دوره صفويه

صفويه با متحد ساختن طوايف قزلباش و ايجاد همبستگي در ميان آنان - کاري که قراقويونلو و آق قويونلو موفق به انجام آن نشدند- فرمانروايان بلامنازع ايران گشتند. از آنجا که طوايف ترکمن، ايلات شرقي را غارت مي کردند، شاه عباس براي حفظ اين ناحيه مملکت از تاخت و تاز ترکمن ها و ازبک ها، جنگجويان خود را به اين سامان کوچ داد.

از سوي ديگر، در همين دوره، فشارهاي روسيه به ويژه در مرزهاي جنوب غربي سبب افزايش سيل مهاجرت ترکمن ها به نواحي رود گرگان شد ( زندي دل و همکاران، 1379، 28 ). مينورسکي پژوهشگر معروف معتقد است که « صفويان جانشينان و اخلاف بلافصل سلسله هاي ترکمن هاي قراقويونلو و آق قويونلو- که با آنان روابط گوناگوني داشتند- محسوب مي شدند و نامناسب نيست که اوايل دوره صفويه را سومين مرحله حکمراني ترکمن هاي ايران بدانيم » ( منقول در: معطوفي ، 1384، 119 ).

علي رغم ديدگاه هاي مختلفي که در خصوص ترکمن بودن صفويه وجود دارد، اين واقعيت قابل کتمان نيست که ترکمن ها و صفويه قرابت هايي با هم داشته اند و حتي خود شاه اسماعيل نوه دختري اوزون حسن ترکمان بود و همچنين ترکمن ها در رساندن اسماعيل صفوي به تاج و تخت کمک شايان کرده بودند ( سخاوتي فر، 1386، 37 ).