|
|
|
|
روزی دوست قدیمی بایزید بسطامی عارف بزرگ را در نماز عید فطر دید ...
پس از احوالپرسی و خوش و بش از بایزید پرسید :
شیخ ؟! ما همکلاس و هم مکتب بودیم ؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم ...
استادمان نیز یکی بود ، حال تو چگونه به این مقام رسیدی ؟
و من چرا مثل تو نشدم ؟؟ ...
بایزید گفت : تو هر چه شنیدی ؛ اندوختی و من هر چه خواندم ؛ عمل کردم ...
" به عمل کار بر آید ، به سخندانی نیست "
ویرایش توسط بهمن پور : 2016-01-12 در ساعت 22:29
کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : انتظار (2015-06-30)
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- آقای قرائتی: شب قدر چکار کنیم
- 14 خرداد ؛ سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)
- زندگینامه سید مرتضی علم الهدی (ره)
- رزق و روزی
- ذکری جهت لذت بردن از نماز
- خاطره ای نوروزی از استاد شفیعی کدکنی
- عظمت ماه رجب از زبان آیتالله تهرانی
- زندگینامه شیخ محمد تقی شوشتــــری
- رزق از منظر حاج اسماعیل دولابی
- زندگینامه ی آیت ا... محمد محمدی گیلانی
- روزی که امیر کبیر گریه کرد!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)