به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.

    جديد 1 القاب حضرت زينب (س)

    نام پدر : حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)

    نام مادر : حضرت فاطمه زهرا (س)


    ناریخ ولادت : روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری


    محل تولد : مدینه


    کنیه : ام الحسن و ام الکلثوم


    القاب : صدیقه الصغری، عصمة الصغری، ولیه الله العظمی ، ناموس الکبری ، شریکةالحسین (ع) ، کامله ، فاضله و...


    همسر : عبدالله فرزند جعفر بن ابیطالب


    تعداد فرزندان : 3 پسر ( علی ، عون ، جعفر ) و1 دختر ( ام الکلثوم )


    وفات : شب یکشنبه 15 رجب سال 63 هجری قمری


    محل دفن : شام
    ویرایش توسط صدای رسا : 2015-05-04 در ساعت 00:20

  2.  

  3. #2
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    رحلت حضرت زینب (س)

    حضرت زینب (س) در 15 رجب سال 63 هجری قمری از دنیا رفت. بانوی قهرمانی که پس از شهادت امام حسین، ارائه نهضت عاشورا را به دوش کشید و پرچمدار این قیام بود در ضمن سفری که به همراه همسر گرامی شان عبدالله بن جعفر به شام رفته بود به لقاءالله پیوست و بدن مطهر آن بانوی بزرگوار در همان جا دفن گردید.

    محل دقیق قبر مطهر حضرت زینب کبرى علیها السلام

    از قدیم الایام سه مکان به عنوان قبر مطهر این بانوى بزرگوار مطرح است و هرکدام نیز طرفدارانى دارد.

    1- قبرى که در شهرک زینبیه امروز در نزدیکى دمشق، پایتخت فعلى کشور سوریه وجود دارد. علماى قدیم از این مکان (شهرک زینبیه) به «غوطه‏» یا «راویه‏» تعبیر آورده‏اند. زائران ایرانى که جهت زیارت به سوریه مى‏ روند، این مکان را زیارت مى ‏کنند.

    2- محلى که در شهر قاهره پایتخت مصر به نام «زینبیه‏» مشهور است.

    3- شهر مدینه نیز به عنوان محل دفن حضرت زینب علیها السلام معرفى شده است، گرچه در مدینة النبى محلى به این نام مثل دمشق و قاهره وجود ندارد.
    مرحوم حاج شیخ عباس قمى به نقل از استاد خودش مرحوم محدث نورى، و دیگران احتمال شام را تقویت کرده اند.

    منابع :

    aviny.com

    sibtayn.com

    tebyan.net

  4. #3
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    القاب حضرت زينب (س)


    -زينب كبرى : اين لقب براى مشخص شدن و تمييز دادن حضرت زینب (س) از ساير خواهرانش (كه از ديگر زنان اميرمؤ منان به دنيا آمده بودند) بود.


    -الصديقة الصغرى : چون (صديقة) لقب مبارك مادرش ، زهراى مرضيه (س) است و از سويى شباهت هاى بى شمارى ميان مادر و دختر وجود داشت، لذا حضرت زينب را (( صديقه صغرى )) ملقب كردند.




    -عقيله / عقيله بنى هاشم / عقيله الطالبين : (عقيله) به معناى بانويى است كه در قومش از كرامت و ارجمندى ويژه اى بر خوردار باشد و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده اى داشته باشد.


    از ديگر لقب هاى حضرت زينب ، موثقه عارفه ، عالمه غيرمعلمه ، عابده آل على ، فاضله و كامله است.

  5. #4
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺳﯿﻠﯽ ﺧﻮﺭﺩﯼ ، ﺑﮕﻮ : ﯾﺎﺯﻫﺮﺍ ........
    ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﻭﺑﺴﺘﻨﺪ، ﺑﮕﻮ : ﯾﺎﻋﻠﯽ .......
    ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺑﯽ ﯾﺎﻭﺭﺷﺪﯼ، ﺑﮕﻮ : ﯾﺎﺣﺴﻦ .........
    ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﯼ، ﺑﮕﻮ : ﯾﺎﺣﺴﯿﻦ .....
    ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻱ ﺑﮕﻮ : ﻳﺎﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ...........
    ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯼ،ﺁﺏ ﻧﺨﻮﺭﺩﯼ،ﺑﯽ ﯾﺎﻭﺭﺷﺪﯼ،
    ﺩﺳﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﺴﺘﻨﺪ،ﺳﯿﻠﯽ ﺧﻮﺭﺩﯼ،ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻱ ﺑﮕﻮ :
    "ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯﺩﻝ ﺯﯾﻨﺐ"



  6. #5
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    پیام خون حضرت زینب
    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

    وقتی به دل داغ برادر ماند و زینب
    یک کربلا غم در برابر ماند و زینب

    وقتی شهادت حرف آخر را رقم زد
    غمنامه تنهای بی سر ماند و زینب

    وقتی خزان بر سرخی آلاله ها زد
    صحرایی از گل های پرپر ماند و زینب

    وقتی که آتش با قساوت همزبان شد
    در خیمه ها توفان آذر ماند و زینب

    وقتی غزالان حرم هر سو رمیدند
    موی پریشان، دیده تر ماند و زینب

    وقتی فضا خالی شد از پرواز یاران
    یک آسمان بی کبوتر ماند و زینب

    تا کربلا در کربلا مدفون نگردد
    در نینوا فریاد آخر ماند و زینب

    دیدیم جای گریه، جای ناله کردن
    «قد قامت» غوغای دیگر ماند و زینب

    دست علی از آستینش شد نمایان
    روح شجاعت های حیدر ماند و زینب

    هنگامه ای دیگر به پا شد کربلا را
    اوج تعهد، حفظ سنگر ماند و زینب

    تکمیل نهضت در بیانش جلوه گر شد
    وقتی پیام خون رهبر ماند و زینب

  7. #6
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    زینب، پاسدار لاله ها
    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

    می سوخت چوشمع و پایداری می کرد
    دل از مژه جای اشک جاری می کرد

    شب دختر شیر حق به جای عباس
    از عترت عشق پاسداری می کرد

  8. #7
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    با پای برهنه
    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

    زان فتنه خونین که به بار آمده بود
    خورشید ولا، بر سر دار آمده بود

    با پای برهنه، دشت ها را زینب
    دنبال حسین، سایه وار آمده بود

  9. #8
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    کاروان اشک
    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

    می نویسم نامه ای با اشک و خون
    از زبان داغ داران قرون

    کاروان اشک و محمل های آه
    در میان لاله ها می جست راه

    لاله ها از سینه های چاک چاک
    می دمید از سینه گلگون خاک

    بال های سوگ در پرواز بود
    پرده های آه در آواز بود

    کاروان را طاقت این راه نیست
    از دل زینب کسی آگاه نیست

    دست ها در آرزوی پیکرند
    مرغکان عشق، بی بال و پرند

    دشت می گرید در آغوش غروب
    وای از سیمای مدهوش غروب!

    ساقه های نیزه گل داده ست، آه!
    دست ها هر سوی افتاده است، آه!

    می دود در لاله ها خون حسین
    وای از رخسار گلگون حسین

    زینب و بدرود مهمانان خاک
    زینب و گلزخم های چاک چاک

    جامه های زخم بر اندامشان
    پیشگامان رهایی، نامشان

    هر طرف سروی به خاک افتاده است
    وین طلوع سرخ هر آزاده است

    پیشگامان، ارغوانی گشته اند
    لاله رویان، جاودانی گشته اند

  10. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : اسلامی (2016-04-23)
  11. #9
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    توسل به زینب کبری
    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

    مرحوم بهبهانی، بانی شبستان مسجد نقل می کرد.

    پدرم قبل از تمام شدن کار شبستان مسجد، به مرض موت مبتلا شد و در آن حال وصیت نمود که «مبلغ دوازده هزار دینار حواله را صرف اتمام کار مسجد نمایید».

    زمانی که فوت کرد، به منظور احترام به پدر و اشتغال به مجالس ‍ ترحیم، چند روزی کار ساختمان تعطیل شد. شبی در عالم خواب پدرم را دیدم که به من گفت: چرا کار مسجد را تعطیل کردی؟ گفتم: به منظور احترام به شما و اشتغال به مجالس ترحیمتان. در جوابم گفت: اگر می خواستی برای من کاری بکنی، نباید کار ساختمان مسجد را تعطیل می کردی.
    زمانی که بیدار شدم تصمیم به اتمام کار ساختمان مسجد نمودم به این منظور بای حواله دینارهایی که پدرم در وصیت خود عنوان کرده بود وصول کرده و از آن مصرف می نمودم. اما هر چه بیشتر جست و جو می کردم حواله ها پیدا نمی شد هر جا که احتمال وجود حواله ها می رفت گشتم، اما خبری از حواله ها نبود.

    سرانجام در حالی که بسیار ناراحت بودم به مسجد رفته و متوسل به حضرت زینب (س) شدم و خدا را به حق آن ساعتی که امام حسین (ع) و زینب (س) از یکدیگر وداع نمودند قسم دادم. ناگهان خوابم برد.

    پس از مدتی بیدار شدم و دیدم همان ورقه ای که حواله ها داخل آن بود کنار من است از همان ساعت کار مسجد را ادامه دادم تا به اتمام رسانیدم و همیشه این کرامت را برای دیگران نقل می کنم.

  12. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : اسلامی (2016-04-23)
  13. #10
    هم کار کاربر طلایی
    تاریخ عضویت : جنسیت Jan 2013
    صلوات : 6592 دلنوشته : 9
    سلامتی امام زمان
    نوشته ها : 7,813 تشکر : 409
    مورد تشکر: 2,299 مرتبه تشکر شده در 1,632 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 105 وبلاگ : 14
    وبلاگ
    14
    صدای رسا آنلاین نیست.
    یهودی و طلب فرزند از زینب
    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

    نقل می کنند: در بروجرد مردی یهودی بود به نام یوسف، معروف به دکتر. او ثروت زیادی داشت ولی فرزند نداشت. برای داشتن فرزند چند زن گرفت، دید از هیچ کدام فرزندی به دنیا نیامد. هر چه خود می دانست و هر چه گفتند عمل کرد، از دعا و دارو، اثر نبخشید.

    روزی مأیوس نشسته بود، مرد مسلمانی نزد او آمد و پرسید: چرا افسرده ای؟ گفت، چرا نباشم، چند میلیون مال وثروت برای دشمنان جمع کردم! من که فرزندی ندارم که مالک شود. اوقات وارث ثروت من میشود.

    مرد مسلمان گفت: من راه خوبی بهتر از راه تو می دانم. اگر توفیق داشته باشی، ما مسلمانان یک بی بی داریم، اگر او را به جان دخترش قسم بدهی، هر چه بخواهی، از خدا می خواهد. تو هم بیا مخفی برو حرم زینب (س) و عرض ‍ حاجت کن تا فرزنددار شوی. می گوید: حرف این مرد مسلمان را شنیدم و به طور مخفی از زنها و همسایه هایم و مردم با قافله ای به دمشق حرکت کردم.

    صبح زود رسیدیم، ولی به هتل نرفتم، اول غسل و وضو و بعد هم زیارت و گفتم: آقا یا رسول الله! دشمن تو و دامادت در خانه فرزندت برای عرض حاجت آمده، حاشا به شما بی بی جان! که مرا ناامید کنی. اگر خدا به من فرزندی دهد، نام او را از نام ائمه می گذارم و مسلمان می شوم. او با قافله برگشت.

    پس از سه ماه متوجه شد که زنش حامله است، چون فرزند به دنیا آمد و نام او را حسین نهادند و نام دخترش را زینب. یهودیها فهمیدند و اعتراضها به من کردند که چرا اسم مسلمانها را برای فرزندت انتخاب کردی. هر چه دلیل آوردم نشد قصه را بازگو کردم ناگهان دیدم تمام یهودیهایی که در کنار من بودند با صدای بلند گفتند: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله» و همه مسلمان شدند.

  14. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : اسلامی (2016-04-23)
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •