به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    17 فروردین و جشن ایرانیان باستان

    17 فروردین ماه در گاهشمار ایرانیان روز خاصی است . در این روز سروش ایزدپیام آور خداوند و نگهبان بیداری گرامی داشته میشد. خروس و به ويژه خروس سپيد از گرامی‌ترين جانوران در نزد ايرانيان بشمار می‌رفته و به سبب بانگ بامدادی،نماد سروش دانسته ‌شده است

    سُروش یکی از ایزدان باستانی ایرانیان است.سروش از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد، پیمان‌ها را می‌پاید و فرشتهٔ نگهبان خاص زرتشتیان است.



    در اوستا به صورت sraoša- یا seraoša-و در فارسی میانه مانوی به صورت به معنی "شنیدن"Ösrõšahrãy یا srõšãw آمده است.این واژه از ریشه ی sru اشتقاق یافته است و در اوستا هم به معنی "فرمانبرداری" به کار رفته است و هم نام یکی از ایزدان است.سروش ایزدی است که زمزمه کردن (نیایش) را به مردم آموخت.او ایزدی است که قبل از طلوع آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا می­خواند. او از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد.

    بنا بر روزهای ایرانیان باستان،هفدهمین روز از هر ماه به نام ایزد سروش نامیده شده است و جشنی به نام جشن سروشگان در این روز برگزار میشود.روز سروش در ماه فروردین از اهمیت ویژه­ای برخوردار بوده و جشن سروشگان گرفته می­ شده است.ایرانیان در این روز به عبادت و نیایش پروردگار پرداخته و به معابد می­رفتند.

    ایزد سروش بر فراز کوه البرز کاخی دارد، با یک‌هزار ستون که به خودی خود روشن است و ستاره‌نشان (یسنه ۵۷، بند ۱۰).گردونهٔ او را در آسمان،چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سم‌های زرین می‌رانند.هیچ موجودی از ایشان پیشی نمی‌گیرد و بدین‌گونه است که او دشمنان خود را در هر کجا که باشند، دستگیر می‌کند.سروش همیشه بیدار است و هرگز به خواب نمی رود و مخلوقات مزدا را پاسبانی می کند و برای محافظت نوع بشر هر روز و هر شب،سه بار به دور زمین می گردد.نماد مادی سروش خروس نام نهاده شده که با بانگ بامدادی خود مردم را از پی ستایش خداوند بخواند.در مجموعه ی یشت ها، یشت یازدهم برای سروش است.


    برخی از صفات سروش در اوستا به قرار زیر است: قوی بازو ،چست و چالاک ، چابک ترین در میان جوانان ، شهریار جهان، دارنده ی سلاح سخت ، دارای سلاح آخته ، دارای ابزار مینوی یعنی "اهونور"، "یسنوکرتی" و "فشوشومانتره"،"تنومانتره" یعنی دارای پیکری با کلام مقدس ، پاک ترین و رد (:سرور) پاکی ، دارای اندیشه ای والا ، خوش سخن ، نگهبان آفریدگان، پاسبان سرار گیتی و پناه دهنده ی بینوایان .

    سروش در میان ایزدان نخستین کسی است که زبان به ستایش خداوند و نیایش امشاسپندان گشود. نخستین کسی که مراسم مذهبی به جای آورد و پنج گاتهای زرتشت را بسرود.ایزد سروش بر آن است تا نیروهای اهریمنی چون "خشم"، "کنده یا مستی" ، "بوشاسپ یا خواب و تنبلی" (و مهمتر از همه " دروغ" را از میان ببرد.

    سروش نابود کننده ی دیو آز و خشم است و به همراه مهر و رشن (دو ایزد باستانی ایرانیان) اعمال انسان ها را سنجیده و به نیکو کاران پاداش و به بدکاران کیفر می دهد. او فرمانروا و دهبد جهان است .بر تمامی ارزه (کشور غربی) و سوه (کشور شرقی) فرمانروایی دارد. او نگهبان تن در جهان است و برای نگهبانی آفریدگان،همواره بیدار و هوشیار بر گرد جهان می گردد.هفدهمین روز هر ماه به نام ایزد سروش به عنوان پیام آور غیب و پیک ایزدی شناخته می شود.




    ابوریحان بیرونی می نویسد:سروش اولین کسی است که مردم را برای ستایش پروردگار به زمزمه کردن امر کرده است.در این روز دعا و عبادت کردن و به معبد رفتن بسیار نیک است.



    ز گیتی برآمد سراسر خروش به آذر بد این جشن روز سروش . فردوسی


    ********

    روز سروش است که گوید سروش
    باده خور و نغمه ٔ مطرب نیوش .
    مسعودسعد.


    سروش و جشن سروشگان-در شاهنامه اولین موجود ماوراءالطبیعى است که در بخش اساطیرى شاهنامه، یعنى داستان کیومرث به‏صورت پرى پلنگینه‏ پوش بر کیومرث آشکار می‏شود و او را از توطئه اهریمن و خزروان دیو آگاه می‏سازد و به نبرد با اهریمن برمی ‏انگیزد و پس از کشته‏ شدن سیامک بازهم بر کیومرث ظهور می‏کند و او را به ترک سوک یکساله فرا می‏خواند و به نبرد با اهریمنان و دیوان، یعنى تداوم مبارزه،دعوت می‏کند.


    اگرچه فردوسى در این مورد به شکل سروش اشاره نمی‏کند، اما از سیاق سخن و گفتگوى او با کیومرث چنین بر می ‏آید که سروش در پیکر انسانى زیبا بر وى ظاهر شده است، همچنان که بر فریدون نیز به همین صورت جلوه می ‏کند و او را از کشتن ضحاک باز مى‏دارد، اما دقیق‏ترین تغییر چهره سروش وقتى است که به هیأت انسانى خداپرست و نیکخواه با مویى همچون مشک که تا پایش فروهشته است و رویى همچون حور بهشتى (که یادآور پرى پلنگینه‏پوش یا زیبارویى با جامه‏اى از پوست پلنگ در داستان کیومرث است) به نزد فریدون مى‏آید و به او افسونگرى و شناخت نیک و بد را مى‏آموزد تا او را قادر سازد که کلید بندها را بداند و افسون‏ها را بگشاید.


    فریدون پس از این دیدارتن خود را پرتوان و دولت خویش را بیدار مى‏یابد. سروش یک بار هم در پیکر موبدى در رؤیاى سام آشکار مى‏شود و او را به باز آوردن زال فرامى ‏خواند و در کین ‏خواهى از کشندگان سیاوش نیز باز در خواب بر گودرز آشکار مى‏شودو او را از جایگاه کیخسرو آگاه می ‏کند و در همین اوان بر هوم زاهد نیز جلوه مى‏کند.در هنگامى که خسروپرویز از بهرام چوبین گریخت و به کوه پناه برد و از خداوندجهان یارى خواست، سروش به پیکر انسانى سوار بر اسبى خنگ درحالی ‏که جامه‏اى سبز برتن داشت به نزد خسروپرویز آمد و او را از میان دشمنان عبور داد و به وى مژده سلطنت بخشید.


    آخرین ظهورى که از سروش در شاهنامه وجود دارد (اگرچه فردوسى به نام سروش در این مورد اشاراتى ندارد) در داستان اسب آبى دریاى شهد است :


    زدریا برآمد یکى اسب خنگ
    سرین گرد چون گور و کوتاه لنگ

    دوان و چو شیر ژیان پر زخشم
    بلند و سیه خایه و زاغ چشم


    وقتى این اسب از دریا برمی ‏آید و بر یزدگرد گناهکار آشکار می ‏شود، شبانان از گرفتن او در مى‏مانند، ولى یزدگرد با زین و لگام به نزد او مى‏رود و اسب به‏راحتى رام اومى‏شود و دست و پاى می ‏جنباند و شاه بر او لگام مى‏نهد، اما همین‏که مى‏خواهد تنگ براو ببندد؛ بنابرآنچه در شاهنامه آمده است:


    بغرید و یک جفته زد بر سرش
    به خاک اندر آمد سر و افسرش

    چو او کشته شد، اسب آبى چو گرد
    بیامد بدان چشمه لاژورد

    به آب اندرون شد تنش ناپدید
    کس اندر جهان این شگفتى ندید.


    حافظ ، گاهی نیز "سروش" را همان "روح القدس" می خواند:



    هاتف آن روز به من مژده ی این دولت داد
    که بر آن جور و جفا ، صبر و ثباتم دادند


    سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش
    که دور شاه شجاع است ، می دلیر بنوش


    هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
    گفت : ببخشند گنه ، می بنوش


    چه گویمت که به میخانه دوش مست وخراب
    سروش عالم غیبم ، چه مژده ها داده است


    عفو الهی بکند کار خویش
    مژده ی رحمت برساند سروش


    بیار باده که دوشم سروش عالم غیب
    نوید داد که عام است فیض رحمت او


    منابع :


    اوستا دکتر جلیل دوستخواه

    سایت انجمن موبدان ایران

    بندهش – مهرداد بهار

    شاهنامه فردوسی

    حافظ و ایزد سروش – دکترمنصور رستگار فسایی




    ویرایش توسط بهمن پور : 2015-04-18 در ساعت 19:55

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •