به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

Threaded View

  1. #1
    هم آغاز
    تاریخ عضویت : جنسیت Dec 2014
    نوشته ها : 48 تشکر : 79
    مورد تشکر: 69 مرتبه تشکر شده در 36 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    کیانا آنلاین نیست.

    بعضی وقتها دلمان مثل اسمان ابری شمال میشه


    ابری و کبود ، پر از اشتیاق باران و باریدن .
    فرقی نمیکند که گرفتار باشیم یا ازاد ، پولدار باشیم
    یا بی پول . این دلتنگی چنان به تنهایی مان شبیخون میزند
    که ارام و قرار از کف ما می رباید و احساس میکنیم
    هیچ چیز نمی تواند ما را به ارامش برساند .
    انگار دنبال گمشده ای میگردیم ، گمشده ای که از روز
    ازل او را میشناسیم . کسی که در دل و جانمان و در تار و پودمان نهفته است.
    پیوسته صدایش را می شنویم ، اما در بسیاری از اوقات
    فراموشش میکنیم و از او رو بر میگردانیم .
    بعضی وقتها انقدر در خودمان غرقیم و ساکن
    که نه کلمه ای و نه اشاره ای می تواند ما را
    به خود بیاورد . حتی اگر در شیپور قیامت هم بدمد ،
    باز از پیله ی غفلت بیرون نمی اییم . چنان الوده عصیان می شویم
    که بهشت و جلوه های زیبای ان را نمی بینیم .
    چه سخت و اندوهبار است میان افتاب قدم زدن ، اما نور و گرمای
    ان را حس نکردن .
    بعضی وقتها چنان از خود بیگانه می شویم که دیدار اشنایان
    ما را به وجد نمی اورد وحتی در فصل بهار هم گل از گلمان نمی شکفد .
    انقدر از هویت و فطرتمان فاصله می گیریم که به سکوت و ظلمت مطلق میرسیم .
    ما باید او را همیشه در کنارمان و در دلمان حس کنیم .
    باید صدایش را بشنویم و روز به روز تازه تر شویم .
    فقط اتش عشق اوست که می تواند پروانه ی روح ما را
    به ارامش برساند . فقط عطر گل روی اوست که می تواند تحمل
    این خاکدان تیره و پست و فانی را برای ما اسان کند .
    باید او - ان لایزال مهربان - را بر سطر سطر دفتر
    زندگیمان بنشانیم و جز به نام و یاد او دم و قدم نزنیم .
    اگر چنین کنیم ، هیچ بلا و حادثه ای نمی تواند ما را پریشان کند .
    فرشتگان هر روز منتظرند که رشته دوستی ما و خداوند را
    گره بزنند و شادمانه ملکوت را لبریز از نور کنند .
    نباید زیاد انها را منتظر بگذاریم . باید دست
    دوست - جاودانه و بی همتا - را به گرمی بفشاریم و قدم در
    راهی بگذاریم که به بارگاه سبز او می رسد ...



    با آنکه تنها بودم ولی چشمانم به دنبال آشنا یی می گشت...

    انسانم آرزوست...

    ویرایش توسط بهمن پور : 2015-01-15 در ساعت 00:28

  2. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : بهمن پور (2014-12-29)
  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •