به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 64 , از مجموع 64
  1. #61
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jun 2014
    نوشته ها : 12 تشکر : 0
    مورد تشکر: 4 مرتبه تشکر شده در 3 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    hamidarabi آنلاین نیست.
    فكر مي كنم ريشه اين معزل را مي تواند در نبود دو خصلت جست:
    1- قانون مداري(زيست اجتماعي)
    2- صبر
    در مورد خصلت دوّم بايد عرض كنم كه اختصاص به ايران يا هيج جاي ديگر ندارد و متأسفانه بي صبري و كم تحمّلي مشكلي است كه در تمامي انسان ها شايع است كه سبك زندگي امروز، بر آن مي افزايد.
    امّا مشكل اوّل عموماً در كشور هايي وجود دارد كه زندگي شهري، قانوني و اجتماعي به صورت كلان را در طول ساليان متمادي تجربه نكرده اند. اين مسأله با گذشت زمان و سرمايه گذاري در گسترش و تبيين فرهنگ شهرنشيني مي تواند بر طرف گردد. همانطور كه الآن مشاهده مي كنيد، ماشين به اندازه ده سال پيش بوق نمي زنند، چراغ قرمز را رد نمي كنند و ...
    پس چاره كار شد، صبر و ترويج قانون مداري.
    در ضمن يك نكته:
    اگر ما شيعيان و مسلمانان خوبي باشيم، هر دو مشكل بر طرف مي شود. چرا كه صبر يكي از مسائل ديني است كه به جنبه فردي مربوط مي شود و رعايت حقوق شهروندي به جنبه اجتماعي دين برمي گردد. علي(عليه السلّام) به درستي هشدار داد كه مبادا روزي كفّار در عمل به قرآن از شما پيشي بگيرند.

  2. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : nargesza (2014-09-18)
  3. #62
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jun 2014
    نوشته ها : 12 تشکر : 0
    مورد تشکر: 4 مرتبه تشکر شده در 3 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    hamidarabi آنلاین نیست.
    چرا در روابط اجتماعی حقوق متقابل رعایت نمی شود؟



    یک اجتماع از افرادی تشکیل شده که در آن زندگی می کنند. این افراد برای اینکه بتوانند در یک اجتماع با آرامش در کنار یکدیگر زندگی کند لازم است تا به حقوق همدیگر احترام بگذارند،هر فرد به حقوق دیگری تجاوز نکند و مانع آرامش دیگری نشود.این آرامش می تواند در هربعدی از زندگی باشد؛اخلاق، معاشرت، معاملات، روابط همسایگان، روابط دوستی، روابط کارگر و کارفرما و...
    همه ی افرادی که در جامعه زندگی می کنند ، حق دارند زندگی آرام و آزادی داشته باشند و کسی حقوق آن ها را سلب نکند؛این تعریفی است از آزدی.
    آیا ما به حقوق آزادی یکدیگر در اجتماع احترام می گذاریم؟اگر نه، دلیل واقعی آن چیست؟ چرا افراد به حقوق همدیگر در اجتماع احترام نمی گذارند؟ آیا دلیل آن چیزی بجز منفعت طلبی هر فرد هست؟ تا زمانی که افراد منفعت خود را بر حقوق دیگران ترجیح بدهند،نمی توان انتظار داشت که آزادی اجتماعی در جامعه برقرار شود.اگر افراد یک جامعه نتوانند بر منفعت طلبی خود غلبه کنند،یعنی تقوا نداشته باشند،نمی توانند به آزادی اجتماعی دست یابند.پس تقوا یا غلبه بر نفس و یا به تعبیر شهید مطهری"آزادی معنوی" تنها راه رسیدن به ازادی اجتماعی و رعایت حقوق متقابل افراد در اجتماع است.
    بدون خودسازی نمی توان بر ترس،منفعت طلبی،شهرت طلبی،غریزه، شهوت، خودخواهی، غضب و سایر رذایل اخلاقی غلبه کرد.پس تا زمانی که بعد عالی و روحانی همه ی افراد جامعه بر بعد دانی(و یا همان رذایل اخلاقی) غلبه نکنند نمی توانآزادی اجتماعی را به طور کامل برقرار کرد.تنها راه رسیدن به آزادی اجتماعی و رعایت حقوق متقابل در اجتماع خودسازی افراد آن جامعه است.به همین دلیل است که از مبارزه با نفس به عنوان جهاد اکبر نام برده می شود.
    اجتماع انسان از نخستين روزي كه پديد آمده به طور كامل پيدا نشده كه قابل ازدياد و رشد نباشد نه تنها اجتماع انساني بلكه همۀ خواص روحي و هر چه ارتباط با انسان دارد چنين است. اجتماع انسان مثل ساير امور روحي ادراكي انساني پيوسته همگام با كمالات مادي و معنوي او بسوي كمال مي رود در حقيقت نبايد اين خاصيت اجتماعي بودن انسان را از بين همه ي خواص انساني او استثنا كنيم و بگوئيم اين خاصيت در اول پيدايش بكامل ترين صورتي پيدا شده است بلكه خاصيت مزبور مثل همه ي خواص ديگر انساني دو نيروي:«علم- اراده» دارند بنتايج در انسان به حد كمال مي رسند. اجتماعي بودن هيچ وقت از انسان جدا نشده ا لا اينكه اوائل بطور تفضيل آدمي توجه به آن نداشت بلكه به حكم پيروي از خواص ديگر خويش مانند استخدام دفاع و غيره زندگي و رشد مي كرد. قرآن مي گويد« اولين كسي كه به طور تفصيل آدميان را به«اجتماع» آگاه ساخت و به طور استقلال توجه به حفظ اجتماع كرد پيغمبران بودند». مي گويد« آدميان در قديمي ترين ايام گذشته به طور ساده زندگي مي كردند و هيچگونه اختلافي بينشان نبوده تا اينكه اختلافا ت پديد آمد و مشاجرات در گرفت خداوند پيغمبران را مبعوث كرد و براي آنها كتاب فرستاد تا اختلافات را حل كند و مردم را به وحدت اجتماعي كه با قوانين انبياء محفوظ خواهد بود برگردانند هدف اجتماعات امروزی و حتی اجتماعات پیش از پیامبران بهره ‌برداری از مظاهر مادی است. اگر اجتماعات پیشین بدون هیچ اختلافی بود به خاطر نیازی بود که آنها نسبت به یکدیگر داشتند. برای دفاع و ادامه به زندگی. اجتماعات امروزی که بدون رعایت دستورات الهی وجود دارد و گاهاً شاید بدون اختلاف باشند یا اختلاف کمی درآنهاست یا اینکه حقوق یکدیگر را رعایت می‌کنند. به دلیل این است که می‌خواهند از مظاهر مادی بهره‌مند شوند. و راه بهره‌مندی از این مظاهر را رعایت کردن حقوق دیگران می‌داند. البته اگر بدانند بدون رعایت کردن حقوق دیگران از مادیات بهره‌ی کامل می‌برند، مسلماً حقوق دیگران را رعایت نخواهند کرد. اگر بخواهیم بر طبق دیدگاه شهید عزیز استاد مطهری بیان کنیم که دلیل رعایت نکردن حقوق دیگران در اجتماع چیست؟ باید گفت که بستگی به هدف‌ انسان‌ها داردکه به دو گونه کلی می‌باشد 1. هدف انسان‌ها بر مبنای سعادت حقیقی وجلب رضایت خداوند باشد.2. هدف انسان‌ها بهره‌بردای از مظاهر مادی و دنیوی باشد. اینکه در اجتماعات امروز حقوق دیگران رعایت نمی‌شود حتی در جامعه اسلامی به دلیل آن است که؛ (هدفمان باید رسیدن به سعادت حقیقی که در خود نیازمند رشد و تکامل می‌باشد و برای رسیدن به رشدو کمال نیازمند 1)تربیت 2) امنیت 3) آزادی هستیم) نیست. پس می‌توان گفت اگر به سه عامل(تربیت-امنیت- آزادی معنوی) دست پیدا کنیم آنگاه حقوق دیگران در جامعه رعایت خواهد شد در بحث آزادی منظور آزادی معنوی و آزادی اجتماعی است و مهمترین آن آزادی معنوی است. بر طبق گفتارهای شهید مطهری یکی از عوامل رعایت نکردن حق مردم در مقابل یکدیگر منفعت طلبی طرفین است. که یک امر غریزی است و از این عوامل می‌توان به تعصبات قومی و فکری، عادت‌ها ، رسومات و سنت‌های نابجا نام برد اینکه تقوای حقیقی در جامعه ایجاد نشده است و مردم بیشتر به مزایای مادی و دنیوی توجه می‌کنمد تا معنوی و اخروی؛ پس آنها هنوز به این آزادی دست نیافته‌اند. ملاک ما سود و زیان شخصی و آن هم از نوع دنیوی است. اگر بتوانیم این را در جامعه رشد و نشان دهیم که هدف انسان والا است و آن هم الهی است آنگاه خواهیم دید که قوانین اجتماعی رعایت خواهند شد. دیگر در هر کاری خداوند را ملاک قرار خواهند داد و هدفشان جلب رضایت خداوند خواهد بود. در چنین حالتی انسان‌ها حقوق یکدیگر را رعایت خواهند کرد چون هدفشان جلب رضایت خداست. .البته این هم منفعت طلبی است و منفعت آنها جلب رضایت خداوند است. در حقیقت این بعد از غریزه انسان را در راه اصلی خودش قرار داده‌ایم و آن را به درستی ارضا خواهیم کرد. رشد آزادی معنوی و این كه افراد از منیت ها عبور كرده و باورشان ما شدن باشد. دوم این كه به درك صحیحی از خواسته ها و انتظارات یكدیگر برسند. اولین پله ارتقای سطح تعاملات اجتماعی در جامعه است. البته برای اینکه بتوانیم به این سطح برسیم (آزادی معنوی) نیازمند تربیت و امنیت می‌باشیم . یعنی باید افراد جامعه تربیت شوند. متاسفانه تربیت ما به گونه ای شده است که به فرزندانمان خودخواهی را آموزش داده و می دهیم. مبارزه و عكس ا لعمل منطقی را به فرزندانمان یاد نداده ایم. هدف اصلی آفرینش انسان ‌ها را نه فهمیده‌ایم و نه توانسته‌ایم به آنها آموزش دهیم. بخش اعظم یادگیری چگونگی تعاملات صحیح با دیگران در اجتماع به این برمی گردد كه به ما در خانواده و مدرسه چه آموزش هایی داده اند؟ باید تك تك افراد جامعه به این باور برسند كه رفاه او در گرو رفاه جامعه است.
    متاسفانه الان به جایی رسیده ایم كه صبر و حوصله نداریم و عجول تربیت شده‌ایم این عجله سبب عجول بودنمان در دریافت نتیجه شده است. و هدفمان را هم که اشتباه تعیین کرده‌ایم در نتیجه فقط جلوی پای خود را می‌بینیم و به ظاهر می‌نگریم نه تنها قبح شكستن قوانین و هنجارها فروریخته، بلكه در مواردی دیده شده كه افراد با افتخار از شكستن قوانین یا به اصطلاح دور زدن هایشان یاد می كنند و با تشویق سایرین هم روبه رو می‌شوند.سایرین آنها را زرنگ های جامعه تلقی می كنند جا انداختن سبك صحیح زندگی با رویكرد اسلامی، بومی و ایرانی یكی از ضرورت های امروز ماست. گاهی اوقات بدلیل احساس عدم امنیت است که افراد دست به زیر پا نهادن حقوق دیگران می‌زنند. اگر در جامعه همه افراد احساس امنیت کنند؛ مطمئناً حقوق دیگران کمتر ضایع خواهد شد. امنیتی که همه جنبه‌های زندگی آنها چه مادی و چه معنوی را در برگیرد. البته باید یادآور شویم که ما سعی کرده‌ایم آنچه را که از کتاب‌های شهید مطهری فهمیده‌ایم (که مسلماً فهم ما هنوز ناقص است) بیان کنیم. و توان ما بیش از این نبوده است. مسلماً استاد به بهترین وجه به این قبیل سوالات پاسخ داده‌اند. و می‌دانیم که در جامعه کنونی همه مشکلات ناشی از عدم هدف مشخص و عالی در زندگی است. باید افراد جامعه طوری تربیت شوند که بتوانند خودشان را از قید و بندهای غریزی و مادی رها نمایند. و هدفشان خداوند و رضای خداوند باشد. باید جامعه نیز امنیت کافی را برقرار کند. که اگر کسی با این هدف تربیت شد و خواست در جامعه با اصول اسلامی رفتار کند حق و حقوقشان پایمال نگردد.
    «به امید روزی که در در روابط اجتماعی ما حقوق متقابل رعایت گردد»



    داخل تاکسی نشسته‌اید و چند دقیقه دیگر هم به مقصد می‌رسید، اما به یکباره راننده فندکش را روشن می‌کند و بدون این‌که از شما یا سایر مسافران اجازه بگیرد، به خودش اجازه می‌دهد داخل خودرو سیگار بکشد.



    معمولا در این شرایط، چند احتمال پیش می آید که البته هیچ کدام از آنها نتیجه درخشانی در پی نخواهد داشت، زیرا اگر مسافران با راننده بحث و جدل کنند، یا از خودرو خارج شوند یا حتی راننده مجبور شود سیگارش را خاموش کند، در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمی کند.
    درواقع این که شهروندی به طور عمد تصمیم می گیرد حقوق شهروند دیگری را پایمال کند، از اتفاق های بعدی که پس از این ماجرا رخ می دهد، مهم تر است.
