به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    سوالات شرعی درباره صیغه موقت

    سوالات شرعی درباره صیغه موقت

    بر اساس آیه شریفه «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً» (نساء، 24) ازدواج متعه تشریع شده است.

    ازدواج در اسلام دو نوع می باشد.1- ازدواج دائم 2- ازدواج موقت(متعه). ازدواج موقت در اسلام یک ازدواج شرعی است و مثل ازدواج دائم، دارای خطبه عقد، مهریه و عده طلاق است.

    در هر دو ازدواج، فرزندان، متعلق به والدین می باشد. در هر دو ازدواج طلاق مطرح است. ولی طلاق در ازدواج موقت به تمام شدن زمان عقد و یا بخشیدن زمان باقی مانده توسط شوهر، می باشد و طلاق، در عقد دائم به اجرای صیغه طلاق و حضور دو شاهد عادل است. تنها تفاوت ازدواج موقت با دائم در این است که بر مرد، نفقه زن(تهیه خوراک، پوشاک و مسکن) واجب نیست. در ازدواج موقت، بعد از تمام شدن زمان ازدواج و یا بخشیدن بقیه زمان توسط مرد، زن باید 45 روز عده نگهدارد تا بتواند با مرد دیگری ازدواج نماید.

    ازدواج موقت برای کسانی تشریع شده است که ازدواج دائم برایشان میسور نیست. یا زنی که شوهرش فوت کرده و با وجود داشتن چند بچه یتیم، امکان رها کردن فرزندان و ازدواج دائم را ندارد؛ و جهت کنترل غریزه جنسی ازدواج موقت می کند.

    نکته ای که باید مراعات شود این است که اگر زنی به عقد موقت درآمد و با تمام شدن زمان عقد، از همسرش جدا شد؛ اگر عده نگه ندارد؛ ازدواج با ایشان در حکم زنا است. زنانی که پولی می گیرند و بدون خواندن خطبه عقد با کسی رابطه جنسی برقرار می کنند؛ زناکار محسوب می شوند.

    همچنین زنانی که خطبه عقد می خوانند و بعد از تمام شدن مدت ازدواج، بدون این که عده 45 روزه نگهدارند، به عقد مرد دیگری در می آیند این هم در حکم زنا است.

    لذا صیغه موقت برای زنی که قبلا شوهر کرده و طلاق گرفته و یا شوهرش فوت کرده است؛ در صورتی درست است که زمان عده وفات و یا عده طلاق او تمام شده باشد. بر اساس آموزه های دین مبین اسلام ، زن نمی تواند هر روز به عقد یک مرد درآید؛ چه در عقد دائم و چه در عقد موقت. ولی زنی که یائسه شده(از سن عادت گذشته و عادت ماهانه نمی بیند) برای ازدواج(چه دائم و چه موقت) نیاز به گذشت عده ندارد.

    ازدواج موقت با زنی صحیح است که اگر قبلا به عقد موقت مردی درآمده، عده اش که 45 روز است بگذرد تا بتواند به عقد موقت مرد دیگری درآید. زن در هنگام عقد دائم و موقت، نباید در عده طلاق باشد.

    تذکر:

    عده در ازدواج موقت چه مدتی است؟

    عِدِّه مدت زمانی است که زن پس از جدایی یا مرگ شوهرش باید از ازدواج خودداری کند. در ازدواج موقت این مدت با توجه به نوع پایان ازدواج و شرایط باروری زن یا بارداری او متغیر است که ذیلا به آن اشاره میشود.

    1. اگر زن حیض میبیند باید به اندازه دو حیض کامل عده نگهدارد
    2. اگر زن حیض نمیبیند باید 45 روز عده نگهدارد
    3. اگر زن حامله باشد، تا زمان زایمان باید عده نگهدارد
    4. اگر زن همسرش فوت کند باید 4 ماه و 10 روز عده نگه دارد

    مواردی که لازم نیست عده نگهدارد:

    1. اگر زن با شوهر نزدیکی نکرده باشد
    2. اگر زن یائسه باشد.
    3. اگر نه سال زن تمام نشده باشد، هرچند شوهرش با او نزدیكی كرده باشد.

    نکته:

    1. در ازدواج موقت، رضایت طرفین و خواندن صیغه کافی است و نوشتن و شاهد گرفتن لازم نیست.
    2. خود زن و مرد می‌توانند صیغه عقد را بخوانند. ابتدا مدت عقد (از یک ساعت تا چند سال) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا ...) را معین کنند و بعد صیغه عقد را بخوانند.

    کدام مراجع اذن پدر را در ازدواج موقت ضروری می دانند؟

    آیات عظام امام خمینی(ره)، شبیری زنجانی، تبریزی و نوری همدانی عقیده دارند اذن پدر در ازدواج موقت لازم است. آیة الله سیستانی هم پیرو همین نظر هستند اما در دختری که متصدی امور زندگی خودش باشد اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب لازم می‌دانند نه به فتوا.

    آیة الله سیستانی در پاسخ به استفتای یکی از مقدانشان که پرسیده بود: «آیا صحیح است که اگر دختری بالغ باشد از نظر فکری و سنی، می تواند بدون اطلاع پدر صیغه پسری شود که بعد ها قصد ازدواج دارند؟» پاسخ داده اند:
    «صحّت ندارد و اذن پدر لازم است حتی اگر مستقل در شۆون زندگی باشد بنابر احتیاط واجب در این صورت.» اما در پاسخ به سوال دیگری با این مضمون که «اگر دختر و پسر ندانند که اجازه ی پدر دختر برای عقد موقت لازم است و بعد از جاری شدن عقد متوجه آن موضوع بشوند عقد آنها چه حکمی دارد؟» گفته اند عقد باطل است.

    سوال: حکم ازدواج موقت با دختر باکره چیست؟

    اکثر مراجع فعلی، عقد نکاح (موقت یا دائم) با دختر باکره را مشروط به اجازه پدر و در صورت فقدان پدر، جد پدری می‏دانند، ولی اگر باکره نباشد و یا پدر و جد پدری نداشته باشد، نیازی به اجازه نیست.

    اکثر مراجع عظام در این خصوص می فرمایند: دخترى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنى مصلحت خود را تشخیص مى‏ دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد باید از پدر یا جدّ پدرى خود اجازه بگیرد. و اگر پدر و جدّ پدرى غایب باشند، به طورى که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدرى اجازه بگیرد و نیز اگر دختر باکره نباشد در صورتى که بکارتش بوسیله شوهر کردن از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست. ولى اگر بواسطه وطى به شُبهه یا زنا از بین‏ رفته باشد، احتیاط مستحبّ آن است که اجازه بگیرند[1].

    در این باره آیات عظام خامنه ای، فاضل لنکرانی، صافی، مکارم، وحید، تبریزی می فرمایند: بنابر احتیاط واجب، باید از پدر یا جد پدریِ خود اجازه بگیرد.[2]

    حضرت آیة الله العظمی بهجت ره می فرماید: بنابر احتیاط تکلیفا اجازه شرط است.[3] (یعنی هر چند عقد بدون اجازه پدر باطل نیست، اما گناه و معصیت است).

    لازم به ذکر است که رشیده به دختری اطلاق می گردد که مصلحت خود را تشخیص می دهد و به دور از فشار هیجانات و تحریکات شهوانی تصمیم می گیرد و به آینده خود و خانواده و حیثیت خانوادگی توجه دارد. اما دختری که از بلوغ عقلی برخوردار نیست و نمی تواند راجع به آینده تصمیم بگیرد و خیر و صلاح خود و خانواده اش را نمی داند، هر چند سنّش زیاد باشد، رشیده نخواهد بود و بدون اذن پدر یا جد پدری نمی تواند ازدواج کند.

    گفتنی است اکثر فقها در این مسئله اتفاق نظر دارند در مواردی که پدر و جدّ پدری غایب باشند به طوری که نشود از آنان اجازه گرفت و دختر نیاز مبرم به ازدواج داشته باشد، یا همسر مناسبى براى دختر پیدا شده که شرعاً و عرفاً هم کفو اوست و پدر و جد پدرى، بدون جهت مانع مى‏ شوند و سخت گیرى مى‏ کنند،[4] لازم نیست از پدر و جد پدری اجازه بگیرد.[5]

    ----------------------------------------
    پی نوشتها:
    [1] . حضرات آیات امام خمینی، سیستانی و نوری همدانی؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏2، صص: 459-458؛ نظر آیت الله نوری همدانی از سایت معظم له (قسمت توضیح المسائل) گرفته شده است.
    [2] همان.
    [3] همان.
    [4] فاضل، نورى، بهجت، سیستانى، مکارم. نک: همان.
    [5] همان، مسئله 2377.
    منبع : tebyan.net

    
    ویرایش توسط بهمن پور : 2014-10-27 در ساعت 16:28

  2. 2 کاربر از صدای رسا برای این مطلب تشکر کرده اند : ونوس (2014-10-11),اسلامی (2014-10-23)
  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •