|
|
|
|
اسم تو قشنگ ترین قصه برای گفتنه
اسم تو قشنگ ترین قصه برای شنفتنه
غنچه ی نجیب اسم تو روی باغ لبم
بهترین غنچه ی لذت برای شکفتنه
لحظه ی طلایی نوازش گیسوی تو
مثل ناز دست توی خواب چمن کشیدنه
داغی وسوسه ی گرفتن دستای تو
کوره ی بزرگ خورشیدُ توی خواب دیدنه
تو چی هستی..تو چی هستی
که تماشا کردنت
مثل پر به آسمون گشودنه
تو کی هستی...تو کی هستی..
که تمام لحظه ها .. بی تو بودن مثل با تو بودنه
زیر نور خیس بارون مخمل سبز چشات
جنگل جادوویی در به دری های منه
گیسوی بلند تو که شعری از رهایی ِ
زنجیر سیاه موندن برای پاهای منه
صدای هق هق من میون تاریکی شب
صدای شکستن ِ ، صدای سردِ مُردنه
صدای دور شدن پای من از کوچه ی تو
آخرین حرف منه...صدای جون سپردنه
تو چی هستی...
تو کی هستی...
ویرایش توسط بهمن پور : 2013-08-24 در ساعت 08:58
لیست موضوع های تصادفی این انجمن :
- عصر جمعه
- زندگی با چشم گریان رفت، حیف
- زیستن
- هرچی تنها تر بشی دنیا تو رو کمتر می خواد
- غزل شمارهٔ ۴۵
- بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
- شعر حضرت آقا در وصف امام زمان أرواحنا فداه
- مگر، ای بهتر از جان! امشب از من بهتری دیدی
- نوشتن برایت میخواهم اما-
- آیت الله اعرافی امام جمعه شهرستان میبد:
- من مست می عشقم، هشیار نخواهم شد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)