    اما این مثال تنها گوشه ای از رعایت نکردن حقوق شهروندان در سطح شهر است که اگر کمی دقیق تر به اوضاع پیرامونمان نگاه کنیم، براحتی می بینیم کم نیستند افرادی که به خود اجازه می دهند برای نفع شخصی خود از حقوق دیگران بگذرند و اگر بخواهیم بی رو دربایستی به این مساله نگاه کنیم، حتی گاهی اوقات خود ما نیز ابایی نداریم که قواعد حقوق متقابل شهروندی را زیر پا بگذاریم.
    من متفاوتم!
    یک صف طولانی خرید را تصور کنید که همه منتظرند در آن مغازه خرید کنند، حال اگر در همین شرایط فردی پیدا شود که صف را به هم بزند و زودتر از بقیه خرید کند، در آن صورت چه حسی به شما دست می دهد؟
    محسن عنایت، جامعه شناس در گفت و گو با «جام جم» می گوید: خیلی اوقات فکر می کنیم ویژه تر از بقیه هستیم و شرایط ما شبیه بقیه نیست و به همین دلیل به خود اجازه می دهیم گاهی حقوق فردی دیگر را پایمال کنیم. در صورتی که می دانیم تک تک شهروندان در اعتلای سطح جامعه نقش مستقیم دارند و این که خود را تافته ای جدا بافته از دیگران بدانیم، اشتباه است.
    وی می افزاید: مثلا در صف بانک ها می بینید که خیلی ها تلاش می کنند به هر طریقی که شده زودتر از بقیه کارشان راه بیفتد، مثلا در همان صف احتمال دارد یک پزشک فکر کند زمانش مهم تر از یک خانم خانه دار است و درواقع می خواهم بگویم همین حس کاذب خاص بودن، گاهی اوقات به عاملی تبدیل می شود که ما را به حذف حقوق دیگران ترغیب می کند.
    منافع مشترک برایمان گنگ است
    شرکتی را در نظر بگیرید که کارکنانش همه مسئولند تا یک طرح صنعتی را به سرانجام برسانند، حال اگر در این شرکت، منافع مشترک برای همه کارکنان تعریف شده باشد، یک کارگر و کارمند این شرکت براحتی درمی یابد که با حس تعاون و رعایت حقوق متقابل همکار می تواند گامی در جهت منافع مشترک شرکت بردارد.
    عنایت خاطرنشان می کند: مطمئن باشید رعایت حقوق متقابل شهروندان با تعریف منافع مشترک در ارتباط است، یعنی اگر فردی با هر جایگاه شغلی و شهروندی، معنی منافع مشترک را دریابد در آن صورت کمتر فردی پیدا خواهد شد که حقوق متقابل را رعایت نکند، اما اگر برای کارمندی، تعریف منافع مشترک مبهم و گنگ باشد در آن شرایط شک نکنید که روحیه خودخواهی و تک محوری در آن سازمان نیز افزایش خواهد یافت.
    نکته: سنگ بنای توسعه در هر کشوری با سطح مشارکت نیروی انسانی آن جامعه رابطه مستقیم دارد، اما اگر این روحیه همکاری با تضییع حقوق متقابل افراد خدشه دار شود، دیگر نمی توان امیدی به پیشرفت های پایدار اجتماعی و اقتصادی آن جامعه داشت
    وی توضیح می دهد: مثلا اگر کارمندی به این نکته واقف باشد که با درست انجام دادن وظیفه اش، بخشی از مشکلات محل کارش حل خواهد شد و در نتیجه جایگاه سازمانش ارتقا می یابد و به طور طبیعی، دستمزدهای او هم افزایش خواهد یافت، در آن شرایط دیگر دلیلی نمی بیند حقوق همکار خود را پایمال کند، زیرا همکار او هم دقیقا در جهت منافع سازمان و اعضایش فعالیت می کند.
    این جامعه شناس با اشاره به رابطه پیشرفت و رعایت حقوق متقابل، عنوان می کند: در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مثل ژاپن، گسترش روحیه همکاری سازنده بین افراد موجب شده که آنها به حقوق متقابل یکدیگر احترام بگذارند و در حقیقت آنها می دانند درصورتی که به حقوق افراد و منافع گروه احترام بگذارند، به طور مستقیم به منافع خود احترام گذاشته اند.
    آموزش ندیده ایم
    شاید توقع زیاده خواهانه ای باشد که انتظار داشته باشیم فردی که به حقوق سایر اعضای خانواده احترام نمی گذارد، برای حقوق متقابل شهروندان ارزشی قائل شود.
    عنایت بر این باور است که آموزش رعایت حقوق متقابل به افراد باید از همان سنین کودکی به فرد آموزش داده شود. این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان این که در بسیاری از خانواده های ایرانی، حتی والدین و فرزندان هم به حقوق متقابل یکدیگر شناخت ندارند، می گوید: البته این مساله تنها متوجه کودکان نیست و والدین هم در این زمینه کم تقصیر نیستند. مثلا برای پدرو مادرها جا افتاده است که مهمترین حقی که بر گردن فرزندشان دارند، احترام است و اگر از کودکان هم بپرسید می گویند درس خواندن فرزندان، مهم ترین حقی است که پدر و مادر دارند.
    عنایت خاطرنشان می کند: گرچه احترام به والدین و درس خواندن فرزندان بسیار مهم است، اما باید در کانون خانواده ها این نکته نهادینه شود که حقوق متقابل بین اعضای خانواده در درک متقابل خلاصه می شود، یعنی اگر به خانواده ها آموزش می دادیم که چگونه والدین و فرزندان همدیگر را درک کنند، مطمئن باشید همه اعضای خانواده به حقوق یکدیگر احترام می گذاشتند.
    وی ادامه می دهد: در شرایطی هم که فرزندی آموزش ببیند دغدغه های اعضای خانواده را درک کند و مشکل آنها را مشکل خودش بداند، در آن صورت شک نکنید این کودک در آینده هم دغدغه های جامعه را راحت تر درک می کند و به حقوق متقابل شهروندان احترام خواهد گذاشت.
    سیستم جزا و پاداش ما ضعیف است
    شاید برای شما هم بارها اتفاق افتاده باشد که فردی حقوق شما را زیر پا گذاشته است، اما بعد از مدتی قضیه را فراموش کرده اید و پیگیر قضیه نبوده اید.
    عنایت معتقد است همین حس انفعال در برابر پایمال شدن حقوقمان، ناخودآگاه تعداد افرادی را که حقوقمان را تضییع می کنند، افزایش می دهد.
    وی می گوید: به طور قطع این سیستم درستی نیست که بخواهیم پس از هر تضییع حقی از سیستم قهری و خشونت استفاده کنیم و در بسیاری اوقات مذاکره و گفت و گو جواب می دهد، اما اگر بخواهیم در برابر افرادی که مدام از روابط اجتماعی سوء استفاده می کنند و حقوق متقابل افراد را ضایع می کنند، کوتاه بیاییم در آن صورت خودمان با دست خودمان بستری برای افزایش شمار این گونه افراد در جامعه مهیا کرده ایم.
    این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به این که سکوت در برابر تضییع حقوق به گسترش این فرآیند دامن می زند، تاکید می کند: سنگ بنای توسعه در هر کشوری با سطح مشارکت و همکاری نیروی انسانی آن جامعه رابطه مستقیم دارد، اما اگر این روحیه همکاری با تضییع حقوق متقابل افراد خدشه دار شود، در نتیجه نباید دیگر امیدی به پیشرفت های پایدار اجتماعی و حتی اقتصادی آن جامعه داشت و به همین دلیل مهم است که سیستم قضایی کشور باید در پرونده هایی با سطح بالای تضییع حقوق افراد، نقش پررنگی ایفا کند تا پایمال شدن حقوق شهروندان به رویه ای عادی در جامعه تبدیل نشود.




  4. 2 کاربر از hamidarabi برای این مطلب تشکر کرده اند : nargesza (2014-09-18),بهمن پور (2014-09-16)
  5. #63
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 16 تشکر : 88
    مورد تشکر: 13 مرتبه تشکر شده در 8 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    omid.1368 آنلاین نیست.
    بعضیا چه پستای مختصری میذارن...
    آخه خودتون اینارو میخونید که باز ماها بیایم بخونیم؟؟؟!!!!!!!!!!


  6. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-19)
  7. #64
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Jul 2014
    نوشته ها : 23 تشکر : 86
    مورد تشکر: 20 مرتبه تشکر شده در 13 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    nargesza آنلاین نیست.
    سلام
    فکر می کنم دلیل همه موارد بالا این باشه که امروزه هر کسی به فکر خودشه.کمتر کسی پیدا میشه به فکر اطرافیانش باشه. مشکلات زندگی رو بهونه می کنن تا یه حدی هم حق دارن ولی می تونن با کمک هم مشکلات رو حل کنن. ولی کسی کسی رو قبول نداره و بهش اعتماد نمی کنه.

  8. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2014-09-19)
صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •