به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم سایه
    تاریخ عضویت : جنسیت Apr 2015
    سن : 36
    نوشته ها : 387 تشکر : 135
    مورد تشکر: 348 مرتبه تشکر شده در 224 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    ن کیوانپور آنلاین نیست.

    رانندگی به سبک ایرانی


    درباره ما و شخصیت ضد اجتماعی


    برخی افراد رانندگی بد را نوعی دهن‌کجی به قانون و مراجع‌قدرت می‌دانند. افراد دارای شخصیت ضد اجتماعی به گمان خود با رانندگی ناایمن درحال زورآزمایی، قدرت‌نمایی و به‌مبارزه‌طلبیدن قانون و مراجع قدرت هستند! برخی نیز هنگام رانندگی حس برتری‌جویی و رقابت‌طلبی دارند و می‌خواهند از همه جلو بزنند. می‌خواهند بهتر بودن دست‌فرمان، رانندگی یا خودروشان را ثابت کنند. اما جریمه‌ها صرفا برای عده‌ای از این رانندگان بازدارنده است. اصولا تنبیه، رفتار درست را نشان نمی‌دهد و یادگیری رفتار مناسب ازجمله رانندگی‌ایمن، براساس تشویق رفتارهای مطلوب میسر می‌شود. بنابراین برای بهبود رفتار رانندگان باید سازوکارهای مشوق رانندگی ایمن فعالتر شود.

    دوستی تعریف می کرد، روزی در یکی از شهرهای کشور استرالیا درحال رانندگی بودم که به دلیل ناآشنایی با خیابان‌ها به اشتباه وارد خیابان یک‌طرفه‌ای شدم و خود را در مسیر مخالف و شاخ‌به‌شاخ با تعدادی خودرو دیدم. جالب این‌که رانندگانی که حق با آنها بود به‌جای این‌که شروع به رفتارهای پرخاشگرانه، بددهنی، بوق‌زدن، چراغ‌زدن و... بکنند همگی ترمز کرده و متوقف شدند! به‌طوری‌که من توانستم به‌راحتی دور بزنم و در مسیر صحیح قرار بگیرم. اشتباهی که اگر در ایران رخ داده بود، می‌توانست به اتفاقات ناگواری منجر شود...

    به‌راستی چرا وضع رانندگی در ایران این‌قدر بد است! آیا قوانین راهنمایی و رانندگی اشکال دارد؟ یا فرهنگ رانندگی‌مان؟ چطور است که ما در روابط رودررو این‌قدر مبادی آداب هستیم اما وقتی پای رانندگی به‌میان می‌آید، رفتارمان تغییر می‌کند؟ چطور است که هنگام رانندگی گاهی به‌قدری سریع می‌رانیم و اجازه عبور عابرپیاده از روی خط‌عابر را هم نمی‌دهیم که گویا ثانیه‌ای اگر دیر برسیم جلسه‌مان در سازمان ملل متحد! یا تدریس‌مان در دانشگاه آکسفورد! و... لغو می‌شود اما وقتی به ورودی آپارتمان که می‌رسیم، دقایق طولانی صرف گفت‌وگوهای بیهوده و... می‌کنیم؟ به هر حال، اگرچه بخشی از پاسخ به این سوال‌ها و پرسش‌های مشابه مربوط به قوانین راهنمایی و رانندگی و فنی- مهندسی است اما قسمت اعظم پاسخ‌ها به رفتار افراد مربوط می‌شود. برای مثال، پدیده‌ای که به‌خصوص این‌روزها بیشتر با آن روبه‌رو هستیم یعنی خشم و پرخاشگری هنگام رانندگی نوعی رفتار محسوب می‌شود و در حیطه علم روانشناسی است.

    مراجعی داشتم فوق‌العاده مودب و سربه‌زیر که حتی در طول جلسات، مستقیم به چشم‌های من نگاه نمی‌کرد! ایشان که راننده کامیون بود، یک روز از خشم خود هنگام رانندگی گفت که اغلب وقتی خودرو‌های کوچکی که آهسته می‌رانند یا موتورسواران را مقابل خود می‌بیند، خشم سراغش می‌آید و می‌خواهد که آنها را زیر بگیرد! چطور چنین تناقضی را می‌توان توجیه کرد؟ فردی مودب و پرخاشگر! اگر از همین فرد بپرسید وقتی که کسی در پیاده رو سهوا به او تنه می زند آیا به همان اندازه خشمگین می‌شود، پاسخ خواهد داد خیر. وقتی فرد دیگری را می بینیم و او نیز ما را می بیند، به‌احتمال کمتری همان میزان خشم را نشان می دهیم؛ یعنی، کمتر از خشم هنگام رانندگی. اگر فردی نسبت به کسانی که دوستش دارند و همین‌طور غریبه ها خشم داشته باشد، می‌تواند خشم را فرافکنی ‌کند به خودروهایی که درحال رانندگی با آنها مواجه می‌شود. جابه‌جا کردن خشم به‌سوی افراد دیگر برای مراجع مذکور نیز آسان‌تر بود و رانندگی در جاده بهترین شرایط را برای آن فراهم می کرد. وقتی افراد دیگران را انسانیت‌زدایی می‌کنند، این حالت به ایشان اجازه می‌دهد تا با دیگران به شیوه‌ای رفتار کنند که اگر آنها را از نزدیک می دیدند، امکان نداشت آن‌طور رفتار کنند. وقتی درحال رانندگی هستیم، گرایش داریم تا رانندگان دیگر را در دسته بندهای بسیار متمایز ببینیم: «احمق ها»، «ابله‌ها» و...! ما با خود می‌گوییم که «من از خودرو‌ها عصبانی نیستم، از راننده های احمقشان عصبانی‌ام!»

    درحالی‌که هر روز وسایل‌نقلیه بی‌شماری در بزرگراه ها از کنار ما عبور می‌کنند و معمولا دلیلی برای به‌خاطر سپردن آنها نداریم، حساسیت شدیدی نسبت به رانندگانی پیدا می کنیم که جرأت می‌کنند «راهمان را بگیرند». اما شیوه رفتار و عکس‌العمل ما نسبت به رانندگان همانند شیوه واکنش ما نسبت به کسانی که در پیادهروها «راهمان را می‌گیرند» نیست. هویت ما هنگام رانندگی برای سایرین مخفی است و ما امکان فرار سریع از موقعیت را داریم. بنابراین درباره زیرسوال رفتن هویت و آبرویمان نگران نیستیم و از این‌رو خشم را از اهداف سخت به راحتی جابه‌جا می‌کنیم. درواقع، جابه‌جایی زمانی رخ می‌دهد که ما نیروی اختصاص یافته به یک هدف را به‌سوی یک هدف جایگزین دیگر هدایت می‌کنیم.

    برای مثال، فردی را که به‌خاطر سریع‌راندن جریمه می‌شود در نظر بگیرید. او ممکن است از افسر راهنمایی و رانندگی ناراحت شود اما مایل یا قادر نباشد که چیزی به او بگوید. وقتی این فرد به رانندگان دیگر می‌رسد احتمالا با آنها تندخو خواهد بود زیرا آنها هدف سهل تری برای تخلیه خشم هستند. برای کاهش خشم هنگام رانندگی و به‌تبع آن ارتکاب به برخی تخلفات خوب است بدانیم که تقریبا هر رفتاری که از رانندگان دیگر سر می‌زند، علت موجهی دارد و حتی اگر راننده‌ای عمدا به اشتباه رفتار می‌کند چرا ما هم با تلافی‌کردن اشتباه کنیم؟! چرا باید اجازه دهیم که رفتار ما را رفتار دیگران تعیین کند؟! اگر این کار را بکنیم همانند یک عروسک خیمه‌شب‌بازی خواهیم بود که حرکاتش توسط فرد دیگری هدایت می‌شود. به نظر می‌رسد آموزش اداره خشم دست‌کم برای رانندگان وسایل نقلیه عمومی ضروری باشد.

    شهروند ـ مجتبی دلیر

  2. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2015-06-20)
  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •