و كثيف بودن، همسر او را از ادامه چنين ازدواجى سير مى‏كند، مخصوصا اگر در محيط زندگانى آنها افرادى باشند كه اين امور را رعايت كنند و آنها بى‏اعتنا از كنار اين مساله بگذرند. به همین جهت در روايات اسلامى اهميت زيادى به اين معنى داده شده، چنان كه در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم:«لا ينبغى للمرأة ان تعطل نفسها»:" سزاوار نيست كه زن خود را بدون زينت و آرايش براى شوهرش بماند « مكارم الاخلاق، صفحه 107 و 91» و در حديث ديگرى از امام صادق (ع) آمده است كه فرمود:« و لقد خرجن نساء من العفاف الى الفجور ما اخرجهن الا قلة تهيئة ازواجهن!»: زنانى از جاده عفت خارج شدند و علتى جز اين نداشت كه مردان آنها به خودشان نمى‏رسيدند" «مكارم الاخلاق، صفحه 107 و 91»!
    ه- عدم تناسب فرهنگ خانوادگى و روحيات زن و مرد با يكديگر نيز يكى از عوامل مهم طلاق است، و اين مساله‏اى است كه بايد قبل از اختيار همسر دقيقا مورد توجه قرار گيرد كه آن دو علاوه بر اينكه" كفو شرعى" يعنى مسلمان باشند،" كفو فرعى" نيز باشند، يعنى تنها تناسبهاى لازم از جهات مختلف در ميان آن دو رعايت شود، در غير اين صورت بايد از بهم خوردن چنين ازدواجهايى تعجب نكرد. علاوه بر عوامل فوق می توان علل زیر را نیز به عنوان علل و عوامل طلاق در جوامع مطرح نمود: در جوامع سنتي، علل طلاق عبارت بودند از :مسائل ومشكلات مالي ،اعتياد ،وجود همسر جديد خشونت و بد رفتاري مردان (و عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان دخالت هاي ديگران ولی در در جوامع صنعتي امروزی علل و عوامل طلاق عبارتند از:
    1- عدم تعلق خاطر زن ومرد به همديگر. در اينحالت زن و مرد احساس مي كنند ديگر از نظر عاطفي و روحي نمي توانند به همسر خود كمكي كنند يا كمكي بگيرند .
    2- افزايش آگاهي زنان از حقوق خود.

    3-اختلاف سليقه بين زوجين .

    4- عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان

  6. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : selinanazi (2014-09-13)
  7. #24
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 6 تشکر : 2
    مورد تشکر: 9 مرتبه تشکر شده در 6 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    افشارلو آنلاین نیست.
    4 چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
    شوخی نیست که یک ملت هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند؛ چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت میرود. تنها در دوران پس از انقلاب، حداقل 700 هزار قبر برای کشتههای رانندگی حفر شده و دست کم 15 میلیون نفر مجروح شدهاند که تعدادی از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...
    امروزه رانندگي بخشي از زندگي اجتماعي شده است و همانگونه كه هر اجتماعي نياز به نظم و انضباط دارد تا بتواند سرپا بماند در فرهنگ و رفتار رانندگي نيز نبود انضباط و بي توجهي به نظم و حق و حقوق ديگران به غير از هرج و مرج حاصلي نخواهد داشت و به عبارتي سنگ روي سنگ بند نمي شود.
    یکی از دغدغه های اجتماعی، رعایت نکردن قوانین حکومتی و رعایت نشدن انضباط در سطح جامعه است، قوانین راهنمایی ورانندگی به عنوان ضامن امنیت آمد و شددر کشور از انضباط خاصی پیروی می کند که متاسفانه رعایت نکردن این قوانین موجب شده که تردد در جاده های برون شهری و معابر عمومی شهری به شدت آسیب پذیر شود و آمار فزاینده تخلفات حاکی از رعایت نشدن انضباط در رانندگی است.
    متاسفانه کسانی هستند که کلادر امور زندگی و جامعه نظم و انضباط را مورد توجه قرار نمی دهند و توجه به این موضوع ندارند که نظم در امور زندگی باعث پیشرفت جوامع می گردد و یکی از مشکلاتی که امروز گریبانگیر سلامت روحی و روانی بسیاری گشته است عدم رعایت نظم عمومی می باشد.

    مواردی از بی نظمی ها
    1 – ایجاد ترافیک :
    رعايت نظم و ايمني، احترام به حقوق ديگران در ترافيك و بهره مندي از اخلاق رانندگي نشانه مهم از وجود اخلاق و انضباط در اجتماع است. بايد توجه داشت كه خوب راندن خودرو يا موتوسيكلت با رانندگي صحيح فرق دارد. آموزش عملي رانندگي و رعايت علائم و هشدارهاي ترافيكي نيز براي حفظ نظم لازم است اما كافي نيست چرا كه مهمتر از خوب راندن، داشتن انضباط و فرهنگ رانندگي و رعايت حقوق ديگران است. پس براي اين كه وقتي پشت فرمان خودرو يا موتوسيكلت مي نشينيم خودخواهانه و سلطه گرانه رانندگي نكنيم نياز به آموزش و فرهنگ سازي است.
    یکی از بی نظمی ها و بی انضباطی های عمومی در حال حاضر در امور رانندگی و ایاب و ذهاب در امر ترافیک می باشد که بیشترین بی نظمی های عمومی در همین رابطه انجام می گردد که مشکلات ترافیکی ایجاد شده در شهرها، باعث خستگی و بیماری های جسمی و روحی می گردد و ساعت ها عمر انسان ها به هدر می رود و اگر واقعاً این موضوعات بررسی و حاشیه های آن مورد توجه قرار گیرد خواهیم دید چه سرمایه های انسانی و مادی و معنوی از بین می رود، اصولاً رعایت نظم و انضباط با زور و جریمه به اجرا در نمی آید شاید برای مدتی کوتاه بازدارنده باشد ولی چنانچه با کار فرهنگی و رفع مشکلات و موانع موضوع مورد توجه قرار گیرد حتماً اثر آن مثبت تر و برای رشد اجتماعی و فرهنگی بسیار مفید خواهد بود.
    به قول ازسردار مومني: ترافيك بر سه محور راه، انسان و وسيله نقليه متمركز است و از آنجا كه سازندگان وسايل نقليه و بهره برداران و كاربران آن نيز انسان هستند پس مي توان گفت ترافيك يك بحث انساني است و انسان نيز موجودي اجتماعي است. بنابراين براي كنترل و بهبود آن بايد رويكرد آموزشي – فرهنگي داشته باشيم. در اين ميان پليس راهنمايي و رانندگي به عنوان نرم ترين و اجتماعي ترين بخش پليس در سال هاي اخير، قانون جامعه محوري و مشاركت پذيري را به مرحله اجرا درآورده و با جلب اعتماد و مشاركت مردم در حل بحران و مديريت غول ترافيك تلاش خود را آغاز كرده است. به گفته وي، ترافيك معضلي است كه وقت و زمان مردم را درگير كرده و اگر مهار نشود تهديدي جدي براي جان و سلامتي مردم به شمار مي رود.
    2 - عبور از چراغ قرمز :
    در سالهای گذشته و خصوصا دهه هفتاد این مشکل در مورد اتومبیلها وجود داشت که خوشبختانه با کارزارهای تبلیغاتی صحیح فرهنگ ایستادن پشت چراغ قرمز تا حد زیادی در بین اتومبیلها جا افتاده ولی هنوز با مشکلاتی مواجه هستیم .
    3 – عبور عابر پیاده از چرغ قرمز :
    در اینجا منفعت طلبی شخصی نقش اول را بر عهده دارد. عابری که موقع چراغ قرمز از لابه لای اتومبیل ها رد می شود اگر لحظه ای خود را جای رانندگانی که برخی از آنها واقعا عجله دارند باز چنین کاری خواهد کرد؟.
    ممکن است بعضی ها بگویند :چرا برای عابران پیاده که برای عبور از عرض خیابان قوانین و مقررات را رعایت نمی‌کنند، جریمه‌ای در نظر نمی‌گیرند؟ باید در پاسخ به این سوال باید گفت : زمانی که یک عابر پیاده می‌داند که اگر از این بخش از خیابان یا بزرگراه عبور کند حتما اتفاق ناگواری برای او به وقوع می‌پیوندد، ضمانت اجرایی از این بالاتر هم می‌تواند باشد؟ بالاتر از جان مگر ضمانت اجرایی دیگری وجود دارد؟ عابر پیاده باید به این موضوع مهم برسد که اگر از خیابان عبور کند احتمال دارد به شیئی آهنی‌ به نام خودرو برخورد ‌کند که شاید به خاطر این اشتباه جانش را از دست بدهد.اکنون در جامعه ما باید این حس برای عابران پیاده ایجاد شود .

  8. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : selinanazi (2014-09-13)
  9. #25
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 5 تشکر : 11
    مورد تشکر: 5 مرتبه تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    selinanazi آنلاین نیست.
    1-چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟"
    نهادینه کردن فرهنگ کار جمعی 60 سال در ایران طول می‌کشد



    «سبک زندگی» به گفته مقام معظم رهبری به همه مسائلی بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند، مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف و ...

    سرویس «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران در سلسله گفت‌وگویی با جامعه‌شناسان و صاحبنظران بار دیگر با پرداختن به مفهوم «سبک زندگی» که در قالب 20 پرسش مهم از سوی معظم‌له مطرح شد، به آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه می‌پردازد.

    یک روانشناس و محقق علوم رفتاری، درباره "چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟" که یکی از پرسش‌های مطرح درزمینه "سبک زندگی" بود، یک عامل عدم کار جمعی در فرهنگ ایران را سوء مدیریت، بحران‌های سیاسی، عوامل اقتصادی و مسائل پرورشی در خانواده‌ها دانست و گفت: نهادینه کردن فرهنگ کار جمعی در ایران حداقل 60 سال به طول خواهد انجامید.


  10. #26
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 5 تشکر : 11
    مورد تشکر: 5 مرتبه تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    selinanazi آنلاین نیست.
    2چرا در روابط اجتماعی حقوق متقابل رعایت نمی شود ؟
    اصولاً در طبیعت انسان ها شرائط زندگی به شکلی قرار داده شده است که به جهت نیازها و رفع مشکلات و پیشبرد اهداف باید زندگی بصورت اجتماعی و گروهی و دارای روابط باشد چرا که اگر غیر از این بخواهیم امکان نتیجه مطلوب در پی نخواهد داشت . این روابط هم دارای حسنات زیادی است و هم دارای تعارضات و منشأ اختلافات و مقابله می باشد. در طبیعت حیوانات هم به نوعی نیاز به روابط و زندگی اجتماعی و گروهی می باشد تا در جهت بقاء و توازن طبیعت خلاء ایجاد نشود . نباتات هم در تولید مثل و رشد و نمو نیاز به روابط و اجتماع دارند پس با این نتیجه در می یابیم که روابط اجتماعی یک اصل انکار ناپذیر در طبیعت و خلقت جهان است که خالق هستی نیز در بوجود آوردن آن نظم و انضباط و اجتماع آنها را در تکمیل جهان هستی لازم و ملزوم یکدیگر دانسته که در آیات متعدد در قرآن به آن اشارات فراوانی نموده است .به مواردی که چرا در روابط اجتماعی حقوق متقابل رعایت نمی شود اشاره نمایم :
    1 ـ عدم تقوا و ایمان و اعتقاد در وجود بعضی از انسان ها
    2 ـ پایین بودن سطح فرهنگها و برخوردها در بعضی از اقشار جامعه
    3 ـ عدم وجود آموزش های لازم در طبقات مختلف جامعه
    4 ـ عدم وجدان کاری و بی اعتنائی به تعهدات فردی
    5 ـ حُب دنیا و مقام و متوسل شدن از راههای غیر شرعی برای رسیدن به آن
    6 ـ پیروی از هوا و هوس و راه شیطان
    7 ـ عدم اجرای عدالت در بعضی از قوانین و مقررات حاکمیتی توسط بعضی از مجریان
    8 ـ ایجاد نظام باند بازی و کاغذ بازی در گروههای سیاسی و حزبی
    9 ـ پارتی بازی سیاسی بازی در انتصابات و توزیع پست های کلیدی و مدیریتی به برخی از افراد ناکارآمد
    10 ـ خود بزرگ بینی و خود برتر بینی در بعضی از افراد جامعه
    11 ـ بکارگیری تعصبات قومی و قبیله ای در اجرای حقوق شهروندی
    12 ـ عدم احساس مسئولیت در افراد جامعه نسبت به همدیگر
    13 ـ عدم نظارت کافی در اجرای قوانین و مقررات و کنترل آن

  11. #27
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 5 تشکر : 11
    مورد تشکر: 5 مرتبه تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    selinanazi آنلاین نیست.
    3 افزایش طلاق‌ها فقط دامنگیر پایتخت نیست و در سال‌های اخیر، رشد آماری آن در استان‌های سنتی ـ که روزگاری آن را مکروه‌ترین حلال خداوند می‌دانستند ـ هم شتاب گرفته و خبرها در این زمینه چنان تکراری شده است که دیگر رسانه‌ها هم برای اعلام دوباره آنها دودل هستند.بحران طلاق اما حتی اگر خبرهایش به خیال رسانه‌ها تکراری شود و خط بخورد، همچنان ادامه دارد و مثل زخمی چرکین است که گذر زمان، فقط آن را عمیق‌تر و دردناک‌تر می‌کند.مثال‌هایی از عوامل خانوادگی موثر در افزایش طلاق نیز عبارتند از: الگوهای تربیتی که خانواده برای تربیت فرزندان به کار می‌گیرد، سابقه طلاق در خانواده‌های زوج‌ها و درگیر بودن یا نبودنش با آسیب‌های اجتماعی دیگری همچون اعتیاد.

  12. #28
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Sep 2014
    نوشته ها : 5 تشکر : 11
    مورد تشکر: 5 مرتبه تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    selinanazi آنلاین نیست.
    4 رعايت نكردن انضباط در فرهنگ رانندگي، ريشه در عوامل زيادي دارد؛ از جمله نبودآموزش هاي مناسب، نهادينه نشدن احترام به حقوق ديگران، جاده و خودروهاي غيراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرايي و ترجيح منافع خود بر ديگران. گرچه رانندگي به عنوان يك فرهنگ شهروندي محسوب مي شود، اما كارهاي فرهنگي موثر چنداني در اين حوزه صورت نگرفته است. نمي توان صرفا به ارائه آمار و سياهه اي از اقدامات فرهنگي در اين حوزه بسنده كرد، چون نتيجه يك كار موثر در انضباط رانندگي نه در ارائه گزارش ها بلكه در كف خيابان ها نمايانگر خواهد شد. نكته اين كه چنانچه اين فرهنگ همسان با هنجارهاي شهروندي تعريف و تعيين نشود آنچه رخ خواهد داد نابهنجاري و دست اندازي به حقوق ديگران خواهد بود. البته جامعه به مرور و در صورت تكرار در برابر اين نوع از ناهنجاري ها واكسينه خواهد شد و مبادا چنين شود.
    شلوغي بازار و ترافيك خيابان، حفاري هاي سازمان ها در خيابان، نخاله هاي ساختماني، عبور بي قاعده عابران از خيابان و اضافه بر اينها فرارسيدن شب عيد، گلوي خيابان را سخت فشرده و صداي بوق هشدار ماشين ها را درآورده است اين هشدار را بايد جدي گرفت...

  13. #29
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    بر اساس تحلیل‌های کارشناسان در امر طلاق، پنج عامل عمده برای طلاق برشمردند؛ انتظارات بیجا و متوقعانه طرفین نسبت به همدیگر، نبود تفاهم مشترک، تکراری شدن برای همدیگر، دخالت‌های خانواده ها و تنوع طلبی جنسی از جمله این عوامل هستند.
    فرهنگ تجمل گرایی و مصرف گرایی که این روزها بین مردم کلان شهرها باب شده است و زمینه را برای تضعیف ریشه های بنیان خانواده، افزایش طلاق و به وجود آمدن فساد را فراهم می کند باید به طور ویژه مورد توجه مسئولین امر قرار گیرد و با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری، توجه و تلاش ویژه ای را می طلبد.
    دلايل احتمالى از هم‌گسيختگى زناشوئى از طريق طلاق، تقريباً بى‌شمار هستند، زيرا پيوند زناشوئي، دو شخصيت منحصر به‌فرد با دو زمينهٔ متفاوت را براى زندگى در زير يک سقف گرد هم مى‌آورد. شايد مهمترين دليل طلاق اين است که پيش از ازدواج، يک‌طرف زناشوئى از طرف ديگر چشمداشت‌هاى بيش از حدى دارد. اين چشمداشت‌ها عبارتند از: منزلت اجتماعي، رابطه جنسي، اشتهار، سلامت جسماني، امنتى شغلى و نقشى که يک فرد از همسر خود انتظار دارد. وانگهي، در جوامع صنعتى امروزي، عشق و علاقهٔ پرشور يکى از عوامل مهم زندگى زناشوئى به‌شمار مى‌آيد. پيش از ازدواج، يک زوج معتقد هستند تا زمانى‌که عشق آنها به همديگر فروکش نکند، بر هر مشکلى مى‌توان فائق آمد. آنها به زودى تشخيص مى‌دهند که آتش عشق پيشين آنها فروکش کرده و براى حل مسائل خود بايد راه‌هاى عملى‌ترى را در پيش گيرند.
    ویرایش توسط Fanid1960 : 2014-09-14 در ساعت 00:16

  14. #30
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    9 اختلاف مهم زناشویی که زندگی را به طلاق می کشاند


    وجود اختلاف در بین افراد و به ویژه زن و شوهرها یک امر طبیعی است و نباید انتظار داشته باشیم که یک زن و مرد در زندگی مشترک مثل هم فکر کنند و یا رفتارهای آنان کاملا شبیه به هم باشد .

    سیمین: فکرش را هم نمی کردم که اوضاع زندگی مان این قدر خراب شود.
    بهنام: چرا قبل از ازدواج به من نگفته بودی که علاقه ای به رفت و آمد بافامیل های نزدیک نداری؟
    سیمین: تو چرا به من نگفته بودی که در زندگی فقط به فکر پول هستی؟
    بهنام: من فقط به فکر پولم!؟ واقعا ثابت کردی که در حد سیکل بیشتر نمی فهمی!
    سیمین: باز می خوای مدرک لیسانس ات را به رخم بکشی؟ باز خوبه خدا را شکر وضع مالی ما از خانواده شما بهتر بود وگرنه...

    این دیالوگ ها شبیه گفت و گوهایی است که بین برخی زن و شوهرهایی اتفاق می افتد که قبل از ازدواج به اهمیت تفاوت های شخصیتی و خانوادگی شان توجه نکرده و اصل هم کفو بودن را جدی نگرفته اند. اگر دختر و پسری اهمیت هم کفو بودن را بدانند و با توجه به آن ها تصمیم به ازدواج بگیرند، در زندگی زناشویی بسیار موفق تر و شادتر خواهند بود.

    محرابی، کارشناس و مشاور خانواده : به طور طبیعی انسان ها در بسیاری از جنبه های فردی و شخصیتی با یکدیگر تفاوت دارند و همین تفاوت ها، باعث اختلاف در انگیزه ها، سلایق و دیدگاه های آنان است؛ بنابراین وجود اختلاف در بین افراد و به ویژه زن و شوهرها یک امر طبیعی است و نباید انتظار داشته باشیم که یک زن و مرد در زندگی مشترک مثل هم فکر کنند و یا رفتارهای آنان کاملا شبیه به هم باشد چرا که این امر بسیار بعید و شاید غیر ممکن به نظر برسد. آن چه که مهم است و باید به آن توجه شود نوع و میزان این اختلافات است که با توجه به نسبی بودن آن در بین افراد و زوج های مختلف، فرق می کند و به همین دلیل هم قطعا راهکارهای کاهش اختلافات و درگیری ها نیز تفاوت هایی خواهد داشت و ما نمی توانیم برای همه زوج ها، نسخه واحدی ارائه دهیم.

    آگاهی از تفاوت های فردی، یک اصل غیرقابل انکار
    معمولا دختر و پسرهایی که قبل از ازدواج این واقعیت را پذیرفته و با آگاهی از این تفاوت های فردی، وارد یک زندگی مشترک شده اند، چالش های کمتری را در زندگی خود احساس می کنند زیرا سطح انتظارات خود را از طرف مقابل، بر این مبنا تنظیم می کنند. نکته اساسی در این تفاوت های فردی، این است که اگر زن و شوهر این تفاوت های فردی را به عنوان یک اصل غیر قابل انکار درک نکنند همواره جهان و پدیده های گوناگون زندگی و حتی سطح انتظارات، آرزوها و توانمندی های خود را از دیدگاه خودشان مورد بررسی قرار می دهند و این یعنی شروع اختلاف و هر قدر که تفاوت این متغیرها (انتظارات، آرزوها، توانمندی ها و...) بیشتر باشد میزان درگیری و عمق مشکلات بیشتر خواهد بود. در ادامه به چند مورد از علت های عمده بروز اختلافات زوجین اشاره می کنیم که دختر و پسرها می توانند با توجه به آن ها، تصمیم دقیق تر و اصولی تری برای ازدواج شان بگیرند.

    اختلاف در حوزه معنویت :
    مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی هم کفو نیستند، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت؛ بنابراین در امر ازدواج، بعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید به صورت خاص، مورد توجه قرار گیرد و زن و شوهر مطمئن شوند که در حوزه اعتقادی با هم اختلاف نظر ندارند.

    اختلاف طبقاتی :
    با آن که زوج های روشنفکر و خانواده های میانه رو، معمولا به اختلاف طبقاتی زیاد اهمیت نمی دهند و تلاش می کنند تا خوشبختی خود را با تفاهم و همکاری تضمین کنند، گاهی سطح متفاوت قدرت اقتصادی و طبقه اجتماعی مشکل ساز می شود. اگر زن از قدرت اقتصادی بالاتری برخوردار و متعلق به خانواده متمولی باشد، این موضوع، ممکن است احساس ضعف و ناتوانی را به مرد منتقل کند که در نتیجه سبب عصبانیت و درگیری او با همسرش می شود و یا بر عکس.

    اختلاف سنی :
    میزان اختلاف سن زوجین یک امر نسبی است و نمی توان عدد مشخص و قطعی در باره آن مشخص کرد ولی آنچه که با توجه به شرایط جامعه ما مورد توافق نسبی کارشناسان و صاحب نظران قرار دارد حدود 3 تا 5 سال است، ولی مسلم است اختلاف سنی بیش از یک دهه مشکلات زیادی را به همراه دارد چرا که در این صورت آقا و خانم در 2 دوران متفاوتی از رشد سنی و روانی قرار دارند و بالطبع خواسته ها و انتظارات شان متفاوت است. به طور مثال، اگر خانم ۲۵ ساله باشد در صورت آماده بودن شرایط به فکر ادامه تحصیل و یافتن شغل خوب است، حال آن که شوهر ۵۰ ساله اش قبلا به این اهداف رسیده و تمرکزش بر ثبات زندگی و آماده شدن تدریجی برای خانه نشینی است.

    اختلاف در بهره هوشی و میزان تحصیلات :
    اختلاف زیاد همسران در سطح هوشی و همچنین اختلاف زیاد در میزان تحصیلات، بعضی مواقع، می تواند زمینه ساز مشکل باشد؛ زیرا این 2 نفر در بسیاری از موارد قادر به درک کامل یکدیگر نیستند و این امر سبب ایجاد سوءتفاهم و عدم درک احساسات، عواطف و افکار میان زوجین می شود.

    تفاوت در تیپ شخصیتی :
    به طور قطع زندگی کردن یک فرد برون گرا در کنار یک فرد درون گرا و منزوی، مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت؛ زیرا این 2 نفر هیچ گاه در مسائلی مانند مسافرت، مهمانی رفتن و مهمانی دادن، معاشرت کردن، حضور در اجتماع و بسیاری از جنبه های دیگر به توافق نمی رسند.

    اختلاف در خلق و خوی :
    وجود فاصله زیاد در معیارهای اخلاقی پذیرفته شده زوجین، یکی دیگر از عوامل تنش زا در زندگی محسوب می شود. بعضی افراد عصبانی، خشن، متکبر، خودخواه، از خود راضی و بعضی دارای روحیه ای گرم، خوش برخورد، متواضع و مردم دوست هستند. بنابراین توافق اخلاقی یکی از معیارهای اصلی انتخاب همسر به شمار می رود.

    اختلاف در دیدگاه ها :
    افرادی که نسبت به دنیای اطراف خود همیشه نظر منفی دارند و مدام نیمه خالی لیوان را می بینند، اگر قرار باشد با یک فرد مثبت نگر زندگی کنند به طور قطع مشکل پیدا می کنند، بنابراین دختر و پسرها، قبل از ازدواج، باید به این نکته توجه داشته باشند که دیدگاه طرف مقابل شان درباره زندگی و اتفاقات آن چگونه است.

    اختلاف در علایق و سلیقه ها :
    اختلاف سلیقه یک امر طبیعی است ولی اگر این اختلاف، در راستای توافق و همسویی بین زن و شوهر تعدیل نشود، امکان بروز ناسازگاری افزایش می یابد؛ بنابراین جوانان قبل از ازدواج باید تا حدودی با علایق اصلی یکدیگر آشنا شوند و حداقل، مطمئن شوند که تضادی بین علایق آنها با علایق همسرشان وجود ندارد.

    اختلاف در خواسته ها و آرزوها :
    یکی از مواردی که زمینه بروز درگیری در زندگی را فراهم می کند، همین سطح آرزوها و انتظارات است و بدیهی است که اگر خواسته های یکی از زوجین بسیار ایده آل و رویایی بوده و طرف مقابل دارای توقعات پایین و حداقلی باشد تا زمانی که تعدیل خواسته های رویایی و ارتقای انتظارات ناچیز و سطح پایین انجام نگیرد، همیشه در زندگی مشکل خواهند داشت و شایسته است که در گفت وگوهای قبل از ازدواج جوانان عزیز به این نکته توجه داشته باشند.

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •