به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 64
  1. #31
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    بر اساس تحلیل‌های کارشناسان در امر طلاق، پنج عامل عمده برای طلاق برشمردند؛ انتظارات بیجا و متوقعانه طرفین نسبت به همدیگر، نبود تفاهم مشترک، تکراری شدن برای همدیگر، دخالت‌های خانواده ها و تنوع طلبی جنسی از جمله این عوامل هستند.

  2. #32
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    )عوامل زمینه‏ساز طلاق

    ·مطالعات داخلی

    در این مجال، با عنایت به مجموعه‌ی گسترده‌ای از مطالعات داخلی در موضوع طلاق، عوامل مؤثر بر طلاق را در چند بخش شامل علل فرهنگی‌اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، روان‌شناختی، جنسی و فیزیولوژیکی رده‌بندی می‌کنیم و نمونه‌ای از تحقیقات استنادی را برمی‌شماریم.

    - عوامل فرهنگی‌اجتماعی
    اختلاف تحصیلات زوجین، تفاوت سطح فکری و آگاهی زوجین، انگیزه‌ی ازدواج، نوع همسرگزینی (عدم استقلال در انتخاب شریک زندگی)، نحوه‌ی آشنایی زوجین، شناخت کم نسبت به خصوصیات همسر قبل از ازدواج، شناخت ناکافی خانواده‏های زوجین نسبت به یکدیگر، ضعف در آگاهی از نقش زوجین پیش از ازدواج، نظر مثبت خانواده‌ی فرد نسبت به طلاق، حمایت خانواده از طلاق فرد یا بی‌تفاوتی نسبت به طلاق فرد، تصور مثبت از پیامدهای طلاق، وجود طلاق در میان بستگان، برآورده نشدن انتظارات از نقش همسری، عدم مشورت مردان با زنان در امور زندگی، اختلاف درباره‌ی محل سکونت، وجود اختلافات عقیدتی و مذهبی، پایبند نبودن همسر به مسائل دینی، توجه بیش از حد همسر به فرزندان، تفاوت‌های قومیتی زوجین، زندانی بودن مرد، تفاوت با همسر در نحوه‌ی گذران اوقات فراغت، اختلاف در فرزندپروری، ازدواج تحمیلی، دخالت مستقیم و غیرمستقیم وابستگان و اطرافیان و دوستان در زندگی، سن پایین ازدواج، تفاوت سنی زیاد زوجین، تعداد فرزندان، سوء‌استفاده از مواد و ارتکاب جرم، خشونت خانوادگی از عوامل فرهنگی‌اجتماعی طلاق به شمار می‌آیند.[2]

    - عوامل اقتصادی

    از جمله عوامل اقتصادی زمینه‏ساز طلاق، می‏توان به مواردی چون شرایط اقتصادی نامناسب، اختلاف طبقاتی، پایین‏ بودن درآمدهای خانوار، گرانی، ناتوانی مالی، تورم، فقر اقتصادی، از دست دادن شغل، بیکاری شوهر، کاهش قدرت خرید، کاهش رفاه، بالا رفتن هزینه‌ی زندگی و پایین آمدن استاندارد زندگی و تأثیر آن بر دهک‏های پایین درآمدی، اشتغال زنان در خارج از منزل، عدم پرداخت نفقه، مشاغل پایین مرد، مشخص نبودن شغل زوج، عدم رضایت از شغل همسر، عدم مدیریت امور مالی خانواده، عدم حمایت اقتصادی والدین و عدم تأمین معاش خانواده از سوی شوهر اشاره کرد.[3]

    - عوامل اخلاقی

    فساد اخلاقی زن یا شوهر، عدم توافق اخلاقی، سوء‌معاشرت و سوءرفتار، اعمال منافی عفت، عدم توافق اخلاقی، رها کردن زندگی خانوادگی، ترک خانواده، عدم مسئولیت‏پذیری مردان، هوس‌رانی، اعتیاد، می‌گساری، لاابالی‏گری، انحرافات اخلاقی زن، عدم توافق و سازگاری زوجین، فحاشی، بدبینی نسبت به شوهر، بدبینی شوهر نسبت به زن، سوء­اخلاق و سوءرفتار زوجین، عدم اعتماد زوجین به یکدیگر، بی‌احترامی زوجین به هم، اعمال خشونت فیزیکی به همسر، عدم اعتماد زوج به همسر، خودخواهی همسر، عدم توافق اخلاقی بین زن و شوهر، مشکل زوجین در حل مسئله، کاهش رضایت‌مندی زناشویی، ضعف در کارایی خانواده، کاهش حمایت­های خانوادگی از زوجین، ضعف در ایفای نقش‌های همسری و انگیزه‌های واهی در ازدواج.

    - عوامل روان‌شناختی

    عوامل روان‌شناختی و فردی شامل عوامل ارثی و فیزیولوژیک، ویژگی‏های شخصیتی، روانی و مانند آن است که از مهم‏ترین این عوامل می‌توان به وجود اختلالات و ناهنجاری‏های روانی در خانواده و زندگی زناشویی، احساس تنفر و پایان عشق و علاقه‌ی طرفین به یکدیگر، ویژگی‏های روانی و عصبی غیرقابل تحمل، خلق بی‌ثبات، عصبی بودن همسر، دلواپسی مزمن و بدبینی مفرط همسر، احساس افسردگی، ترس مرضی، تصورات پارانوئیدی، روان‏پریشی، حساسیت‏های روحی، وسواس فکری و عملی، اضطراب، خصومت با یکدیگر، عدم علاقه، تفکر غیرمعمول و باورهای غیرمنطقی اشاره نمود.[4]

    - عوامل جنسی

    وجود عادات جنسی ناپسند در مردان، انحرافات جنسی مرد، عدم تمکین زن، ضعف عملکرد جنسی، کوتاهی در انجام وظایف زناشویی، عقیم بودن مرد یا زن، اختلاف در سلایق جنسی، خیانت مرد به زن، خیانت زن به مرد، مراجعه به مشاورین مرد در امور جنسی، عدم آراستگی جنسی زن، تنوع‌طلبی جنسی مردان، مقایسه‌ی فعالیت جنسی همسر با زنان دیگر از طرق مختلف، عدم تفاهم جنسی زن و مرد، ناتوانی جنسی زن یا مرد، سردمزاجی جنسی زن یا مرد، ازدواج مجدد، چندزنی بودن مرد و وجود شخص ثالث، از جمله عوامل جنسی هستند.[5]

    - عوامل فیزیولوژیک و محیطی

    اختلاف سنی زوجین، بی‏فرزندی، بیماری مستمر زن یا مرد، زودرسی ازدواج، محل تولد زوجین، شمار افراد خانواده و تعداد فرزندان زوجین.

    · مطالعات خارج از کشور

    برخی از عوامل زمینه‏ساز طلاق در تعدادی از مطالعات خارج از کشور، عبارت‌اند از:

    در مطالعه‌ی کالمیجن[6]. طرفداری زنان از هنجارهای رهایی و برابری‌طلبی به طور قابل ملاحظه‌ای میزان طلاق را افزایش می‌دهد.[7] افراد مذهبی که رفتارهایشان را اعتقادات آن‌ها تنظیم می‌کند کمتر طلاق می‌گیرند و میزان طلاق در آن‌ها کم است. افراد مذهبی‌تر تحت شرایط خاصی، دست به طلاق می‌زنند[8] و همکارانش در ارتباط با طلاق، نقش زمینه‌های فرهنگی و اقتصادی برجسته نشان داده شده است

  3. #33
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعايت نمی شود؟
    چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی‌شود؟
    به شوخی می‌ماند اگر بخواهیم پیوندی را بین فرهنگ و تمدن غنی ایرانی با فرهنگ رانندگی خود برقرار کنیم! ایرانی جماعت در هرچه تعارفی باشد در رانندگی هیچ تعارف‌بردار نیست؛ به عبارت دیگر در برخی زمینه‌ها باید «زرنگ» بود! برخی جاها که با زرنگ‌بازی هم کار پیش نرود، زبان عریان می‌شود؛ «اوهوی، گاریچی، مگه سَر آوردی، حیف که ماشین هنوز آب‌بندی نشده وگرنه حالیت می‌کردم، مَر...» لطفا خونسرد باشید و این جملات را نشنیده بگیرید، چراکه در غیر این صورت، سر و کله‌تان با زنجیر و قفل فرمان ماشین سخت نوازش خواهد شد!...



    رانندگی و صدای ناموزون آن بر آسفالت خسته شهر قصه ای مکرر و طولانی است که خبرنگاران بسیاری این سوژه را مشق روزنامه خود کرده اند و مسئولان بی شماری هم برای آن جلسه ها گذاشته و طرح ها بایگانی کرده اند.

    سوژه را با نگاهی به فرهنگ نظم در وسط خیابان ها و اتوبان های بی قواره شهر پی خواهیم گرفت.
    سلطان جاده
    شوفرها هم در این جاده ها برای خود ماجراهایی دارند؛ آنان که رانندگی پیشه اصلی شان است، تمام طول و عرض جاده را ملک بلامنازع خود می دانند و درست به همین دلیل مجازند به هر نحو گوی سبقت را بی قاعده از دیگران بربایند تا سهم خود را از خیابان به رخ دیگران بکشند و مهر تائیدی بکوبند بر زرنگی و مهارتشان در رانندگی.

    همگان منظور نیست، بلکه برخی از رانندگان ارجمند کامیون، اتوبوس، نیسان ـ بویژه رنگ آبی آن ـ همچنین تاکسی های نارنجی رنگی که در این شب های عید تمایلی برای رفتن به هیچ مقصدی ندارند و گوششان به هیچ آدرسی آشنا نیست مگر دربستی! آنها حتی بی آن که حقی برای عابران پیاده هم قائل باشند، همچنان به پیش می رانند و سینه خیابان را می شکافند! البته موتوسیکلت ها از هر قاعده و قانونی مستثنا هستند، آنها همه جا حتی در پیاده روها و خطوط ویژه اتوبوس نیز صاحب حق هستند و همیشه بی پروا راهی برای عبور خود از میان جمعیت پیدا می کنند.

    موتورسوارها حتی درصددند راهی به زیرگذر مترو هم پیدا کرده و صدای موتور خویش را در آنجا نیز طنین انداز کنند!

    «در یک سطحی ما زرنگی را می ستاییم، اما بین زرنگی و فرصت طلبی تفاوتی نمی بینیم. یعنی رفتارهای فرصت طلبانه را نیز زرنگی قلمداد می کنیم. این در صورتی است که فرصت طلبی عمدتا با تجاوز به حقوق دیگران همراه است.» این را حسین نوری نیا، جامعه شناس و استاد دانشگاه به «جام جم» می گوید.

    بازگردیم به صحنه نمایش خیابان! رانندگان را اگر به دو بخش تقسیم کنیم، نخست آنها که از خودروی شخصی استفاده می کنند و رانندگانی که رانندگی پیشه آنهاست، تاثیر این شغل بر شخصیت گروه دوم اهمیت ویژه ای دارد.

    شخصیت بسیاری از افراد همچون بازیگران یک نمایش در صحنه کار شکل می گیرد. بررسی آثار شغلی بر شخصیت، در دهه های اخیر بیشتر مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است.

    به این معنی که شخصیت در اثر عوامل مختلفی شکل می گیرد که یکی از آنها محیط کار و نوع شغل است.

    محیط کار اغلب تقاضاهای جدیدی را مطرح می کند که فرد در پاسخ به این تقاضاها به نوعی رفتار خاص روی می آورد که پس از تکرار، آن رفتار به عنوان یک خصیصه شخصیتی در او باقی می ماند. اگر کار را به عنوان یک گروه اجتماعی در نظر بگیریم ـ برای این که عضو این گروه اجتماعی شویم ـ باید با اعضای گروه، کنش متقابل داشته باشیم. گاهی نظم در ادبیات آنها که به صورت نوشته بر بدنه ماشین خودنمایی می کند، همچون نظم آنها در رانندگی است.

    به این نمونه توجه کنید: «منمشتعلعشقعلیمچهکنم» تلاش نکن این زبان فارسی است یعنی؛ «من مشتعل عشق علی ام چه کنم؟» دقت بیشتر بر ادبیات جاده ای می تواند در این زمینه راهگشا باشد. «تو نیکی می کن و در دجله انداز / که شوفر در بیابانت دهد گاز».

    کارشناسان بسیار بر فردگرایی ایرانیان در عرصه های گوناگون اذعان دارند. نوری نیا در این زمینه می گوید: «جامعه ایران به لحاظ اجتماعی هنوز توسعه نیافته است.

    به قول یکی از استادان بالیده نشده است. روحیه خاص گرایی هنوز در ما موج می زند؛ یعنی ما منافع شخصی مان را ذیل منافع جمعی تعریف نمی کنیم. منافع فردی و شخصی مان را مقدم بر منافع جامعه می دانیم؛ نه تنها مقدم می دانیم بلکه نسبت به منافع جامعه تعهدی هم نداریم.»

    دست آخر این که صرف کردن زمان زیاد در جاده، آثار غیرقابل انکاری بر شخصیت راننده ها می گذارد. آنها خسته از ترافیک و کارزار خیابان با حداقل آستانه تحمل، با دیگر رانندگان و عابران برخورد خواهند کرد و این نوع رفتار، واکنش متقابل مخاطب را هم برخواهد انگیخت.
    بر بام سکوی نخست
    در یک جامعه نوین و مدرن شهری، حرکت بین خطوط، رعایت حق تقدم عابران پیاده و توقف پشت چراغ قرمز به اضافه دیگر مقررات راهنمایی و رانندگی ارزش و هنجار محسوب می​شودو بی توجهی به آنها نتیجه ای دربر نخواهد داشت جز قربانی و تلفات 10 هزار نفری سالانه در جاده ها که البته سکوی نخست این مقام در اختیار ایران ماست اما اینها تنها قربانیان بی مبالاتی و بی نظمی رانندگان و عابران نیستند و نبوده اند؛ بلکه کف خیابان قربانی مهم تری دارد که آن هم «اخلاق» و «فرهنگ» است.

    می توان موارد بسیار دیگری را برشمرد، اما در نهایت این پرسش مطرح خواهد شد که چرا به این درد مبتلاییم؟ اگر رانندگی را به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر زندگی اجتماعی امروز در نظر بگیریم بدون شک نادیده گرفتن قوانین این حوزه، نظم اجتماعی را مختل خواهد کرد.
    نوری نیا در سطح کلان به موضوع نگاه می کند و می گوید: «نمود همه جایی فقدان حاکمیت قانون است. بی توجهی به حاکمیت قانون نه تنها در سطح افراد بلکه حتی در سطح نهادها هم ملاحظه می شود. برای همین به جای آن که وضع رانندگی ما بهتر شود، همچنان در بحران باقی مانده است و ما برای سامان دادن به آن به سختگیری های بیشتر روی آورده ایم.»

    وی در ادامه این پرسش را مطرح می کند که آیا تا به حال دیده اید اتومبیل یک مقام مسئول پشت چراغ قرمز بایستد؟ چراغ برای آن مقام سبز می شود.

    با وجود این نمی توان و نباید تنها بر فرهنگ رانندگی و رعایت نکردن نظم خرده گرفت؛ ریشه را باید در مسائل جامعه شناختی و روان شناختی افراد جست. افرادی که با مشکلات گوناگونی درگیر و به طور معمولی عصبی تر و ضربه پذیرتر هستند.
    این عکس العمل ها هنگام رانندگی در مواردی همچون بدزبانی، بوق زدن و چراغ زدن های بی مورد و حتی درگیری های فیزیکی نمایان می شود. در حقیقت، این عکس العمل ها واکنشی است به گرفتاری هایی که افراد در سطوح مختلف دارند.
    کوک های متفاوت رانندگان!
    اما شوفرها همیشه و همه جا به یک سبک رانندگی نمی کنند. راننده ایرانی همین که چرخ های خودرویش به کف خیابان های اروپا برسد قانونمدار می شود حسابی.
    نوری نیا می گوید: «چون سطح سازگاری ما ایرانیان بسیار بالاست، با تغییر شرایط رفتارمان نیز تغییر می کند. برای همین وقتی به کشورهای اروپایی می رویم، رانندگی مان هم کاملا متفاوت می شود؛ چون در آنجا رعایت هنجارها وجهی عمومی دارد و عام گرایی بر خاص گرایی برتری یافته است. البته این تغییر نیز در نهادمان نیست، ماهوی نیست، بلکه تنها در سطح رفتار است و شکلی است.»

    نحوه کوک کردن ساز رانندگی به شرایط بازدارنده ای چون دوربین و چشمان نظاره گر پلیس نیز بستگی دارد. در چنین مواقعی رعایت قانون و حفظ نظم قابل مشاهده است و بدون حضور این عوامل بازدارنده، حفظ نظم حتی در سخت ترین پیچ های جاده ای هم رنگ می بازد حتی برخی شوفرها، خود را مجاز به سبقت در پیچ هایی سخت و کور می دانند. «در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای / سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!» این شعر طنز، دلنوشته یک راننده جاده است.
    قانون نظم در ایران و فرنگ
    «وجه منفی خیابان های تهران رانندگی عجیب رانندگان تهرانی است که من را به عنوان یک شهروند فرانسوی شوکه کرد. از رانندگی عجیب تهرانی ها شوکه شدم!» این را « پی یر ونسان» استاد دانشکده معماری پاریس که از تهران بازدید کرده بود، گفت. البته وی این را هم اضافه کرد که « به طور حتم بسیاری از شهروندان تهرانی هنگام رفت و آمد در این شهر دچار مشکل هستند و فقط باید بگویم خدا به حال شهروندان مسن و معلول تهران رحم کند.» خوب شد ایشان حرکت خودروها را با دنده عقب در بزرگراه مشاهده نکرد!

    فردگرایی و رعایت نکردن حقوق دیگران نه تنها هنگام رانندگی، بلکه در زمان حادثه نیز بروز و نمود دارد که البته نمی توان این مورد را تنها ویژگی رانندگان ایرانی دانست، بلکه مساله به نوعی همه گیر است.
    به همین دلیل، پژوهشگران اروپایی به فکر اجرای یک طرح در کشور کرواسی افتادند تا همه خودروها به یک سیستم «تماس بی سیم با اورژانس» مجهز شوند. در چنین مواقعی هنگام حادثه، این سیستم به طور خودکار با نیروهای امداد تماس برقرار خواهد کرد.
    و دست آخر این که...
    رعایت نکردن انضباط در فرهنگ رانندگی، ریشه در عوامل زیادی دارد؛ از جمله نبودآموزش های مناسب، نهادینه نشدن احترام به حقوق دیگران، جاده و خودروهای غیراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرایی و ترجیح منافع خود بر دیگران.
    گرچه رانندگی به عنوان یک فرهنگ شهروندی محسوب می شود، اما کارهای فرهنگی موثر چندانی در این حوزه صورت نگرفته است.
    نمی توان صرفا به ارائه آمار و سیاهه ای از اقدامات فرهنگی در این حوزه بسنده کرد، چون نتیجه یک کار موثر در انضباط رانندگی نه در ارائه گزارش ها بلکه در کف خیابان ها نمایانگر خواهد شد.
    نکته این که چنانچه این فرهنگ همسان با هنجارهای شهروندی تعریف و تعیین نشود آنچه رخ خواهد داد نابهنجاری و دست اندازی به حقوق دیگران خواهد بود. البته جامعه به مرور و در صورت تکرار در برابر این نوع از ناهنجاری ها واکسینه خواهد شد و مبادا چنین شود.

    شلوغی بازار و ترافیک خیابان، حفاری های سازمان ها در خیابان، نخاله های ساختمانی، عبور بی قاعده عابران از خیابان و اضافه بر اینها فرارسیدن شب عید، گلوی خیابان را سخت فشرده و صدای بوق هشدار ماشین ها را درآورده است این هشدار را باید جدی گرفت...

  4. #34
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
    مواردی از بی نظمی ها
    1 – ایجاد ترافیک :
    2 - عبور از چراغ قرمز :
    3 – عبور عابر پیاده از چرغ قرمز 4
    4– عبور موتور سوارها از چراغ قرمزو پیاده روها :
    5 – دریافت یا ارسال پیامك در حین رانندگی : (این کار تصادفات را 23
    درصد افزایش داده).
    عوامل بی نظمی ها
    راهکارهای نهادینه کردن روحیه انضباط و نظم پذیری در فرهنگ رانندگی
    فرهنگ رانندگی نیاز به:
    آمار بی انضباطی
    هر نیم ساعت یک ایرانی می‌میرد!
    مقایسه آمارتلفات رانندگی ایران با کشورهای دیگر
    نکاتی در مورد کاستی‌های رانندگی در ایران.
    (گام هفتم) بسم الله الرحمن الرحیم
    چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
    شوخی نیست که یک ملت هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند؛ چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت میرود. تنها در دوران پس از انقلاب، حداقل 700 هزار قبر برای کشتههای رانندگی حفر شده و دست کم 15 میلیون نفر مجروح شدهاند که تعدادی از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...
    امروزه رانندگي بخشي از زندگي اجتماعي شده است و همانگونه كه هر اجتماعي نياز به نظم و انضباط دارد تا بتواند سرپا بماند در فرهنگ و رفتار رانندگي نيز نبود انضباط و بي توجهي به نظم و حق و حقوق ديگران به غير از هرج و مرج حاصلي نخواهد داشت و به عبارتي سنگ روي سنگ بند نمي شود.
    یکی از دغدغه های اجتماعی، رعایت نکردن قوانین حکومتی و رعایت نشدن انضباط در سطح جامعه است، قوانین راهنمایی ورانندگی به عنوان ضامن امنیت آمد و شددر کشور از انضباط خاصی پیروی می کند که متاسفانه رعایت نکردن این قوانین موجب شده که تردد در جاده های برون شهری و معابر عمومی شهری به شدت آسیب پذیر شود و آمار فزاینده تخلفات حاکی از رعایت نشدن انضباط در رانندگی است.
    متاسفانه کسانی هستند که کلادر امور زندگی و جامعه نظم و انضباط را مورد توجه قرار نمی دهند و توجه به این موضوع ندارند که نظم در امور زندگی باعث پیشرفت جوامع می گردد و یکی از مشکلاتی که امروز گریبانگیر سلامت روحی و روانی بسیاری گشته است عدم رعایت نظم عمومی می باشد.

    مواردی از بی نظمی ها
    1 – ایجاد ترافیک :
    رعايت نظم و ايمني، احترام به حقوق ديگران در ترافيك و بهره مندي از اخلاق رانندگي نشانه مهم از وجود اخلاق و انضباط در اجتماع است. بايد توجه داشت كه خوب راندن خودرو يا موتوسيكلت با رانندگي صحيح فرق دارد. آموزش عملي رانندگي و رعايت علائم و هشدارهاي ترافيكي نيز براي حفظ نظم لازم است اما كافي نيست چرا كه مهمتر از خوب راندن، داشتن انضباط و فرهنگ رانندگي و رعايت حقوق ديگران است. پس براي اين كه وقتي پشت فرمان خودرو يا موتوسيكلت مي نشينيم خودخواهانه و سلطه گرانه رانندگي نكنيم نياز به آموزش و فرهنگ سازي است.
    یکی از بی نظمی ها و بی انضباطی های عمومی در حال حاضر در امور رانندگی و ایاب و ذهاب در امر ترافیک می باشد که بیشترین بی نظمی های عمومی در همین رابطه انجام می گردد که مشکلات ترافیکی ایجاد شده در شهرها، باعث خستگی و بیماری های جسمی و روحی می گردد و ساعت ها عمر انسان ها به هدر می رود و اگر واقعاً این موضوعات بررسی و حاشیه های آن مورد توجه قرار گیرد خواهیم دید چه سرمایه های انسانی و مادی و معنوی از بین می رود، اصولاً رعایت نظم و انضباط با زور و جریمه به اجرا در نمی آید شاید برای مدتی کوتاه بازدارنده باشد ولی چنانچه با کار فرهنگی و رفع مشکلات و موانع موضوع مورد توجه قرار گیرد حتماً اثر آن مثبت تر و برای رشد اجتماعی و فرهنگی بسیار مفید خواهد بود.
    به قول ازسردار مومني: ترافيك بر سه محور راه، انسان و وسيله نقليه متمركز است و از آنجا كه سازندگان وسايل نقليه و بهره برداران و كاربران آن نيز انسان هستند پس مي توان گفت ترافيك يك بحث انساني است و انسان نيز موجودي اجتماعي است. بنابراين براي كنترل و بهبود آن بايد رويكرد آموزشي – فرهنگي داشته باشيم. در اين ميان پليس راهنمايي و رانندگي به عنوان نرم ترين و اجتماعي ترين بخش پليس در سال هاي اخير، قانون جامعه محوري و مشاركت پذيري را به مرحله اجرا درآورده و با جلب اعتماد و مشاركت مردم در حل بحران و مديريت غول ترافيك تلاش خود را آغاز كرده است. به گفته وي، ترافيك معضلي است كه وقت و زمان مردم را درگير كرده و اگر مهار نشود تهديدي جدي براي جان و سلامتي مردم به شمار مي رود.
    2 - عبور از چراغ قرمز :
    در سالهای گذشته و خصوصا دهه هفتاد این مشکل در مورد اتومبیلها وجود داشت که خوشبختانه با کارزارهای تبلیغاتی صحیح فرهنگ ایستادن پشت چراغ قرمز تا حد زیادی در بین اتومبیلها جا افتاده ولی هنوز با مشکلاتی مواجه هستیم .
    3 – عبور عابر پیاده از چرغ قرمز :
    در اینجا منفعت طلبی شخصی نقش اول را بر عهده دارد. عابری که موقع چراغ قرمز از لابه لای اتومبیل ها رد می شود اگر لحظه ای خود را جای رانندگانی که برخی از آنها واقعا عجله دارند باز چنین کاری خواهد کرد؟.
    ممکن است بعضی ها بگویند :چرا برای عابران پیاده که برای عبور از عرض خیابان قوانین و مقررات را رعایت نمی‌کنند، جریمه‌ای در نظر نمی‌گیرند؟ باید در پاسخ به این سوال باید گفت : زمانی که یک عابر پیاده می‌داند که اگر از این بخش از خیابان یا بزرگراه عبور کند حتما اتفاق ناگواری برای او به وقوع می‌پیوندد، ضمانت اجرایی از این بالاتر هم می‌تواند باشد؟ بالاتر از جان مگر ضمانت اجرایی دیگری وجود دارد؟ عابر پیاده باید به این موضوع مهم برسد که اگر از خیابان عبور کند احتمال دارد به شیئی آهنی‌ به نام خودرو برخورد ‌کند که شاید به خاطر این اشتباه جانش را از دست بدهد.اکنون در جامعه ما باید این حس برای عابران پیاده ایجاد شود .

    4 – عبور موتور سوارها از چراغ قرمزو پیاده روها :
    در مورد موتورسوارها وضع بسیار وخیم است.به جرات می توان گفت اغلب موتورسوارها اصلا قانونی و خط قرمزی برای خود نمی شناسند، از چراغ قرمز و پیاده رو براحتی رد می شوند. در خیابانهای یک طرفه خلاف جهت می روند و ... . در این مورد علاوه بر خود موتورسوارها تقصیر متوجه مسئولان نیز هست، چرا که سختگیری لازم را در برخورد با آنها نشان نمی دهند.
    5 – دریافت یا ارسال پیامك در حین رانندگی : (این کار تصادفات را 23 درصد افزایش داده).
    رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ با اشاره به این كه صحبت با تلفن همراه چهار برابر و ارسال پیامك 23 برابر خطر تصادفات را افزایش می‌دهد، از برخورد با بیش از ۴۹ هزار راننده‌ای كه از تلفن همراه در حین رانندگی استفاده ‌كرده‌اند، طی یك ماه گذشته خبر داد.
    سردار حسین رحیمی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به این كه تنها طی یك ماه گذشته بیش از ۴۹ هزار نفر از رانندگانی كه با تلفن همراه خود در حین رانندگی صحبت كرده یا اقدام به ارسال پیامك می‌كردند، اعمال قانون شدند، افزود: این در حالی است كه این رقم تنها یك پنجم آمار متخلفان در این زمینه است!
    وی با اشاره به این كه در شرایط عادی زمان عكس‌العمل راننده در مواجهه با تصادف حداكثر شش دهم ثانیه است، گفت: این در حالی است كه استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی زمان عكس‌العمل راننده را در مواجهه با حوادث افزایش می‌دهد.
    رئیس پلیس راهور تهران تاكید كرد: در عین حال در زمانی كه سرعت راننده بالاست استفاده از تلفن همراه می‌تواند میزان خسارات حوادث رانندگی را به میزان زیادی افزایش دهد.
    عوامل بی نظمی ها
    مسئله مهمی که حتماً باید به آن توجه کرد عواملی که باعث این بی نظمی ها و بی انضباطی ها در بعضی مواقع به اجبار تحمیل می شود و از طرف مسئولین امور مورد توجه واقع نمی گردد که آن هم خود از مقوله بی نظمی و بی انضباطی می باشد.
    1 - عملیات عمرانی شهری و کنده کاری های خیابانی و عدم برنامه ریزی :
    2 - عدم جمع آوری نخاله های عمرانی و ساختمانی :
    3 - پارک های دوبله :
    4 - وجود خودرو های سنگین در شهر :
    5 - پارک در محل های ممنوعه خصوصاً ایستگاههای اتوبوس :
    گاهی به اجبار اتوبوس ها مجبور به پارک دوبله جهت پیاده و سوار شدن مسافرها می گردند در نتیجه نیمی از خیابان گرفته می شود. حتی در بعضی از خیابان های کم حجم باریک دیده می شود که اتوبوس های شرکت واحد می بایستی از آن مسیر رفت و آمد کنند که خود این موضوع باعث ترافیک می گردد.
    6 - بی توجهی به خط عابر پیاده:
    چه عابرین چه خودروها یکی دیگر از بی نظمی و بی انضباطی و عدم رعایت حقوق دیگران می باشد که بسیاری در این مواقع هیچ گونه توجهی به موضوع نمی کنند و در اینگونه مکان ها که محل رفت و آمد می باشد تصادفات دلخارشی نیز داشته ایم لذا به نظر می رسد که مسئولین امور، خط عابر پیاده را برای عموم تعریف و مکرر آن را گوشزد نمایند.
    7 - ضعف مدیریت ترافیک:
    قابل توجه اینکه نمی توان همه جاضعف در فرهنگ رانندگی را تنها عامل بی انضباطی در رانندگی دانست بلکه بخشی از این معضل را می توان ناشی از ضعف قوانین نیز دانست و این نکته ای است که چندی پیش فرمانده اسبق نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در مشهد به آن اشاره کرده بود.ایشان ضعف مدیریتی را مهم ترین عامل افزایش تصادفات در سطح جاده های کشور معرفی کرده و اظهار داشته بود: امروزه مدیریت واحدی برای بحث ترافیکی کشور نداریم و ۱۳ تا ۱۴ دستگاه در این امر دخیل هستند ولی هیچ مسئولیتی نمی پذیرند.
    این مقام مسئول در بخش دیگری از اظهارات خود ناکارآمدی قوانین راهنمایی و رانندگی را از دیگر معضلات در وقوع سوانح رانندگی مطرح کرد و گفت: قوانین موجود راهنمایی و رانندگی در سال ۴۷ تدوین شده است که با پیشرفت جمعیت وبرخی شاخص ها این قانون نیاز به بازنگری دارد و تا زمانی که بحث مدیریت ترافیک در کشور حل نشود از میزان تصادفات در جاده ها کاسته نخواهد شد و روال فعلی ادامه خواهد یافت.
    8 - نبود علائم راهنمایی و رانندگی در برخی از نقاط باعث بی نظمی و بروز تصادفات رانندگی می شود.
    راهکارهای نهادینه کردن روحیه انضباط و نظم پذیری در فرهنگ رانندگی
    اصولاً انسان نظم گریز است و البته در عین حال انسان موجودی است که به سرعت نظم آموز یعنی آموخته های اجتماعی را فرا می گیرد و به اصطلاح جای خود را در جامعه پیدا می کند و دقیقاً از این نظر است که قوانین اجتماعی مدنی بسیار سریع تر از سایر قوانین در جامعه اجرا می شود.
    رفتارهای رانندگی ریشه در آموزه های افراد دارد و فراگیری آن و اجرای رانندگی صحیح کمی مشکل به نظر می رسد. برخی افراد صرفاً بر اساس آموخته های فنی خود رانندگی می کنند و بر این باورند که تجربه بالاتر از علم است و در مقابل گروهی بر این باورند که دقیقاً باید بر اساس ضوابط و مقررات وضع شده رانندگی کرد و تجربه تاثیری در رانندگی صحیح ندارد، استدلال این گروه نیز این است که چه بسا یک راننده پس از ۳۰ سال رانندگی دچار سانحه و تصادف شود بنابراین تجربه تاثیری در رانندگی صحیح و ایمن ندارد و فقط رعایت قوانین می تواند ملاک درست رانندگی کردن باشد.
    اما واقعیت این است که رانندگی خوب یک هنر است و باید تلفیقی از تجربه و علم باشد. تجربه را رانندگان می توانند به تدریج کسب کنند و علم آن نیز توسط قانون گذار تدوین و ارائه شده است.
    کسب تجربه و فن رانندگی صحیح به تنهایی ضامن انضباط در رانندگی نخواهد بود بلکه مولفه هایی خارج از این دو مقوله نیز در رانندگی منضبط دخیل است . که از جمله آن می توان به فناوری پیشرفته وسایل نقلیه و فناوری جاده ای و... اشاره کرد که در حوزه فنی قابل بررسی است.
    کارشناسان بر این باورند که نهادینه کردن روحیه انضباط و نظم پذیری در فرهنگ رانندگی نیاز به:
    1 – رعایت اخلاق اسلامی در رانندگی :
    2 - آموزش همگانی:
    آموزش آیین درست رانندگی می بایست از سنین کودکی آغاز شود تا در سنین بالاتر بتوانیم نتایج مثبت آن را ببینیم. پرداختن به این مباحث در کتابهای درسی و برگزاری برنامه هایی در مدارس برای تشویق دانش آموزان به رعایت نکات فوق کمک زیادی به جا افتادن صحیح رانندگی در جامعه خواهد کرد.
    آموزش رانندگی تنها این نیست که ما یاد بگیریم پشت چراغ قرمز بایستیم و یا در محل توقف ممنوع پارک نکنیم، روی خط ممتد دور نزنیم یا روی خط عابر پیاده توقف نکنیم، معنای چراغ زرد چشمک زن و یا چراغ قرمز چشمک زن را بیاموزیم و... این ها همه جزیی از اصول و قواعدی است که یک راننده می بایست بداند و بیاموزد.
    از سوی دیگر صفحات روزنامه ها و نشریات چند درصد از مطالب خود را به این امور اختصاص می دهند؟
    رسانه های جمعی باید رعایت نظم و انضباط در رانندگی را در تولیدات خود به نمایش بگذارند .
    صدا و سیما تا چه حد در این مورد فرهنگ سازی می کند؟ درست است که اخبار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خوانندگان زیادی دارد اما باید بدانیم که اطلاع رسانی در این موارد، جزو مهمترین وظایف رسانه هاست. وظیفه ای که در هاله سیاست زدگی رسانه ها، از مطبوعات گرفته تا صدا و سیما، رنگ باخته است.
    روان شناسان مطرح می‌کنند که شکل‌گیری شخصیت آدم‌ها تا 8 سالگی است، در واقع اگر ما هر تلاشی را برای آموزش فرهنگ ترافیک بخواهیم انجام دهیم باید تا این سن به طور پایه‌ای انجام شود تا در 40 سالگی شاهد فرد قانونمداری باشیم. یک مثالی وجود دارد که عنوان می‌شود یک آدم 40 ساله تصویری از یک کودک 8 ساله در خود دارد. برعکس آن نیز وجود دارد. زمانی که ما به یک کودک 8 ساله به صورت اصولی و منسجم آموزش می‌دهیم، می‌توانیم شاهد این مسئله باشیم که در 40 سالگی شهروندی منضبط و قانونمدار است. اگردر این شرایط توانستیم تغییر ایجاد کنیم پس می‌توانیم جامعه را از آسیب بی‌نظمی در رانندگی نجات دهیم،در غیر این‌صورت در بزرگسالی نمی‌توان کار زیادی برای جامعه انجام داد و برخورد قهری پلیس می‌تواند فقط یک عامل بازدارنده در تخلفات رانندگی باشد. در سال‌های اخیر در مهدهای کودک‌ تلاش‌های زیادی برای آموزش فرهنگ ترافیک انجام شده است .
    اقدام بسیار خوب پلیس راهور
    معاون اجتماعي و فرهنگي پليس راهور اعلام کرد : در حال حاضر در سراسر کشور 10 ميليون دانش آموز جزو همياران پليس هستند كه آينده سازان كشور هستند. به جرات مي توان گفت نسل قانونمندي خواهند بود يعني هم آموزش ديده اند و آمادگي هاي لازم را دارند و هم بروالدين شان در آموزش فرهنگ رانندگي تاثير گذارند. از ميان 800 هزار معلم نيز حدود 20 هزار معلم بازرس افتخاري هستند كه با پليس همكاري مي كنند.
    دراین جا حدیثی از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می آوریم. ایشان فرمودند: « كلّكم راع و كلّكم مسؤول عن رعيّته» و این همه آن چیزی است که باید گفت.
    )روزنامه ايران، شماره 5234 به تاريخ 6/9/91، صفحه 8 (قضايي – حقوقي(
    3- ارتقای فناوری ساخت خودرو:
    4 - فناوری پیشرفته جاده ای :
    5 - تدوین مقررات و قوانین متناسب با پیشرفت فناوری حمل ونقل:
    6- تربیت مربیان فنی :
    7 - در حوزه صنعت، خودروهایی متناسب با وضعیت معابر شهری و برون شهری تولید شود:
    8 - در حوزه صنعت راهداری، معابر از استاندارد لازم برخوردار باشند:
    9 - در حوزه تعالیم دینی نیز ائمه جماعات می توانند به مردم نظم و انتظام را آموزش دهند :
    قاعده این است که رانندگی باید بر اساس اصول شناخته شده علمی و روانی انجام شود اما گاهی به نوعی ناهنجاری در کشور تبدیل می شود و موجبات دغدغه برای جامعه را فراهم می آورد. در شیوه رانندگی بسیاری از رانندگان تنها چیزی که دیده نمی شود نظم و انضباط است و این موضوع تا جایی پیش رفته که به دغدغه رهبر انقلاب اسلامی تبدیل شده و ایشان با مطرح کردن آسیب شناسی سبک زندگی سوال مهم«چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود» را مطرح فرموده اند.
    بنابراین هرگاه این عوامل با هم و هماهنگ در جامعه جاری و ساری شود، شاهد ظهور ملکه نظم در جامعه خواهیم بود و علاوه بر نظم در رانندگی، نظم در رفتارهای اجتماعی و... نیز ظهور و بروز خواهد داشت.
    آمار بی انضباطی آمار بالای تخلفات و بی انضباطی در رانندگی و در پی آن افزایش فزاینده اعمال قانون (صدور برگه جریمه) در چند سال گذشته حاکی از تخلف وسیع و همگانی در کشور است.
    در سال ۱۳۸۷ فرمانده و رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی وقت کشور از صدور ۱۹ میلیون برگ جریمه در کشور خبر داد. در سال ۱۳۸۸ رقم تعداد برگه های جریمه ۵۰ میلیون فقره اعلام شد. در سال ۱۳۸۹ نیز فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی تعداد تخلفات صورت گرفته در رانندگی را ۱۷۶میلیون فقره اعلام کرد و ضمن اعلام رشد 15.6 درصدی نسبت به سال گذشته از صدور ۳۹ میلیون برگ جریمه به ارزش ریالی ۳۴۹۰ میلیارد ریال خبر داد. در سال ۱۳۹۰ مبلغ جریمه برگ های صادر شده ۲۳۴۰ میلیارد ریال اعلام شد و تاسف بارترین آمار صدور برگه جریمه در سال ۱۳۹۱ نیز سه روز تعطیلی منجر به ۱۴ آبان(تعطیلی به مناسبت عید غدیر) اعلام شد. پلیس راهنمایی و رانندگی اعلام کرد فقط در ۳ روز تعطیلی آبان ماه تعداد ۱۱۸ هزار برگ جریمه صادر شد و در این ۳ روز در تصادفات جاده ای، ۵۴ مورد فوتی، ۳۲۳ مورد تصادف جرحی، ۳۲ هزار سرعت غیرمجاز، ۲۵ هزار مورد استفاده نکردن از کمربند، ۷ هزار فقره سبقت غیرمجاز، ۵ هزار فقره انحراف به چپ و ۳ هزار مورد صحبت با تلفن همراه قابل ذکر است.
    هر نیم ساعت یک ایرانی می‌میرد!
    تصادف در هر ساعت جان 2 ايراني را مي‌گيرد. یعنی هر نیم ساعت یک ایرانی. اين‌، مهم‌ترين نكته‌اي بود كه در نخستين مراسم دهه ايمني، عنوان شد.
    ميزان بالاي تصادفات در كشور از جمله مسائلي است كه همواره مسئولان وزارتخانه بهداشت و پليس راهور ناجا را به طور مستقيم درگير مي‌كند.
    بر اساس آمار، سال گذشته 20 هزار و 68 هموطن در اثر تصادف فوت كرده و 800 هزار نفر نيز به انحاي مختلف مجروح شده‌اند. اگر نفرات كشته شده در تصادفات رانندگي در سال گذشته را در تعداد روزهاي سال تقسيم كنيم سهم هر روز از ميزان تلفات رانندگي 55 كشته و 2 هزار و 100 مجروح مي‌شود با اين حساب در هر ساعت بيش از 2 كشته و 87 مجروح به تعداد تلفات رانندگي اضافه مي‌شود.
    اما طي سال‌هاي گذشته ميزان بالاي تلفات ناشي از تصادفات رانندگي در كشور ما به حدي بود كه برخي آن را با تعداد شهداي 8 سال جنگ تحميلي مقايسه مي‌كردند. با اين حساب كشورمان بالاترین آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده ای در جهان را داراست.
    همین جمله ناخوشایند كافی است تا دریابیم، امنیت در جاده های كشورمان به یك حلقه مفقوده بدل شده است و همه ساله تعداد قابل توجهی از هموطنان جان خود را در حوادث و سوانح جاده ای از دست داده و میلیاردها تومان هزینه قابل اجتناب انسانی و مادی را تحمیل می كند.
    علل و عوامل فراوانی همانند حلقه هایی به هم پیوسته، زنجیره حوادث جاده ای در كشورمان را تشكیل می دهند و ما را در نازلترین رتبه در میان كشورهای جهان از نظر امنیت سفر قرار می دهند.
    مقایسه آمارتلفات رانندگی ایران با کشورهای دیگر
    آمار تصادفات رانندگي در ايران در مقايسه با ساير کشور‌هاي جهان نگران کننده است. ميزان تلفات تصادفات رانندگي در ايران 25 برابر ژاپن و 2برابر ترکيه است. در عربستان روزانه 12 نفر قرباني حوادث جاده‌اي مي‌شوند و بر اساس آمار تعداد كشته‌ها در تصادفات رانندگي 55 كشته و 2 هزار و 100 مجروح در هر روز در سال گذشته بوده است.
    همچنين ناامن‌ترين جاده‌هاي دنيا براي رانندگي و بدترين آمار در زمينه ميزان سوانح رانندگي در جهان متعلق به کشورهاي اريتره، مصر، ليبي، افغانستان، عراق، نيجر، آنگولا، امارات، گامبيا، ايران و موريتاني است و امن‌ترين جاده‌هاي دنيا براي رانندگي را کشورهاي سوئيس، سنگاپور، هلند، فنلاند، آلمان، نروژ و سوئد دارند.
    در حالي که تصادفات جاده‌اي نهمين علت مرگ‌و‌مير در جهان به شمار مي‌رود اين حوادث در ايران دومين علت مرگ و مير است.
    طي سال‌هاي گذشته خودرو سازان به عنوان يكي از متهمان اصلي در تصادفات رانندگي شناخته شده‌اند. استفاده از قطعات غير اصلي در خودروها يكي از علل بروز تصادفات در جاده‌هاي كشور است آمار بالاي تلفات رانندگي و هزينه‌هاي اين تصادفات كه در سال 86 حدود 18 ميليارد تومان يعني 7 درصد توليد ناخالص ملي برآورد شد مسئولان را بر آن داشت تا با اقدامات فرهنگي در وهله اول تعداد كشته‌شده‌هاي تصادفات رانندگي را كم كند. بر اين اساس دولت برنامه‌ريزي كرده است تا در سال 1400 اين تعداد 10‌كشته به ازاي هر 100 هزار شهروند برسد. اين در حالي است كه هزينه‌هاي مستقیم درمان مصدومان حوادث ترافیکی در سال 86، 11 درصد کل هزینه‌ها و هزینه فوت، معلولیت، کاهش کیفیت زندگی و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن 50‌درصد هزینه‌هاي كشور را تشکیل می‌دهد.
    اسناد و مدارک گویای آن است که ۱۴۱ هزار کشته، 12.5 میلیون مصدوم و معلول، در ۷‌سال تصادفات کشور ثبت شده است.
    نکاتی در مورد کاستی‌های رانندگی در ایران.
    نکاتی در مورد کاستی‌های رانندگی در ایران وجود دارد. از جمله:
    اینکه نباید برخی عجولانه نحوه عجیب رانندگی در ایران را با اموری از قبیل چند برابر ظرفیت بودن تعداد خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند. البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود؛ اما این ها تنها میتوانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بیقانونی رانندگان یا عبور بی‌قانون‌تر عابران. از این روست که نحوه رانندگی، در شهرهای کوچک هم یک معضل است.
    از تابلوهای ورود ممنوع و یک طرفه که بگذریم، تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند.
    تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست و این نقش به سرعت گیرها واگذار شده است؛ در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه و نیز خیابان، تابلوهای حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای آن ها نصب شود... ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در آیین نامه، همه کوچهها و خیابان ها را به امان خدا رها کرده ایم و هر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی و غیر آن با ارتفاع دل بخواهی در کوچه خودش قرار داده است...از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی آموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامه‌هایی مانند «سفر به خیر» که غالبا به کلی گویی می‌گذرند، طریق صحیح و نیز خطاهای رایج رانندگی را قدم به قدم به مردم یادآور میشدند. گاهی چند آموزش تصویری میتواند از ده ها توصیه گفتاری در بهبود اوضاع مؤثرتر واقع شود.
    با وضعی که در آن به سر می‌بریم، آموزش رانندگی آنقدر اهمیت دارد که اگر رسانه ملی هر روز برنامه‌های شش شبکه تلویزیون را همزمان قطع کرده و چند ثانیهای به این آموزش ها اختصاص دهد کاری عادی انجام داده است.
    تصور بسیاری از ما از تصادف شدید، دو ماشین له شده است و بس. شاید اگر با هشدار قبلی تصویر بانوی بارداری که با صورت خون آلود در میان آهن پاره‌ها گرفتار شده و فریاد می‌زند و یا تصویر کودکی که با کیف مدرسه به گوشهای ازخیابان پرتاب شده، نمایش داده شود، کمی از بلای «تعجیل برای هیچ» که حکایت از بی نظمی در رانندگی می کند ومانند بختک به جان ما ایرانیان افتاده، رهایی می یابیم.
    به امید اینکه همه ما قوانین ومقررات رادرجامعه بویژه قوانین رانندگی رارعایت نمائیم تا شاهد تا شاهد صحنه های دلخراش و جانسوز نباشیم.
    (والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته)
    الاحقر سمیع الله مردان

  5. #35
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    فردگرايي و ترجيح منافع
    شخصي به منافع جمعي، رعايت انضباط اجتماعي را در جامعه كمرنگ كرده است

  6. #36
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 24 تشکر : 2
    مورد تشکر: 35 مرتبه تشکر شده در 15 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    Fanid1960 آنلاین نیست.
    فكر مي كنم ريشه اين معزل را مي تواند در نبود دو خصلت جست:
    1- قانون مداري(زيست اجتماعي)
    2- صبر
    در مورد خصلت دوّم بايد عرض كنم كه اختصاص به ايران يا هيج جاي ديگر ندارد و متأسفانه بي صبري و كم تحمّلي مشكلي است كه در تمامي انسان ها شايع است كه سبك زندگي امروز، بر آن مي افزايد.
    امّا مشكل اوّل عموماً در كشور هايي وجود دارد كه زندگي شهري، قانوني و اجتماعي به صورت كلان را در طول ساليان متمادي تجربه نكرده اند. اين مسأله با گذشت زمان و سرمايه گذاري در گسترش و تبيين فرهنگ شهرنشيني مي تواند بر طرف گردد. همانطور كه الآن مشاهده مي كنيد، ماشين به اندازه ده سال پيش بوق نمي زنند، چراغ قرمز را رد نمي كنند و ...
    پس چاره كار شد، صبر و ترويج قانون مداري.
    در ضمن يك نكته:
    اگر ما شيعيان و مسلمانان خوبي باشيم، هر دو مشكل بر طرف مي شود. چرا كه صبر يكي از مسائل ديني است كه به جنبه فردي مربوط مي شود و رعايت حقوق شهروندي به جنبه اجتماعي دين برمي گردد. علي(عليه السلّام) به درستي هشدار داد كه مبادا روزي كفّار در عمل به قرآن از شما پيشي بگيرند.

  7. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : nalbandi (2014-09-14)
  8. #37
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jun 2014
    سن : 44
    نوشته ها : 5 تشکر : 0
    مورد تشکر: یک بار تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    hachen1 آنلاین نیست.
    1-چرا فرهنگ كار جمعي در ايران ضععيف است ؟ چون هر كسي به فكر بالا بردن خودشه و كمتر كساني پيدا ميشن كه با هم متحد باشن هر كدوم از ما دوست داريم برتر از ديگران باشيم و فقط حرف خودمون را قبول داشته باشيم-فرهنگ غلط و نداشتن اطلاعات كافي مهمترين عوامل مي تونه باشه

  9. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : nalbandi (2014-09-14)
  10. #38
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jun 2014
    سن : 44
    نوشته ها : 5 تشکر : 0
    مورد تشکر: یک بار تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    hachen1 آنلاین نیست.
    2-چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود
    چون ما سه عامل تربيت -امنيت و آزادي معنوي را رعايت نكرديم
    بر طبق گفتارهای شهید مطهری یکی از عوامل رعایت نکردن حق مردم در مقابل یکدیگر منفعت طلبی طرفین است. که یک امر غریزی است و از این عوامل می‌توان به تعصبات قومی و فکری، عادت‌ها ، رسومات و سنت‌های نابجا نام برد اینکه تقوای حقیقی در جامعه ایجاد نشده است و مردم بیشتر به مزایای مادی و دنیوی توجه می‌کنمد تا معنوی و اخروی؛ پس آنها هنوز به این آزادی دست نیافته‌اند. ملاک ما سود و زیان شخصی و آن هم از نوع دنیوی است. اگر بتوانیم این را در جامعه رشد و نشان دهیم که هدف انسان والا است و آن هم الهی است آنگاه خواهیم دید که قوانین اجتماعی رعایت خواهند شد. دیگر در هر کاری خداوند را ملاک قرار خواهند داد و هدفشان جلب رضایت خداوند خواهد بود. در چنین حالتی انسان‌ها حقوق یکدیگر را رعایت خواهند کرد چون هدفشان جلب رضایت خداست. .البته این هم منفعت طلبی است و منفعت آنها جلب رضایت خداوند است. در حقیقت این بعد از غریزه انسان را در راه اصلی خودش قرار داده‌ایم و آن را به درستی ارضا خواهیم کرد. رشد آزادی معنوی و این كه افراد از منیت ها عبور كرده و باورشان ما شدن باشد. دوم این كه به درك صحیحی از خواسته ها و انتظارات یكدیگر برسند. اولین پله ارتقای سطح تعاملات اجتماعی در جامعه است. البته برای اینکه بتوانیم به این سطح برسیم (آزادی معنوی) نیازمند تربیت و امنیت می‌باشیم . یعنی باید افراد جامعه تربیت شوند. متاسفانه تربیت ما به گونه ای شده است که به فرزندانمان خودخواهی را آموزش داده و می دهیم. مبارزه و عكس ا لعمل منطقی را به فرزندانمان یاد نداده ایم. هدف اصلی آفرینش انسان ‌ها را نه فهمیده‌ایم و نه توانسته‌ایم به آنها آموزش دهیم. بخش اعظم یادگیری چگونگی تعاملات صحیح با دیگران در اجتماع به این برمی گردد كه به ما در خانواده و مدرسه چه آموزش هایی داده اند؟ باید تك تك افراد جامعه به این باور برسند كه رفاه او در گرو رفاه جامعه است.
    متاسفانه الان به جایی رسیده ایم كه صبر و حوصله نداریم و عجول تربیت شده‌ایم این عجله سبب عجول بودنمان در دریافت نتیجه شده است. و هدفمان را هم که اشتباه تعیین کرده‌ایم در نتیجه فقط جلوی پای خود را می‌بینیم و به ظاهر می‌نگریم نه تنها قبح شكستن قوانین و هنجارها فروریخته، بلكه در مواردی دیده شده كه افراد با افتخار از شكستن قوانین یا به اصطلاح دور زدن هایشان یاد می كنند و با تشویق سایرین هم روبه رو می‌شوند.سایرین آنها را زرنگ های جامعه تلقی می كنند جا انداختن سبك صحیح زندگی با رویكرد اسلامی، بومی و ایرانی یكی از ضرورت های امروز ماست. گاهی اوقات بدلیل احساس عدم امنیت است که افراد دست به زیر پا نهادن حقوق دیگران می‌زنند. اگر در جامعه همه افراد احساس امنیت کنند؛ مطمئناً حقوق دیگران کمتر ضایع خواهد شد. امنیتی که همه جنبه‌های زندگی آنها چه مادی و چه معنوی را در برگیرد. البته باید یادآور شویم که ما سعی کرده‌ایم آنچه را که از کتاب‌های شهید مطهری فهمیده‌ایم (که مسلماً فهم ما هنوز ناقص است) بیان کنیم. و توان ما بیش از این نبوده است. مسلماً استاد به بهترین وجه به این قبیل سوالات پاسخ داده‌اند. و می‌دانیم که در جامعه کنونی همه مشکلات ناشی از عدم هدف مشخص و عالی در زندگی است. باید افراد جامعه طوری تربیت شوند که بتوانند خودشان را از قید و بندهای غریزی و مادی رها نمایند. و هدفشان خداوند و رضای خداوند باشد. باید جامعه نیز امنیت کافی را برقرار کند. که اگر کسی با این هدف تربیت شد و خواست در جامعه با اصول اسلامی رفتار کند حق و حقوقشان پایمال نگردد.

  11. #39
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jun 2014
    سن : 44
    نوشته ها : 5 تشکر : 0
    مورد تشکر: یک بار تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    hachen1 آنلاین نیست.
    چرا در برخي مناطق طلاق زياد شده؟
    ازدواج زود و دير هنگام-نداشتن حس گذشت-تجمل پرستي و اسراف-دخالتهاي بيجاي بستگان و دوستان و اشنايان-بي اعتنايي به خواسته هاي همديگر-عدم تناسب فرهنگي و عدم تعلق خاطر زن و مرد

  12. #40
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jun 2014
    سن : 44
    نوشته ها : 5 تشکر : 0
    مورد تشکر: یک بار تشکر شده در یک پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    hachen1 آنلاین نیست.
    4-چرا در فرهنگ رانندگي انظباط لازم رعايت نميشود؟
    نداشتن فرهنگ در بين بعضي از رانندگان-نبودآموزش هاي مناسب- نهادينه نشدن احترام به حقوق ديگران- جاده و خودروهاي غيراستاندارد و مهم تر از همه فرد گرايي-ترجيح منافع خود بر ديگران-

صفحه 4 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •