به انجمن سبک زندگی ایرانی اسلامی خوش آمدید

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    هم سایه
    تاریخ عضویت : جنسیت Apr 2015
    سن : 36
    نوشته ها : 387 تشکر : 135
    مورد تشکر: 348 مرتبه تشکر شده در 224 پست
    دریافت : 0 آپلود : 0
    امتیاز : 0 وبلاگ :
    ن کیوانپور آنلاین نیست.

    حس‌های زندگی‌بخش

    چگونه با «حواس»مان جهان را درک می‌کنیم؟

    تا مدت‌های مدید ما نمی‌دانستیم که «قوه حس» چیست. از هر کس بپرسید که ما چند حس داریم، خواهد گفت ۵ حس؛ مگر اینکه بخواهد از حس ششم صحبت کند. اما چرا ۵ تا؟ آن حس تعادلی که سیستم تعادل بدن ایجاد می‌کند و به شما می‌گوید که در یک آسانسور بالا هستید یا پایین، در یک قطار، جلو هستید یا عقب، یا در یک قایق در طرف راست هستید یا چپ، چیست؟ آن حسی که به شما می‌گوید وقتی چشمانتان بسته است، دست و پایتان دقیقاً کجاست، چیست؟ احساس درد یا حس گرمی و سردی چطور؟ آیا این‌ها فقط بخشی از حس لامسه‌اند؟ مثل حس لمس کردنِ مخمل یا ابریشم؟ و چرا تصور می‌شود که تجارب حسی مثل دیدن، شنیدن، چشیدن، لمس کردن و بوییدن توسط یک حس واحد تولید می‌شود؟

    عصب‌شناسان جدید دو سیستم دیداری را به عنوان فرض پذیرفته‌اند که یکی مسئول آن است که اشیا چگونه به نظر ما می‌رسند و دیگری مسئول کنترل اعمال ماست. و این دو سیستم مستقل از یکدیگر عمل می‌کنند. چشم ممکن است دچار توهم شود (خطای دید داشته باشد) اما دست این‌طور نیست و در پی شکلی است که بزرگ‌تر از آنچه هست به نظر برسد.

    البته قضیه به اینجا ختم نمی‌شود. جالب است بدانیم که ما دو حس بویایی داریم: ۱) حس بویایی خارجی (که از راه استنشاق یا همان «دَم» محقق می‌شود) که ما را قادر می‌کند چیزهایی از قبیل غذا، حیوان شکارگر و دود را در محیط شناسایی کنیم و ۲)حس درونی (یا همان «بازدم») که ما را قادر می‌سازد تا کیفیت آنچه می‌خوریم را تشخیص دهیم و به ما امکان می‌دهد تصمیم بگیریم که آیا بیشتر می‌خواهیم یا باید آن را خارج کنیم. هر یک از این دو حس با پاسخی لذت‌بخش و مخصوص به خود همراه است. حسِ دم سبب لذتِ پیش‌بینی می‌شود. بازدم سبب لذت پاداش می‌گردد. البته این پیش‌بینی همیشه مطابق با پاداش نیست. آیا تا به حال دقت کرده‌اید که بوی اشتهاآور قهوه تازه هیچگاه با مزه آن منطبق نیست؟ همیشه تاحدی نا امیدی وجود دارد. جالب اینکه، یکی از مواد غذایی‌ای که در آن دم و بازدمِ آن کاملاً بامزه‌اش مطابق است شکلات است. ما دقیقاً آنچه را انتظار داریم دریافت می‌کنیم و این خود نشان می‌دهد که چرا شکلات، این‌قدر در تحریک حس ما قدرتمند است.

    افزون بر گسترش حواس در دانش عصب‌شناسی جدید، یک تغییر عمده دیگر نیز در حال روی دادن است. ما عادت داشتیم حواس را به طور مجزا بررسی کنیم و عمده توجه محققان البته روی حس بینایی متمرکز بود. همه‌چیز بسرعت در حال تغییر است. ما اکنون می‌دانیم که حواس به طور مجزا از هم، کار نمی‌کنند بلکه برای ایجاد تجارب ادراکی کامل از محیط، از ابتدا تا انتهای پردازش داده‌ها با هم همکاری می‌کنند. تقریباً هیچ موردی نیست که تجربه ما تنها چیزهای دیدنی و صداها را در اختیار ما بگذارد. ما همیشه از تجارب خودآگاهِ برخاسته از چیزهای دیدنی، صداها، بوها، حس بدنمان و مزه آنچه در دهانمان است، لذت می‌بریم، و با این همه، این‌ها به صورت بسته‌های جدا از هم عرضه نمی‌شوند. ما تنها شاهد و نظاره‌گر صحنه‌ای پیچیده و فربه هستیم بدون اینکه فکرکنیم چگونه این عوامل مختلف به تولید کل تجربه کمک می‌کنند.

    ما چندان توجه نداریم که چگونه حس بویایی برای هر لحظه بیداری خودآگاه، پیش‌زمینه‌ای فراهم می‌کند. افرادی که حس بویایی خود را از دست می‌دهند دچار افسردگی می‌شوند و یک سال بعد، نسبت به افرادی که حس بینایی خود را از دست داده‌اند، کمتر نشانه‌ای از بهبودی در آن‌ها دیده می‌شود. این امر به این خاطر است که مکان‌های آشنا دیگر همان بو را نمی‌دهند و افراد، دیگر آن نشانه بویایی مطمئن را ندارند. به‌علاوه، بیمارانی که حس بویایی خود را از دست می‌دهند بر این باورند که حس چشایی خود را نیز از دست داده‌اند. وقتی چیزی را می‌چشند، اذعان می‌کنند که مزه شیرینی، شوری، تندی، ترشی، تلخی و مزه‌های ناخوشایند را می‌توانند بفهمند، اما اینکه مزه چیزهای دیگر را نمی‌فهمند به خاطر حس بویایی درونی آن‌هاست.

    آنچه ما آن‌را حس چشایی می‌نامیم، یکی از جالب‌ترین مطالعات موردی می‌تواند باشد برای اینکه بفهمیم دیدگاه ما درخصوص حواسمان تا چه‌اندازه نادرست است: این حس، تنها توسط زبان ایجاد نمی‌شود بلکه ترکیبی از حواس چشایی، لامسه و بویایی است. حس لامسه به سُس کمک می‌کند که مزه خامه بدهد و به غذاهای دیگر نیز کمک می‌کند تا مزه یک چیز جویدنی، تُرد یا بیات و مانده را بدهند. تنها تفاوت بین چیپس‌ها (که تازه یا مانده هستند) تفاوت در ظاهر و ریخت آن‌هاست. در واقع، بزرگ‌ترین بخش آنچه ما حس چشایی می‌نامیم، حس بویایی درونی است و به همین دلیل است افرادی که حس بویایی خود را از دست می‌دهند، می‌گویند که دیگر نمی‌توانند مزه چیزی را بفهمند. حس چشایی، لامسه و بویایی صرفاً برای ایجاد تجارب غذا یا مایعات همکاری نمی‌کنند بلکه اطلاعات گرفته‌شده از کانال‌های حسی مجزا مجموعاً یک تجربه واحدی از آنچه ما آن را حس چشایی (و دانشمندان علم تغذیه آن را طعم و مزه می‌خوانند) می‌نامیم، می‌سازند.

    درک مزه نتیجه ادغام چند حس چشایی، بویایی، ذائقه و اطلاعات شفاهی برآمده از چند حس است که عناصر و مؤلفه‌های آن را نمی‌توان از یکدیگر متمایز کرد. این، یکی از چند حسی‌ترین تجاربی است که ما داریم که هم تحت‌تأثیر حس بینایی است و هم شنوایی. رنگِ نوشیدنی‌ها و نیز صدایی که هنگام خوردن غذا یا جویدن آن به‌وجود می‌آید، بسیار بر درک و ارزیابی نهایی ما تأثیر می‌گذارد؛ التهاب(ناراحتی) عصبِ مغزی در چهره سبب می‌شود بدون آنکه تغییری در دمای محیط ایجاد شود، احساس سرما کنیم.

    در ادراک حسی، ادغام چند حس، یک قاعده است و نه استثنا. در بحث شنوایی، ما صرفاً با گوشمان نمی‌شنویم بلکه از چشمانمان نیز برای یافتن محل و منبع صدا استفاده می‌کنیم؛ مثلاً در سینما ما برای شنیدن صدای بازیگران فیلم نه تنها صدای آن‌ها را با گوش می‌شنویم بلکه به حرکات لب‌های آنان نیز نگاه می‌کنیم؛ درعین حال، صدا از کناره‌های سالن به گوش می‌رسد. این مسأله به تأثیر صدای «ته‌گلویی» مشهور است. همچنین، بوهایی که گیرنده‌های حس بویایی در بینی شناسایی می‌کنند، به صورت مزه در دهان حس می‌شوند. حس به دهان منتقل می‌شود چون حواس شفاهی جویدن یا بلعیدن توجه ما را جلب می‌کند و سبب می‌شود فکر کنیم این تجارب بویایی در همانجا اتفاق می‌افتند.

    دیگر همکاری‌های شگفت‌انگیز حواس در نتیجه تأثیرات «چند حسی» اتفاق می‌افتد که در آن تحریک یک حس، فعالیت حس دیگر را افزایش می‌دهد. نگاه کردن به لب‌های یک نفر در یک اتاق شلوغ توانایی ما را برای شنیدن سخنان او بالا می‌برد؛ و بوییدن وانیل می‌تواند دهن ما را آب بیندازد (البته از حیث شیرینی و نه ترشی)، به همین دلیل است که می‌گوییم وانیل بوی شیرینی دارد هر چند شیرینی یک مزه است و وانیل خالص به هیچ وجه شیرین نیست. تولیدکنندگان این قبیل چیزها از این تأثیرات آگاه‌اند و از آن‌ها بهره‌برداری تجاری می‌کنند. به عنوان مثال، برخی رنگ و بوها در شامپوها می‌تواند موها را نرم‌تر کند؛ نوشیدنی‌های قرمز رنگ مزه شیرینی می‌دهند در حالیکه نوشیدنی‌هایی که به رنگ سبز هستند ترش مزه‌اند. در بسیاری از این تعامل‌ها، حس بینایی غلبه دارد اما همیشه این‌طور نیست. افراد بدشانسی که در سیستم تعادلی بدن خود احساس ناراحتی می‌کنند، حس می‌کنند جهان دور سرشان می‌چرخد، هر چند علائم و شواهدی برخاسته از جسم و چشم آن‌ها، به آن‌ها می‌گوید که همه چیز آرام است. افرادی که چنین مشکلی ندارند، مغز با حس بینایی هماهنگ می‌شود و کل سیستم حواس، خود را تطبیق می‌دهد. خوشبختانه حواس ما با هم همکاری می‌کنند و ما بر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، تسلط داریم؛ جهان، تک حسی نیست بلکه «چند حسی» است.

    ایران ـ پروفسور بری سی. اسمیت/ ترجمه علیرضا رضایت
    ٭ بری سی. اسمیت (Barry c. Smith)، مدیر مؤسسه فلسفه دانشکده مطالعات پیشرفته در دانشگاه لندن و نویسنده کتاب «اسرار مغز»


  2. کاربران زیر به خاطر این پست از شما تشکر کرده اند : : صدای رسا (2015-08-03)
  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •